بیدارزنی: نشست «روایتهای زنانه از کار» یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه به مناسبت روز جهانی کارگر توسط گروه بیدارزنی با همکاری موسسه رحمان در محل این موسسه برگزار شد.
در این مراسم مجری ابتدا به وضعیت زنان شاغل در جامعه اشاره کرد و سپس تریبون را به سخنرانان سپرد تا تجاربشان را روایت کنند.
وضعیت زنان روزنامهنگار در ایران
سخنران اول این برنامه اکرم احقاقی روزنامهنگار و فعال حقوق زنان بود که در مورد وضعیت زنان روزنامهنگار در ایران و تبعیضهایی که در برابر آنها وجود دارد، سخن گفت.
او گفت: بر اساس آمار منتشر شده در ۱۳۷۱، دو هزار و صد و چهل و پنج روزنامهنگار در ایران فعالیت میکردند که از این میزان فقط ۱۳ درصد آنها را زنان روزنامهنگار تشکیل میدادند اما در اواخر دولت هاشمی و با روی کار آمدن دولت اصلاحات بر تعداد روزنامهها و خبرگزاریها افزوده شده و این خود باعث افزایش تعداد زنان خبرنگار و روزنامهنگار نیز شد؛ چنانکه در حال حاضر، اعضای نیمی از تحریریهها بهخصوص در رسانههای اصلاحطلب را زنان تشکیل میدهند، البته نه در جایگاه دبیری و تصمیمگیری بلکه در جایگاه خبرنگاری و روزنامهنگاری.
این روزنامهنگار در ادامه سخنان خود تصریح کرد: به دلیل درآمد پایین و نبود امنیت شغلی در عرصهی روزنامهنگاری، عموما مردهای روزنامهنگار در دو سه سال اول یا چندشغله می شوند یا سراغ کارهای دیگری می روند، اما زنان روزنامهنگار به علت شرایط بسته حاکم در جامعه، چندان قدرت انتخاب دیگری ندارند و به دلیل جایگاه اجتماعی که روزنامهنگاری به آنها می دهد در این شغل با همه احجاف ها باقی می مانند وعمدتا امکان اینکه به مانند همکاران مردشان در چند جا به طور همزمان مشغول به فعالیت شوند، برایشان وجود ندارد.
این روزنامهنگار سپس به مشکلات زنان روزنامهنگار اشاره کرد و گفت: در مواردی، زنان روزنامهنگار صرفا به دلیل زن بودن اجازه ورود به برخی از حوزههای خبری را ندارند یا در آفیش خبری ارسال شده برای رسانهها، تأکید میشود که خبرنگاران و عکاسان زن برای پوشش مراسم خبری حضور پیدا نکنند. برای نمونه، در برخی از حوزههای نظامی و یا مذهبی این محدودیت بهوفور دیده میشود، یا در ماموریتهای کاری بعضا از رسانهها خواسته میشود بهجای خبرنگار حوزه مربوطه که یک زن است، خبرنگار مرد که بعضا دارای تخصص لازم در آن حوزه نیست به ماموریت کاری پیشآمده، اعزام شود با این بهانه که «همهی اعضای هیات اعزامی مرد هستند و برای خبرنگار خانم راحتتر است که در این ماموریت حضور نداشته باشد» درحالیکه سالها وظیفه پوشش خبری آن حوزه بر عهده آن زن روزنامهنگار بوده است.
وی به مشکلات و محدودیتهای پیش روی زنان روزنامهنگار ورزشی برای انجام وظایفشان اشاره کرد و افزود: برخی از خبرنگاران زن اخبار حوزه فوتبال را پوشش میدهند ولی این اجازه را ندارند که در ورزشگاه برای تهیه خبر حضور پیدا کنند و همکاران مردشان بهجای آنها در ورزشگاه برای انجام این کار حضور پیدا میکنند، یا در سال گذشته به زنان روزنامهنگاری که اخبار حوزهی والیبال را پوشش میدهند، اجازه حضور در ورزشگاه ۱۲ هزارنفری آزادی برای تهیه خبر از مسابقات «لیگ جهانی والیبال» داده ه نشد و آنها در پی اعتراضاتی که انجام دادند، توانستند برای پوشش خبری چند مسابقه آخر به ورزشگاه راه پیدا کنند.
