دخترانمان را طوری بار میآوریم که با کلیشهها بجنگند و رؤیاهایشان را دنبال کنند اما همین رویکرد را دربارهی پسرهایمان نداریم.
بیدار زنی: احتمال اینکه به دخترانمان بگوییم که میتوانند به هر چیزی که دلشان میخواهند تبدیل بشوند –مثلاً ستارهشناس و مادر، یک بچهی شیطان و یک دخترِحسابی دخترانه- بیشتر است. اما برای پسرانمان همین کار را نمیکنیم. دانشمندان علوم اجتماعی میگویند با وجود این که به دخترانمان برای بازی کردن نقشهای بیشتری حق انتخاب دادهایم تا نقشهایی را که میتوانند بازی کنند، دنیاهای پسرها همچنان محدود باقی ماندهاند. به پسرها جرأت داشتن علایقی موسوم به علایق زنانه ، داده نشده است. به آنها گفته میشود به هر قیمتی سرسخت باشند وگرنه قید آن به اصطلاح انرژی پسرانهشان را بزنند.
اگر بخواهیم جامعهای برابر بسازیم؛ جامعهای که در آن هر کس بتواند رشد کند و موفق باشد، نیاز داریم که به پسرها هم انتخابهای بیشتری بدهیم. همانطور که گلوریا اشتاینم میگوید «خوشحالم که کمکم دخترانمان را مثل پسرانمان بزرگ میکنیم اما این کار هیچوقت به نتیجه نمیرسد تا زمانی که پسرانمان را هم مثل دخترانمان بزرگ کنیم.»
دلیل این امر این است که نقشهای زنان نمیتواند گسترش یابند مگر آنکه نقشهای مردان هم گسترش پیدا کنند. اما مسئله فقط دربارهی زنان نیست. مردان دارند در مدرسه و کار عقب میمانند چرا که ما پسرها را طوری بار نمیآوریم که در اقتصاد جدیدِ صورتی[۳] موفق باشند. امروزه مهارتهایی مانند همکاری، همدلی و سعی و کوشش –که اغلب زنانه در نظر گرفته میشوند- دارند به طور فزایندهای در کار و تحصیل ارزش پیدا میکنند و مشاغلی که نیاز به چنین مهارتهایی دارند به سرعت در حال شد هستند.
چیماماندا نگوزی ادیچی[۴] نویسندهی متولد نیجریه، در کتاب جدیدش راهنماییهایی برای تربیت کردن یک فرزندِ دختر فمینیست ارائه میدهد. اما چطور میتوانیم پسران فمینیست تربیت کنیم؟
من از عصبشناسها، اقتصاددانان، روانشناسها و دیگران خواستم که بر اساس آخرین پژوهشها و دادهها دربارهی جنسیت، به این سؤال جواب بدهند. من یک فمینیست را به سادگی در مقام کسی تعریف کردم که به برابری کامل مرد و زن باور دارد. راهنماییهای این متخصصان همهشمول است و به درد همهی کسانی میخورد که میخواهند فرزندانی مهربان، با اعتماد به نفس و آزاد تربیت کنند که در پی رؤیاهایشان بروند.
اجازه بدهید گریه کند
پژوهشها نشان میدهد پسرها و دخترها وقتی نوزاد و نوپا هستند به یک اندازه گریه میکنند. تونی پُرتِر، یکی از مؤسسان «A Call to Men» – یک گروه آموزشی و ترویجی- میگوید در حدود ۵ سالگی است که پسرها این پیغام را دریافت میکنند که عصبانیت به عنوان یک واکنش حسی قابل قبول است اما قرار نیست آنها احساسات دیگرشان را نشان بدهند.
او میگوید «فرزندان دخترمان اجازه دارند انسان باشند، اما به پسرهایمان یاد میدهیم ماشینی (رباتیک) باشند. به پسرتان بیاموزید که او طیف کاملی از احساسات را دارد، که رفتارش را تغییر دهد و بگوید «من عصبانی نیستم؛ من میترسم، یا احساساتم جریحهدار شده، یا به کمک احتیاج دارم».
به او الگویی رفتاری بدهید
یک پژوهش نشان میدهد که پسرها به طور خاص، حتی بیشتر از دخترها، در اثر وقت گذراندن با الگوها تأثیر میپذیرند. شواهد فزایندهای وجود دارد که پسرهایی که در خانواده های بدون پدر بزرگ شدهاند از نظر رفتار، دانشگاه محل تحصیل و درآمد در جایگاه بسیار بدتری هستند. یک دلیل این امر به گفتهی دو اقتصاددان –دیوید آتور و ملانی واسرمن- این است که این پسرها مردان را در حال به عهده گرفتن مسئولیتهای زندگی نمیبینند. آقای پورتر می گوید «مردان خوبی را در فضای اطراف پسرتان قرار بدهید.»
