بیدارزنی: به مناسبت فرارسیدن روز جهانی زن سایت بیدارزنی مطالبی در حوزه خشونت خانگی منتشر میکند. در این مصاحبه به سراغ حسین رئیسی، یکی از وکلایی که در زمینه مابله با خشونت خانگی فعال هستند و هم اکنون ساکن کانادا هستند رفتیم تا در مورد قانون این کشور در مورد خشونت خانوادگی بدانیم.
آیا در قانون فدرال و ایالتی کانادا قانون منع خشونت خانوادگی بهعنوان قانونی جداگانه و خاص تعریف شده است یا خیر؟
با تبریک فرارسیدن روز جهانی زن به همه زنان و دختران و آرزوی رهایی زنان از همه نابرابریها، ساختار نظام قضایی یا نظام عدالت در کانادا به روشنی خشونت خانگی را تعریف کرده است. بر اساس این تعریف: هر نوع آزار فیزیکی؛ روانی یا جنسی و اقتصادی در هر فرم و حالت که به آزار کودک یا یک عضو خانواده بهوسیله عضوی دیگر و یا ناشی از سرپرستی یا رابطه صمیمی رخ دهد خشونت فامیلی یا خانگی محسوب میشود. این آزارها میتواند ناشی از فعل مادی و مثبت علیه قربانی مانند آزار جنسی و یا فیزیکی باشد و یا ناشی از فعل منفی نظیر غفلت یا بیتوجهی یا کنترل و محرومسازی مالی و اقتصادی روی دهد.
برای بهتر روشن شدن پاسخ بد نیست اشاره کنم که ساختار حقوق کیفری کانادا علیرغم سیستم فدرال بهصورت یکپارچه است. بدین معنی که یک نظام حقوق کیفری واحد و یک قانون مجازات در کل کشور حاکم است. این اشاره این امکان را میدهد که بهصرف نگاه به قانون مجازات و رویههای قضایی در کانادا بهخصوص به دلیل اینکه امکان دسترس عمومی به همه آرا دادگاهها وجود دارد تاریخ تحول حقوق کیفری و سایر مقررات مدنی درباره حمایت از زنان و منع خشونت خانگی را دریافت.
خشونت خانگی یا خشونت فامیلی در کانادا سیر تحولی خود را از یک طرف با تحولات جهانی برای کسب برابری برای زنان همراه ساخته است و از طرفی دیگر در درون ساختار سیاسی و اجتماعی – حقوقی خود همراه با تحولات ۲۰۰ ساله اخیر جهان بهتدریج حقوق برابر برای زنان را به رسمیت شناخته است. این تحولات را در نظام جامع حقوقی – اجتماعی و فرهنگی بهخوبی میتوان یافت. برخورد با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی نیز بخشی از همین تحولات محسوب میشوند.
از دهه ۱۹۷۰ میلادی به دنبال فعالیت تشکلهای مردمی حامی حقوق زنان و توجه دادن عموم جامعه به این نکته که بسیاری از رفتارهایی که در قانون کیفری جرم شناخته شده ممکن است بسیاری از خشونتها علیه زنان و کودکان یا سالمندان را شامل نشود. چون کودکان و زنان در درون خانهها مورد خشونت و آزار قرار میگیرند و ماهیت پنهانکاری و پنهان شدن در این نوع خشونتها نهفته است. قربانی میداند مورد خشونت است اما زمانی که حمایت نشود و جایی ندارد سکوت میکند. از همین روی بهتدریج مصادیق خشونت فامیلی از خشونتهای عمومی جدا شد.