احقاقی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: چند سالی است که در برخی از خبرگزاریهای تازه تاسیس شاهد این هستیم که تحریریههای خبری تفکیک جنسیتی شدهاند؛ درحالیکه در تحریریه که قلب یک رسانه است عموما خبرنگاران زن و مرد در کنار هم کار میکنند. در رسانههای مورد اشاره عموما دبیران و سردبیران همه مرد هستند و زنان خبرنگار به علت اینکه نمیتوانند در تحریریه آقایان حضور پیدا کنند مجبور هستند که کارهای خود را بهصورت تلفنی با دبیر و سردبیرشان که در بخش آقایان حضور دارند هماهنگی کنند و این موضوع به خودی خود باعث میشود عملکرد خبرنگاران آقا بیشتر در معرض دید مقامات آن رسانه باشد و در نتیجه فرصتهای بیشتری برای رشد و پیشرفت در اختیار مردها قرار گیرد.
این روزنامهنگار در ادامه به موانع پیشرفت زنان در حوزهی کاریشان اشاره کرد و افزود: من خبرنگارهای مردی را میشناسم که همزمان با من وارد عرصه کار رسانه شدند و در خبرگزاریها و روزنامههای مختلف مشغول به کار شدند ولی اکنون بعد از ۱۳ سال در پستهای مدیریتی قرار دهند و بهعنوان مدیران روابط عمومی نهادها و سازمانهای مختلف مشغول به کار هستند درحالیکه این فرصتها برای خبرنگاران زن علیرغم مهارت و توانایی بالایی که از آن برخوردار هستند بهراحتی فراهم نمیشود و اگر پیشنهادی به آنها در این چارچوب داده شود این موضوع همراه با شرایط خاصی همچون لزوم تغییر در نوع پوشش آنها است.
این فعال زنان در رابطه با موضوع بیمه کردن و افزایش حقوق عنوان کرد: در بسیاری از رسانهها علیرغم نداشتن شایستگی و تجربهی لازم، مردها در اولویت هستند صرفا با این بهانه کذایی که «نانآور خانواده هستند». سپس به کلیشههای جنسیتی و سقف شیشهای موجود در عرصهی رسانه اشاره و افزود: در بسیاری از رسانهها زنان روزنامهنگار اگر رشد کنند نهایتا دبیر سرویس فرهنگی، حوادث و یا اجتماعی میشوند اما در حوزههای سیاسی و ورزشی این اتفاق نمیافتد و عموما در این حوزهها دبیران و سردبیران آقا هستند، البته نباید استثناها را در این زمینه فراموش کرد.
احقاقی با بیان اینکه برخلاف تصور عموم فضای حاکم در عرصهی رسانه، فضای روشنفکری نیست و برخوردهای سکسیستی با خبر و خبرنگاران زن در آن بهوفور دیده میشود در ادامه به روایتی از این موضوع اشاره کرد و گفت: یکی از خبرنگاران زن برای من تعریف کرد که بعد از بچهدار شدنش مورد قضاوت و فشار همکاران مردش قرار میگرفته که چرا بچهاش را به مهد سپرده و سر کار میآید. این باعث شده بود که خبرنگار مورداشاره با عذاب وجدان سر کار حضور پیدا کند.
او همچنین به فشارهای خانوادگی بر خبرنگاران زن اشاره کرد و گفت: معمولا خانوادهها قبول نمیکنند که زنان روز جمعه و تعطیل سرکار بروند درحالیکه خبرنگاران مجبورند ایام تعطیل هم خبرها را پوشش بدهند. همچنین ساعت کاری زیاد و ماموریتهای خبرنگاران زن از دیگر مسائلی است که بعضا خانوادهها در ارتباط به آن به خبرنگاران زن فشار میآورند. او گفت: من خبرنگارانی را میشناسم که پیش از ازدواج خبرنگاران فعال و موثری بودند ولی بعد از ازدواج به خاطر فشار همسران و یا خانوادههایشان مجبور شدهاند که بهصورت نیمهوقت کار کنند و یا از رفتن به ماموریت چشم پوششی کنند و به افرادی منفعل تبدیل شدهاند.