الگوهای قوی زنانه هم به آنها نشان بدهید. دربارهی دستاوردهای زنانی که میشناسید و زنان مشهور عرصههای ورزش، سیاست و رسانه صحبت کنید. تیم کینگ، پایهگذار آکادمیهای آمادگی شهری برای پسران سیاهپوستِ با درآمد پایین میگوید پسرانِ مادران سرپرست خانوار اغلب احترام زیادی برای موفقیتهای مادرانشان قائل هستند. او این پسران را تشویق میکند که به زنان دیگر هم همینطور نگاه کنند.
اجازه بدهید خودش باشد
پژوهشها نشان داده است به رغم این که نقشهای جنسیتی بزرگسالان به هم نزدیکتر شده است، محصولات کودکان نسبت به پنجاه سال پیش از نظر جنسیتی بیشتر تفکیک شدهاند. شاهزاده خانمهای صورتی و کامیونهای آبی نه تنها در زمینه اسباببازیها بلکه روی فنجانها و مسواکها نیز جا گرفته اند. جای تعجب ندارد که علایق کودکان در آخر کار در امتداد خط مشی محصولاتی شکل میگیرند که با آن در ارتباط هستند،.
اما عصبشناسان میگویند کودکان با آن ترجیحات به دنیا نمیآیند. تا اواسط قرن بیستم، صورتی، رنگی پسرانه و آبی متعلق به دختران بود. مطالعات حاکی از آن نیستندکه نوزادان ترجیحات مشخصی برای اسباببازیهای خاصی دارند. به گفتهی پژوهشگران این تفاوت، در سن ۲ یا ۳ سالگی بروز مییابد یعنی وقتی که کودکان از جنسیت خود آگاه میشوند؛ زمانیکه توقعات اجتماعی میتوانند بر علایق درونی آنها غلبه کنند.. با این همه به گفتهی کمپبل لیپر، مدیر دپارتمان روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا در سنتا کروز، مطالعات طولی نشان میدهد که تفکیک در اسباب بازیها تأثیرات دراز مدتی بر شکافهای جنسیتی در دانشگاهها، مهارتهای فضایی و مهارتهای اجتماعی دارد.
دانشمندان علوم اجتماعی میگویند به بچهها فعالیتهای قابل تغییر مانند بازی با لِگو، خانهسازی یا گلبازی/ سفالگری ارائه کنید و پسرها را تشویق کنید که در فعالیتهایی مثل لباس پوشاندن به عروسکها یا کلاس هنر شرکت کنند حتی اگر خودشان دنبال چنین فعالیتهایی نیستند. («خیلی بد است که روی جعبههای اسباببازی فقط عکس دخترها را گذاشتهاند چون میدانم پسرها هم دوست دارند با خانههای عروسکها بازی کنند.») این مسئله میتواند موقعیت زنان را هم بهبود بخشد. پژوهشگران میگویند این که والدین فرزندان دخترشان را تشویق میکنند فوتبال بازی کنند یا پزشک شوند اما پسرانشان را تشویق نمیکنند کلاس باله بروند یا پرستار شوند به این دلیل است که «امر زنانه» همارزِ موقعیتی فرودست/ پایینتر است.
به او بیاموزید از خودش مراقبت کند
جوانزا کونجوفو، نویسنده و استاد در زمینه آموزش پسران سیاهپوست، میگوید «برخی مادرها دخترهایشان را تربیت و بزرگ میکنند اما پسرانشان را خیلی دوست دارند» . او ادامه میدهد این مادرها دخترانشان را وامیدارند درس بخوانند، کارهای خانه را انجام بدهند و به کلیسا بروند اما این خواسته ها را از پسرانشان ندارند.
این تفاوت خود را در آمارها نشان میدهد: دختران آمریکایی بین ۱۰ تا ۱۷ سال در هر هفته دو ساعت بیشتر از پسرها وقت خود را صرف کارهای خانه میکنند و بر اساس مطالعهای در دانشگاه میشیگان احتمال پرداخت پول به پسرها بابت انجام کارهای خانه ۱۵% بیش از دخترها است.
آنماری اسلاتر، مدیر اجرایی اتاق فکر نیوامریکا میگوید «به پسرانمان آشپزی و مراقبت از خودشان را بیاموزیم تا در خانه همانقدر قابل و توانا باشند که از دخترانمان توقع داریم در اداره باشند.»
به او بیاموزید از دیگران مراقبت کند
آمارها نشان میدهد زنان هنوز هم بیشترِ کارهای مراقبتی –مراقبت از کودکان و سالمندان- و بیشتر کارهای خانه را –حتی وقتی هر دوی والدین شغلهای تماموقت دارند- انجام میدهند و شغلهای حوزهی مراقبت به سرعت در حال افزایش هستند. پس به فرزندانتان بیاموزید از دیگران مراقبت کنند.
