توانمندسازی به جای عقیم سازی

0
163

بیدارزنی: طرح عقیم کردن زنان کارتن‌خواب ابتدا توسط معاونت زنان مطرح شد. شهین‌دخت مولاوردی معاون امور زنان ریاست جمهوری در این مورد گفته بود، این طرح باید بررسی شود و بر اساس رضایت زنان کارتن‌خواب عقیم شدن صورت بگیرد. اما با واکنش های جامعه این مسئه مسکوت ماند تا رسانه‌ای شدن ماجرای گورخوابی عده‌ای از بی‌خانمانان در نصیرآباد، که دوباره مساله عقیم‌سازی زنان کارتن‌ خواب و نه مردان کارتن‌ خواب مطرح شد! به عنوان مثال سیاوش شهریور، مدیر کل اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران خواستار اجرای برنامه‌ای برای عقیم‌سازی زنان کارتن‌خواب و روسپی شده و گفته است: «باید با پروژه قانع کردن زنان کارتن‌خواب، عقیم‌سازی صورت گیرد تا جلوی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی گرفته شود».
به گزارش ایلنا شهریور با اشاره به اینکه زنان کارتن‌خواب علاوه بر مصرف و توزیع مواد مخدر به روسپی‌گری هم مشغول هستند، گفت: «بالای ۲۰ درصد این زنان ایدز دارند و عین ماشین جوجه‌کشی بچه تولید می‌کنند و چون بچه‌ها سرپرست ندارند، به فروش می‌رسند.»

این اظهار نظر واکنش‌های زیادی را در جامعه برانگیخت به‌طوری‌که حتی معصومهآباد عضو شورای شهر تهران در مخالفت با این طرح گفت: «چند وقتی است که موضوع عقیم‌سازی زنان آسیب‌دیده اجتماعی مطرح شده و این در حالی است که این اتفاق به هیچ وجه نه از لحاظ شرع و نه اخلاق و عرف قانونی نیست.»

عضو شورای شهر تهران آسیب‌های اجتماعی را چندوجهی و چندعلتی دانست و گفت: «باید به این موضوع توجه شود که آسیب‌های اجتماعی چندوجهی بوده و فقر،‌ بی‌سوادی و… از جمله دلایل آن به شمار می‌آید.»
برخی اظهار نظر شهریور را فاشیستی خواندند، برخی از آن استقبال کردند، عده‌ای آن را ناقض حقوق زنان و بشر برشمردند و برخی نیز به آن به‌عنوان راه‌حلی موقت نگاه کردند که راه به‌جایی نمی‌برد چرا که سال‌هاست دولت‌های مختلف با مسئله آسیب‌های اجتماعی برخوردی مناسب نداشته و تنها به پنهان‌کاری و پاک کردن صورت مسئله پرداخته‌اند.
از سوی دیگر عده‌ای از این تصمیم به نفع کودکان حمایت کردند. این گروه با اشاره به نامناسب بودن شبه‌خانواده‌ها یا بهزیستی برای رشد کودکان اظهار داشتند: بهترین شبه‌خانواده‌ها نیز اغلب فرزندانی را تحویل جامعه می‌دهند که باز وارد همین چرخه آسیب می‌شوند و با عقیم‌سازی زنان کارتن‌خواب می‌توان از گسترش دامنه آسیب‌های اجتماعی مورد اشاره جلوگیری کرد.
به‌عنوان فعال حقوق زنان که از نزدیک با کودکانی در ارتباط هستم که مادرانشان روسپی، معتاد یا کارتن‌خواب هستند تلاش می‌کنم هر دو طرف داستان را نگاه کنم. از یک‌سو با فرزندانی مواجه هستیم که در شبه‌خانواده‌ها رشد می‌کنند؛ کودکانی که مراحل آمیزش زن و مرد را دیده‌اند. کودکی که شاهد قتل خواهرش بعد از مصرف مواد توسط مادرش بوده است.خواهرانی که هنگام مراجعه مشتریان مادر روسپی خود در کمد خانه زندانی می‌شدند، دخترانی که در خانه‌های دربسته زندگی می‌کردند و از همین سنین خردسالگی چنان عشوه‌گرانه رفتار می‌کنند که گویی زنانی بزرگسال‌اند، دخترانی که در کودکی مجبور به خوردن دارو می‌شوند و تحت نظر مشاور و روان‌شناس قرار می‌گیرند تا اندکی از آلام و رنج‌هایشان درمان شود. کودکانی که با ترس‌های زیادی زندگی می‌کنند. شب‌ادراری دارند، روی بدن‌هایشان اثرات سوختگی و بریدگی مشاهده می‌شود و ….قطعا کودکان نیازمند زندگی در شرایطی امن هستند و زندگی کردن به همراه یک مادر روسپی آنان را در معرض خطرات زیادی قرار می‌دهد.
از سوی دیگر این سوال مطرح می شود که آیا با عقیم کردن زنان معضل و آسیب‌های مطرح‌شده از بین می‌روند؟ آیا می‌شود برای حمایت از منافع قشری از جامعه حقوق قشر دیگر را نادیده گرفت؟ آیا آمار ایدز را تنها زنان روسپی افزایش می‌دهند و چرا سهم مردان در آسیب‌های اجتماعی همواره نادیده گرفته می‌شود؟ بر اساس آمار رسمی بیشترین مراجعه کنندگان به زنان روسپی مردان متاهل هستند و درصد ایدز همچنان در مردان بیشتر از زنان است هرچند که آمار ایدز در بین زنان در حال افزایش است.
آیا با عقیم‌سازی زنان همه مشکلات کودکان حاصل از بی‌مسئولیتی و تنوع‌طلبی مردان و فقر زنان حل می‌شود؟ چرا سیاست های عقیم سازی تنها زنان را هدف گرفته است و مردان را فراموش کرده ؟
قطعا برخورد قضایی با روسپی‌گری به‌تنهایی گره‌گشای داستان نیست. آنچه می‌تواند در این میان به کار آید دیدن واقعیت است و برخورد کارشناسانه با موضوعی چنین حساس. ارائه خدمات پیشگیری از بارداری مثل دادن «آی یو دی» به زنان معتاد و کارتن‌خواب، ارائه آموزش در خصوص استفاده از کاندوم برای همه مردان و پایین آوردن قیمت آن و ارائه رایگان کاندوم به مراکز بهداشتی یا «دی سی‌هایی» که زنان و مردان کارتن‌خواب به آن‌ها مراجعه می‌کنند. حرف زدن در مورد شیوه های انتقال ایدز، ارائه آموزش‌های لازم در صدا و سیما به‌عنوان رسانه‌ای فراگیر، ایجاد مراکزی برای بازگرداندن زنان و مردان معتاد و کارتن خواب به زندگی عادی، فرهنگ‌سازی برای پذیرش فرد پاک‌شده از اعتیاد در جامعه، توانمندسازی زنان آسیب‌دیده و ایجاد فرصت‌های اشتغال برای آنان می‌تواند راهکارهای مؤثرتری از عقیم کردن زنان کارتن‌خواب باشد. تجربه نشان داده است که راهکارهای ضربتی و کوتاه‌مدت تنها مسکنی هستند که راه به‌جایی نمی‌برند و در بلندمدت آثار بدتری به‌جا خواهند گذاشت.