این روزنامهنگار با بیان اینکه گاهی اوقات خبرنگاران زن مجبور هستند که برای پوشش یک رویداد خبری به وسط جمعیت و شلوغی بروند و بعضا در میان جمعیت در معرض آزار جنسی قرار میگیرند، تصریح کرد: اما متاسفانه خبرنگاران زن عموما به دلایلی شرایط کاری و فضای حاکم بر جامعه ترجیح میدهند در این ارتباط سکوت کنند چنانکه تصور بر آن دارند که اگر در مورد این موضوع با مقامات مافوقشان صحبت کنند ممکن است موقعیت شغلیشان به خطر افتد و یا به آنها انگ زده شود.
احقاقی با بیان اینکه خبرنگاران زن در معرض تبعیضهای متعدد از جنبههای مختلف هستند، افزود: زنان روزنامهنگار به دلیل محدودیتهایی که در انتخاب شغل با آن روبرو هستند، همچون کارگران ارزانقیمتی هستند که مجبور هستند با حقوق پایین و فشار زیاد برای مدت طولانی در روز کار کنند، بدون اینکه انتظار پیشرفت چندانی در این زمینه داشته باشند.
در پایان این فعال حقوق زنان با اشاره به در پیش بودن سوم می (روز جهانی آزادی مطبوعات) تصریح کرد: در سال گذشته سازمان گزارشگران بدن مرز اعلام کرد ایران از نظر میزان آزادی مطبوعات در میان ۱۸۰ کشور جهان در رتبه ۱۷۳ قرار دارد. وی سپس یاد روزنامهنگاران در بند از جمله زنان روزنامهنگار، که اکنون در زندان به سر میبرند را گرامی داشت و گفت: سالها است که انجمن صنفی روزنامهنگاران پلمپ شده است و اهالی رسانه اعم از زن و مرد از نهاد مدنی مشخصی برای پی گیری خواستههای خود برخوردار نیستند البته در این میان میتوان به فعالیت انجمن زنان روزنامهنگار (رزا) اشاره کرد، اما فعالیت این انجمن بیشتر سیاسی است و تاکنون در سالهای اخیر اقدام مشخص و عینی جهت بهبود وضعیت زنان روزنامهنگار انجام نداده است.
مشکلات زنان معلم در مدارس و خانواده
صدیقه پاکضمیر معلم دبستان و از اعضای کانون صنفی معلمان از دیگر سخنرانان این نشست بود. او با اشاره به مشکلات زنان معلم در مدارس و خانواده گفت زنان معلم، در خانواده به دلیل دیدگاه مردسالارانه با محدودیتهایی مواجه هستند. خیلی از مردها چون محیط مدارس زنانه است به همسرانشان اجازه میدهند معلم شوند؛ اما معلمی در کنارِ بار تربیت فرزند و کارهای خانه که روی دوش زن است به زنان معلم فشار وارد میکند. پاکضمیر به تجربه یکی از همکارانش اشاره کرد که همسرش بعد از بچهدار شدن به او گفته بود بهجای نگهداری بچههای مردم، مراقب بچه خودت باش! او ادامه داد: یکی دیگر از همکاران من دوست دارد نویسنده شود و کلاس نویسندگی برود، اما همسرش اجازه نمیدهد و وقتی او مینویسد شروع به غرولند میکند؛ بنابراین او دریک ربع زنگ تفریح مینویسد.
این معلم همچنین با اشاره به گزینشهای متداوم آموزشوپرورش، شرکت اجباری در مراسم مذهبی برای معلمان و وضعیت قراردادها در مدارس غیرانتفاعی گفت: به ما قرارداد سفید امضا میدهند، بدون تاریخ و بیمه و سنوات. تابستان حقالتدریسیها، شرکتیها و آموزشیاران نهضت سوادآموزی را بیمه نمیکنند. در روزهای تعطیل حقوق به ما تعلق نمیگیرد. در طول سال زمانی که مدارس را به دلیل آلودگی هوا تعطیل میکنند، بیمه و حقوق به ما تعلق نمیگیرد. با این حساب، یک معلم غیرانتفاعی اگر ۱۰ سال کار کرده باشد، با کم کردن تعطیلات، تنها دارای ۶ سال سابقه میشود.