خانم اسلاتر میگوید دربارهی این امر صحبت کنید که چطور مردان بین کار و زندگی خانوادگیشان تعادل ایجاد میکنند و این که از پسران و نه فقط از دختران توقع میرود که در زمان پیری از والدین یا اقوامشان مراقبت کنند.. به آنها مسئولیت مراقبت از حیوانات خانگی یا برادر و خواهرهای کوچکترشان را بدهید. آنها را تشویق کنید چند ساعتی از بچهها نگهداری کنند یا برای آنها مربیگری کنند یا به آن ها درس بدهند. در یک برنامه، کودکان را به کلاسهای مدرسهی ابتدایی آوردند و مشخص شد که این کار همدردی را افزایش و پرخاشگری را کاهش میدهد.
کار را به صورت مشترک انجام بدهید
تا جایی که ممکن است در مقابل نقشهای جنسیتی در کارِ خانگی و مراقبت از فرزندان مقاومت کنید. دان کلاوسن، جامعهشناس در دانشگاه ماساچوستس آمهرست میگوید «تأثیر اعمال از کلمات بسیار بیشتر است. اگر مادر خانواده آشپزی کند و خانه را نظافت کند و پدر چمنها را بزند و اغلب بیرون خانه باشد، فرزندان هم همین درسها را میآموزند.»
بخشی از کسب معاش (نانآوری) برای خانواده را هم مشترکاً انجام دهید. یک مطالعه نشان داده است مردانی که توسط مادرانی پرورش یافتهاند که حداقل یک سال در زمان نوجوانی فرزندانشان کار کردهاند بیشتر محتمل است با زنانی که شاغل هستند ازدواج کنند. کاتلین مکگین، استاد مدرسهی تجارت هاروارد میگوید «مردانی که به دست مادران شاغل تربیت شدهاند در رویکردهای جنسیتیشان بسیار برابریطلبتر هستند.»
آنها را به دوستی با دخترها تشویق کنید
پژوهشگران دانشگاه ایالتی آریزونا دریافتهاند که در پایان دورهی پیشدبستانی، کودکان کمکم شروع میکنند به تفکیک امور بر اساس جنس و این امر کلیشههای جنسیتی را تقویت میکند؛ ما کودکانی که به بازی با دوستانی از جنس مخالف تشویق شدهاند حلِ مسئله و برقراری ارتباط را بهتر میآموزند.
ریچاد فِیبز، مدیر مدرسهی سانفرد که مبحث جنسیت و آموزش را مطالعه میکند، میگوید «هر چقدر واضحتر باشد که طبقهبندی گروهها و فعالیتها بر اساس جنسیت انجام میشود بیشتر احتمال دارد که کلیشهها و تعصبات جنسیتی در ذهن بچهها تشدید شود.»
گریستیا براون، یک روانپزشک رشد کودکان میگوید «مهمانیهای تولد را مختلط برگزار کنید و تیمهای ورزشی مختلط برای کودکان تشکیل دهید تا بچهها به این باور نرسند که طرد کردن یک گروه بر اساس جنسشان قابل پذیرش است.» سعی کنید در زبان هم بین آنها تفاوت نگذارید: مطالعهای نشان داد زمانی که مربیان پیشدبستانی به جای «بچهها» میگفتند «پسرها و دخترها»، دانشآموزان باورهای کلیشهمحور بیشتری دربارهی نقش مردان و زنان پیدا میکردند و زمان کمتری را صَرفِ بازی با کودکانی از جنس مخالف میکردند.
آقای پورتر میگوید پسرهایی که با دخترها دوستی دارند کمتر محتمل است که به زنان به عنوان فتوحات جنسی نگاه کنند.
به او یاد بدهید «نه یعنی نه»
راههایی دیگر برای آموزش احترام و رضایت: در همان اوایل یعنی زمان پیشدبستانی از کودکان بخواهید پیش از آن که به بدن کسی دست بزنند از او اجازه بگیرند. همینطور قدرت ِکلمهی نه را به آنها بیاموزید- غلغلک دادن آنها یا کشتی گرفتن با آنها را وقتی خودشان میگویند بس کنید.
روش سالم حل ِمسئله را در خانه برایشان الگوسازی کنید. و.بردفُرد ویلکاکس، جامعهشناس و مدیر پروژهی ملی ازدواج در دانشگاه ویرجینیا میگوید مواجههی کودکان با طلاق یا آزار و اذیت با ضعف در راهحل یابی برای معضلات در روابط عاطفی آینده مرتبط است.