در ایران قانون مجازات اسلامی هر نوع کتککاری را جرم میداند و کتککاری در درون خانهها نیز جدای از آن نیست؛ در گذشته در کانادا نیز چنین بوده است تا اینکه متعاقب روشنگری نهادهای مردمی مدافع حقوق زنان، موضوع خشونت نسبت به زنان را از یک امر خصوصی در درون خانهها به بیرون آورد. این موضوع در همه بخشهای و ایالتهای کانادا رایج بود؛ اما در دهه یادشده تغییرات مهمی در ساختار حقوق کیفری کانادا ناظر به خشونت علیه زنان و کودکان در درون خانهها صورت گرفت. حمایتهای مختلف از قربانیان خشونت در درون خانهها رو به افزایش گذاشت تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ میلادی کانادا ابتدا شاهد تصویب منشور حقوق و آزادیها شد و قانون اساسی کانادا مهمترین تحول حقوقی خود را عملی ساخت.در اصل ۱۵ این سند مهم و افتخارآمیز؛ برابری انسانها؛ موردحمایت دقیق قرار گرفت و امید بیشتری به زنان داد تا بتوانند در مقابله با خشونت علیه خود از جمله خشونتهای خانگی از آن بهره بگیرند. در همین سالها است که با تصویب قانونی تجاوز در بستر زناشویی نیز جرمانگاری میشود. با این تحولات در عمل امکان برخورد با خشونت گران در درون خانهها بیش از گذشته فراهم شد.
در ایالتهای مختلف کانادا در کنار حقوق کیفری که بهصورت متمرکز است؛ با تصویب مقررات مدنی و شهروندی و فعالیت کمیسیونهای حقوق بشر استانی امکان حمایت از افراد در معرض خطر خشونت خانگی بیشتر شد و همه استانها در کنار دولت فدرال پیشگیری از وقوع خشونت خانگی را دراولویت خود قرار دادهاند.
هم اکنون با در اختیار داشتن تعریفی از خشونت خانگی و مشخص بودن وظایف نهادهای مختلف اعم از پلیس و دستگاه قضایی و سایر دستگاههای حمایتی بر مبنای تعریف و شناخت از خشونت خانگی به شیوهای علمی امکان مقابله با آن بیش از گذشته فراهم شده است.
خشونت خانوادگی در قانون کانادا چه مصادیقی را شامل میشود؟
چنانچه از تعریف خشونت فامیلی یا خانوادگی برمیآید؛ خشونت خانگی شامل هر نوع آزار فیزیکی؛ روانی؛ جنسی و اقتصادی؛ بیتوجهی و غفلت میشود. بر این اساس هر نوع آزار فیزیکی؛ تا قتل و یا سوءاستفاده جنسی و یا حتی سوءاستفاده در هرزهنگاری نسبت به زنان و کودکان عدم رعایت دستورات دادگاهها در مواقعی که خشونت گر را مجبور به انجام یا عدم انجام کاری میکنند؛ میتواند در همین مجموعه گنجانیده شود.
مهمترین تحول در این عرصه را شاید بتوان گفت جرمانگاری خشونت جنسی همسران نسبت به یکدیگر در صورتی است که به زور و اجبار همخوابگی با آنها خواسته و اجبار به آن بشوند، دانست.
چه سازوکارهای حمایتی برای قربانی خشونت درنظر گرفته شده است؟
سازمانهای متعددی از دستگاه قضایی؛ پلیس و نهادهایی که بهصورت مردمی و داوطلبانه با پلیس همکاری میکنند تا نهادهای مردمنهاد و خیریهها در این خصوص فعال هستند. بهطور مثال خوابگاههای زیادی بر روی زنان و کودکانی که در معرض خطر خشونت خانگی هستند باز است. این نهادها را میتوان به نهادهایی که خدمات به قربانیان ارائه میدهند و به نهادهایی که امر آموزش و آگاهی بخشی در این خصوص را بر عهده دارند، تقسیمبندی کرد؛ مثلا نهادی به نام «بنیاد زنان» و یا نهادی به نام «مرکز چند فرهنگی مقابله با تجاوز علیه زنان» با خط تلفن ۲۴ ساعته در کنار پلیس به قربانیان و افراد در خطر کمک میرساند. همچنین کمیته کانادایی «خاتمه دادن به هر نوع خشونت علیه زنان و دختران» تلاش میکند، افراد آسیبپذیر را در این حوزه بشناسد و به یاری آنها بپردازد.
