ضرورت بازبینی انتقادی توسعه‌ی جماعت‌محور

1
780

بیدارزنی: سال گذشته به مناسبت هشتم مارس (۱۷ اسفند ۱۳۹۴)، نشستی توسط گروه مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد که برنامه ویژه‌اش به تقدیر از منیژه نجم‌‌عراقی به عنوان مترجم برتر حوزه زنان اختصاص یافت.

منیژه نجم‌عراقی سال‌هاست که به عنوان نویسنده و مترجمی فعال در حوزه مباحث و نظریات فمینیستی در بین کنشگران مسائل زنان شناخته شده است. علاوه بر این، وی عضو کانون نویسندگان ایران و همچنین عضو هیئت داوران جایزه کتاب صدیقه دولت‌آبادی نیزاست.

از جمله کتاب‌هایی که منیژه نجم‌‌‌‌عراقی در تالیف یا ترجمه آن‌ها نقش داشته است ، می‌توان به این موارد اشاره کرد: منبع‌شناسی زنان؛ زن و سینما؛ زن و ادبیات: سلسله پژوهش‌های نظری درباره مسائل زنان (با همکاری نسترن موسوی و مرسده صالح‌پور – نشر چشمه)؛ جامعه‌شناسی زنان (پاملا ابوت و کلر والاس – نشر نی)؛ سرمایه‌داری، خانواده و زندگی شخصی (الی زارتسکی – نشر نی)؛ دردسرهای پسامدرنیسم (استفان مورافسکی – بازتاب نگار)؛ نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی (رزماری تانگ – نشر نی)؛ تاریخ هنر نو: پیش درآمدی انتقادی (جاناتان هریس)؛ سه گینی (ویرجینیا وولف، نشر چشمه).

منیژه نجم عراقی به تازگی ترجمه کتابی با عنوان «نگاهی انتقادی به توسعه جماعت ‌محور»، اثر «مارگارت لِدویت» را آغاز کرده است.

این کتاب که ویرایش نخست آن در سال ۲۰۰۵ در انگلستان منتشر شده، رویکردی انتقادی به اقدامات اجتماع‌محور دارد که در سال‌های اخیر در ایران نیز رواج یافته است.

نویسنده کتاب متاثر از دیدگاه‌های «پائولو فریره»، «آنتونیو گرامشی» و همچنین اندیشه‌های فمینیستی، به اصول و ارزش‌هایی انتقادی در توسعه جماعت‌محور می پردازد.

به بهانه ترجمه این کتاب سراغ منیژه نجم‌عراقی رفتیم تا هم درباره کتاب بیشتر بشنویم، هم نظرش را درباره رویکردهای متاخر فمینیستی در ارتباط با شرایط جامعه خودمان جویا شویم.

community-development-a-critical-approach-400x400-imadcymgnwyuyjgx

خانم نجم‌عراقی، در امتداد مجموعه ترجمه‌هایی که تاکنون داشته‌اید، این کتاب چه جایگاهی دارد و چه ارتباطی می‌تواند با شرایط جامعه ما داشته باشد؟

همیشه مطالب بسیاری به زبان‌های دیگر وجود دارند که خواندن آن‌ها ضروری است و به درد جامعه‌ی ما می‌خورند ولی حتی کسانی که این به ‌دردخوری یا ضرورت را می‌دانند فرصت یا حوصله‌ی ترجمه‌ی آن‌ها را ندارند. ترجمه‌های من بیش‌وکم همگی از میان این‌گونه مطالب بوده‌اند؛ یعنی نیاز به ترجمه‌ی آن‌ها را دریافته‌ام اما چون شخص دیگری قبول زحمت نکرده ناگزیر من انجام داده‌ام. این کتاب نیز استثنا نیست. دوستان جوان بسیاری دارم که صمیمانه در حوزه‌ی عدالت اجتماعی و متحول‌سازی محیط‌های شهری و اجتماعی زحمت می‌کشند، و این کتاب که مرجع ارزشمندی در حوزه‌ی توسعه‌ی جماعت‌محور  است دست‌کم می‌تواند به کار آن‌ها بیاید.

لطفا کمی درباره نویسنده آن توضیح دهید و اینکه در چه حوزه‌ای فعالیت دارد و چرا به نوشتن این کتاب رو آورده است؟