زمانی که دیگران رفتار متعصبانهای دارند اعتراض کنید
خانم بروان میگوید زمانی که شاهد صحنهی اذیت و آزار یا تعرض به کسی هستید اعتراض خود را بیان کنید و با پسربچهها نقشبازی کنید که آنها هم در زمان مشاهدهی چنین صحنهای مداخله کنند.
زمانی که رفتار پسرتان هم نامناسب است واکنش نشان دهید. این که «پسرها همیشه پسر میمانند» بهانهای برای رفتار غلط نیست. از آنها بیشتر انتظار داشته باشید. آقای کینگ میگوید «مراقب و هوشیار باشید رفتاری را که تحقیرکننده، متعصب، بی ادبانه و توهینآمیز است تصحیح کنید.»
هرگز از کلمهی «دختر» به عنوان توهین استفاده نکنید
نگویید- و اجازه ندهید پسربچهتان هم بگوید- که کسی توپ را مثل یک دختر میاندازد یا مثل یک دختر میدود، نگذارید از «اِوا خواهر» یا هر مترادف توهینآمیزتری استفاده کند. دربارهی جوکهای جسیتزده هم همین صادق است.
مراقب استفاده از زبان تیز و طعنهزن هم باشید. پژوهش اِمیلی کین، جامعهشناس کالج بِیتس نشان میدهد والدین به این دلیل بر نقشهای جنسیتی سنتی برای پسرانشان تأیید میکنند که نگراناند فرزندانشان مورد تمسخر قرار بگیرند. او میگوید «همهی ما با خودداری از قضاوت و اجتناب از فرضهای کوچک و روزمره بر مبنای جنسیت میتوانیم به یک کودک کمک کنیم که دریابد از چه چیز لذت میبرد یا در چه کاری مهارت دارد.
لیز الیوت، عصبشناس در دانشگاه رزالیند فرانکلین میگوید پسرانی که مورد تمسخر قرار میگیرند میتوانند بگویند «نه، همه میتوانند تیلهبازی کنند» یا «من دختر نیستم اما فکر میکنی دخترها بدتر از پسرها هستند؟»
برایشان زیاد کتاب بخوانید ؛ کتابهایی دربارهی دختران و زنان
احتمالاً شنیدهاید که پسرها در علوم و ریاضیات و دخترها در زبان و ادبیات (خواندن) پیشرفت بهتری دارند. بر اساس یک مطالعهی کلان که آقای لیپر انجام داده است مادرها بیشتر با فرزندان دخترشان صحبت میکنند تا با پسرهایشان. از طریق صحبت کردن با پسرها، کتاب خواندن برایشان و تشویق آنها به مطالعه با کلیشهها مبارزه کنید.
دربارهی طیف گستردهای از آدمها و داستانها که قالبهای معمول را میشکنند برای پسرانتان بخوانید، نه فقط دربارهی پسرهایی که دنیا را نجات میدهند و دخترهایی که نیاز به منجی دارند. زمانی که یک کتاب یا یک خبر در این قالبهای معمول قرار دارد، دربارهاش صحبت کنید: چرا شخصیت مادر در فلان کارتون همیشه لباس خانه تناش است و به ندرت از خانه بیرون میرود؟ چرا یک عکس خبری فقط مردان سفیدپوست را نشان میدهد؟
خانم بروان میگوید «این کار باید از ۳ سالگی شروع شود؛ سنی که بچهها متوجه کلیشهها میشوند و آنها را کسب میکنند. اگر به بچهها کمک نکنید این کلیشهها را به مثابه کلیشه بشناسند، آنها فرض میکنند طبیعی است که اوضاع همینطور باشد.»
پسر بودن را گرامی بدارید
خانم الیوت میگوید تربیت پسران به شیوۀ فمینیستی فقط محدود به این نیست که به آنها بگویید چه کار نکنند یا ربطی به از بین بردن تفاوتهای جنسیتی به طور کلی نیست. برای نمونه، تمام پستانداران مذکر بازی خشن و پر جست و خیز دارند.
پس بازیهای پرسروصدا راه بیاندازید، جوک بگویید، ورزش تماشا کنید، از درخت بالا بروید و در پیکنیکها آتش را درست کنید. به پسرها بیاموزید که از خود قدرت نشان دهند- قدرت اذعان کردن به احساساتشان را. به آنها یاد بدهید که از طریق محبت کردن به خانواده شرایط بهتری را برای آنها فراهم کنند. به آنها بیاموزید چطور میتوانند سرسخت باشند – آنقدر سرسخت که جلوی تعصبات بایستند. به آنها اعتماد به نفس این امر را بدهید که به دنبال علایقشان بروند.
[۱] CLAIRE CAIN MILLER)
[۲] AGNES LEE)
[۳] اقتصادی که در اختیار مردان همجنسگرا ست.
[۴] Chimamanda Ngozi Adichie