آیا آماری از میزان خشونت علیه زنان در کانادا هست و چه اندازه خشونت توسط زنان گزارش میشود؟
خشونت علیه زنان در کانادا نیز رقم قابلتوجهی را به خود اختصاص میدهد. بنیاد زنان کانادا در آماری میگوید: ۶۷ درصد از مردم کانادا بهصورت شخصی حداقل یک زن را میشناسند که مورد خشونت فیزیکی یا جنسی قرار گرفته است. این بنیاد گزارشی ارائه میدهد که نصف زنان در کانادا حداقل از سن ۱۶ سالگی یک تجربه خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کردهاند. این گزارش تاکید میکند: آمار نشان میدهد یک شب در کانادا تعداد ۳۴۹۱ زن و تعداد ۲۷۲۴ کودک در خوابگاهها و سرپناههای امن بسر بردهاند؛ محیط خانههای آنها ناامن بوده و بهواسطه ناامن بودن خانههای خودشان آنها ناچار به مراجعه به خانههای امن شدهاند.
چه نهادهایی برای کاهش خشونت علیه زنان در کانادا فعال هستند؟
نهادهای زیادی در این خصوص فعال هستند. دولت و دستگاههای عمومی و بنیادهای مختلف در این حوزه مشغول هستند. اولا کسی آمارها را مخفی نمیکند. پس همه باور دارند که باید به مقابله با خشونت علیه زنان و کودکان از جمله خشونت خانگی و یا فامیلی پرداخت. دوم؛ همه باور دارند که مقابله با این پدیده چندان آسان نیست. چون بسیاری در این خصوص صحبت نمیکنند. نهادهای عمومی فعال در این حوزه باور دارند که امکان مراجعه خانه به خانه نیست.این اتفاق سبب شده است تا دولت هزینه زیادی صرف کند تا افزایش آگاهی عمومی در سطح وسیعتری رخ دهد. تاکید بر روی این است تا در وهله نخست به کودکان و زنان آموزش بدهند تا درک صحیحی از رابطه سالم و تشخیص آن از رابطه ناسالم داشته باشند. افزایش توانایی تشخیص این موضوع مهمترین استراتژی است که امروز دنبال میشود. در کنار آن آموزش رهایی از محیط ناسالم و ارتباط ناسالم؛ افزایش اعتمادبهنفس و عزتنفس در دختران تا بتوانند شرایط خودشان را بفهمند و درک صحیحی از محیط خود داشته باشند دنبال میشود.در مدارس طی آموزشهای رسمی و آموزشهای عمومی این موضوع بهوسیله نهادهای مختلف دنبال میشود.
همچنین دولت در کانادا هزینههای زیادی صرف میکند تا تحلیل شواهد و اطلاعات درباره موضوع خشونت علیه زنان و بومیان صورت گیرد. این تحلیلها امکان دستیابی به راهحلهای مناسبتر برای مقابله با خشونت علیه زنان را افزایش میدهد. پژوهشهای زیادی صورت میگیرد و هزینههای زیادی در این خصوص صرف میشود تا پاسخ مناسب به رفتارهای پرخطر نسبت به زنان و کودکان به دست بیاید.
در مورد زنان مهاجر که ممکن است زبان انگلیسی را متوجه نشوند چه تمهیداتی اندیشیده شده است و آیا زنان مهاجر خشونت علیه خود را گزارش میکنند یا برایشان امری تابو است؟
زنان و کودکان مهاجر بیشتر در معرض خشونت خانگی هستند و از همین رو تلفنهای ۲۴ ساعته وجود دارد که مترجمین آشنا به همه زبانهای گروههای بزرگ مهاجرین اقدام به راهنمایی زنان و کودکان و افراد در معرض آسیب میکنند. مهاجران در بدو ورود با این سیستم آشنا میشوند و در همان فرودگاه به آنها دفترچههای راهنما به زبان خودشان همراه با خوشامدگویی دریافت میکنند.
آنها میتوانند مشکلات خود را از این طریق حل کنند. در مدارس مشاورانی هستند که به کودکان مشاوره میدهند. درواقع جامعه کانادا درک واقعی از چند فرهنگی بودن دارد؛ و این را نقطه قوت خود میداند. درباره گزارش شدن و یا نشدن آسیبها نسبت به زنان مهاجر و تابو بودن گزارش این یک امر کلی است؛ اما از لحظه ورود به کلاسهای رایگان زبان آنها با فرهنگ و شیوه محافظت از خود نیز آشنا میشوند تا بتوانند از تابوهای موجود و موانع زندگی معمولی عبور نمایند.
با تشکر از زمانی که در اختیار بیدارزنی قرار دادید.