پروفسور مارگارت لِدویت استاد ممتاز دانشگاه «کامبریا» در انگلستان در رشته‌ی توسعه‌ی جماعت‌محور‌ و عدالت اجتماعی است. او هماهنگ‌کننده‌ی شبکه‌ی بین‌المللیِ اقدام‌پژوهی دسته‌جمعی نیز هست؛ پس در این زمینه‌ها صاحب‌نظر به شمار می‌آید. به نظر او سرمایه‌داری با زیاده‌خواهی‌های خود ، جهان اجتماعی و محیط زیست ما را رو به نابودی می‌برد؛ شکاف میان دارا و ندار را مدام عمیق‌تر می‌کند، و تبعیض و بی‌عدالتی بیش‌تر می‌شوند. چنین موقعیتی هم مدام به خشم و خشونت آدم‌ها دامن می‌زند. از سوی دیگر همین زمانه آبستن فرصت‌های بسیار برای مبارزه با تبعیض و بی‌عدالتی است، و توسعه‌ی جماعت‌محور در این زمینه به کار می‌آید. اما دولت‌ها آن را مصادره کرده و از رمق انداخته‌اند. پس باید این ابزار رهایی‌بخشی را با دیدی انتقادی بازبینی کرد و به آن جانی تازه داد. قصد خانم لِدویت از انتشار این کتاب در سال ۲۰۰۵ همین بوده و به‌خوبی هم از آن استقبال شده است؛ بحران‌ مالی بی‌سابقه‌ی سال ۲۰۰۷ و راه‌حل‌ها و پیامدهای آن که همگی در جهت افزودن بر ثروت ثروتمندان و فقر تهیدستان بودند، مُهر تأییدی بر نظر نویسنده و نیاز به این کتاب می‌زنند و چاپ دوم آن در سال ۲۰۱۱ شامل بخش‌هایی کاربردی‌ درباره‌ی الگوهای گوناگون توسعه‌ی جماعت‌محور می‌شود تا کارایی بیش‌تری برای آموزشگران و دیگر کنشگران اجتماعی داشته باشد.

از نظر نویسنده کتاب نظریات پائولو فریره و آنتونیو گرامشی چگونه می‌‌توانند با اندیشه‌های فمینیستی همراستا باشند؟

در مورد فریره،‌ باید گفت او از معدود متفکرانی است که به احساس و عاطفه به اندازه‌ی عقل و منطق بها می‌دهد. تازه پداگوژی فریره هم مانند فمینیسم مبتنی بر آگاهی نقادانه برای شناخت ماهیت ستم‌های ساختاری است. و در مورد گرامشی، استنباط او از اهمیت احقاق حقوق جنسی زنان برای دگرگون‌سازی بنیادِ جامعه، الگویی به دست می‌دهد برای همان اصل فمینیستی، یعنی سیاسی بودن امر شخصی. اما بیش از همه برداشت او از هژمونی برای فمینیست‌ها راه‌گشا بوده تا عرصه‌های ستم جنسیتی در جامعه را بشناسند. البته فمینیست‌ها نقدهایی جدی و اصولی هم بر اندیشه‌ی هر دو متفکر داشته‌اند و دارند.

از نظر شما، به صورت خیلی خلاصه چه عناوین و مباحثی در این کتاب می‌تواند برای کنشگران مسائل زنان در ایران کاربرد داشته باشد؟

با توجه به خاطراتی که از حضورم در جمع کنشگران مسایل زنان دارم، گمان می‌کنم تأکید و یادآوری اصول پداگوژی فریره — به‌ویژه فروتنی پژوهش‌گر، و یادگیری دوسویه در جریان پژوهش — که نویسنده به شیوه‌ای ساده و خواندنی عرضه می‌کند شاید چشم بسیاری از آن کنشگران را بازتر کند تا علل فراز و فرودهایی را که در راه داشتند بهتر بفهمند. اما روی‌هم‌رفته آن دسته از فعالان مسایل زنان که در پی عدالت اجتماعی و زیست‌محیطی باشند از کل مطالب این کتاب بهره می‌برند؛ چون شیوه‌ی کنشگری زنان معمولا در ردیف همان اقدام‌پژوهی رهایی‌بخش است که در این کتاب از آن بسیار سخن می‌رود.

و در آخر، با توجه به برجسته شدن و اهمیت پیدا کردن پیوند میان نابرابری های طبقاتی، نژادی، ملیتی، و مذهبی با نابرابری جنسیتی، به نظر شما کدام چارچوب نظری می‌تواند هم در شناخت و تحلیل شرایط، هم در طراحی استراتژی برای تغییر شرایط، کمکی برای کنشگران مسائل زنان باشد؟ و آیا در این کتاب در این خصوص نیز مطالبی وجود دارد؟

ترجمه‌ی کتاب «رزماری تانگ»،  (درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی) را که در دست داشتم با او همدل شدم که تلفیقی از عناصر سازگار فمینیسم‌های سوسیالیستی و پسامدرن شاید بهترین چارچوب نظری را برای شناخت و تحلیل شرایط به دست دهد؛ و هنوز هم به نظر دیگری نرسیده‌ام. اما در مورد استراتژی می‌شود در کنار این، از نظریه‌های دیگر و در حوزه‌های دیگر هم بهره جست از جمله همین توسعه‌ی جماعت‌محور‌. در همین کتاب یک فصل به پداگوژی متأثر از فمینیسم و نژادپرستی و عقاید فریره اختصاص داده شده که قطعا برای کنشگران مسایل زنان سودمند است.

خیلی ممنون از پاسخ های صمیمانه شما، منتظر انتشار و خواندن این کتاب شما هم هستیم.

یک نظر

  1. ممنون از این گفتگو و خانم نجم عراقی برای ترجمه ی کتاب جدیدشان. با اشاراتی که در این گفتگو به فریره شده بود، بی مناسبت ندیدم که شما را به مطلبی که در آن از روش تعلیمی و زندگی فریره نوشته شده، ارجاع دهم.

    http://docs.praxies.org/228.pdf

    با احترام