در انتها پاکضمیر به درآمد معلمان اشاره کرد که در بالای شهر یکمیلیون و دویست هزار تومان درنهایت است و در پایینشهر بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان و به معلمان مرد با این دلیل که مردها نانآور هستند بیشتر حقوق میدهند. نبود کار سبب شده که زنان در بخش غیرانتفاعی با حقوق ناچیز کار کنند و باید سه ماه تابستان تا میتوانند پسانداز کنند تا بتوانند خودشان را بیمه خویشفرما کنند. امسال برای سه ماه، حق بیمه ۷۰۰ هزار تومان بود.
تجربههای «تعاونی سیزده آبان»
صفورا تفنگچیها سخنران بعدی مراسم، ضمن تبریک روز کارگر و روز معلم از ۱۸ سال فعالیت «تعاونی سیزده آبان» و تجربههایش گفت. او گفت: طرح تعاونی از موسسه کودکان دنیا شروع شد که گروه هدف آن بچهها هستند. در ابتدا طرح مربیان سیار در منطقه ۱۳ آبان جهت بهتر شدن وضعیت بچهها آغاز شد. بعد دیدیم اگر مادر آموزش نبیند به نتیجه نمیرسم. بنابراین با همفکری زنان ۱۳ آبان، تعاونی ایجاد شد.
او به کارهای اداری اشاره کرد که چقدر فرایند سختی طی شد تا تعاونی به ثبت برسد و گفت: سال ۷۹ شروع به کار کردیم و ۸۰ به ثبت رسیدیم. در ابتدا اصرار داشتند که سی درصد تعاونی زنان، مرد باشد. که من گفتم اگر مردها بیایند شوهر خانمها اجازه نمیدهند. او همچنین به عدم همکاری سازمانهای دولتی برای داشتن امکانات لازم از قبیل مکان مناسب برای تعاونی اشاره کرد.
تفنگچیها در ادامه به اهداف شکلگیری تعاونی اشاره کرد و گفت: اینکه تعاونی در حقیقت با هدف تغذیه مناسب برای کودکان، توسعه مدیریت غذا، تهیه غذاهای مناسب با درآمد خانوادهها و ایجاد برنامه درآمدزا شکل گرفت که بخشی از تعاونی آشپزخانه شد و بخشی هم شد دوخت کتاب پارچهای. البته درنهایت تحت عنوان آشپزخانه ثبت شد و برای دوخت کتابها هیچکس متولی نشد؛ هرچند که کتابهای پارچهای با هدف احساس خوشایندی و ایمن بودن و رشد خلاقیت برای کودکان پاگرفت.
تفنگچیها به فرایند اعتمادسازی در بین مردم و زنان محله اشاره کرد و گفت: در حال حاضر ۸ نفر در آشپزخانه کار میکنند، تعدادی از زنان محله سبزی پاک میکنند و مردها برای بردن غذا و خریدهای آشپزخانه آژانس شدهاند، یک عده هم وسیله (مواد اولیه) میخرند؛ بنابراین کل منطقه درگیر این پروژه شده است و وضعیت معیشت آنان بهبود یافته است.
او سپس به اهمیت آموزش اشاره کرد و گفت: در این مدت آموزشی مستمر داشتهایم. آموزش انسان را آزاد میکند و زنان تعاونی و خانوادههایشان هم قدمبهقدم رشد کردند. در همین زمینه او به ارتقای تواناییهای زنان تعاونی اشاره کرد و گفت آنها هم کانون خود به اهمیت آموزش پی بردهاند. پیش از این ما آنها را به کلاسهای آموزشی میبردیم و هزینهها را میپرداختیم. اما آنها الآن خودشان دوره آموزشی درخواست میکنند و هزینهاش را میپردازند.
او در انتها به صبوری، پیگیری خواستهها و تکیه کردن به مردم برای غلبه بر مشکلات در این تعاونی اشاره کرد.
همچنین بخوانید: دورخیزی دیگر برای حذف زنان از بازار کار
زنانی که مجبور به ترک کار خود میشوند
در ادامه نشست، پرستو الهیاری فعال حقوق زنان نتایج تحقیقش را که حاصل مصاحبه با ۲۳ زنی است که کارشان را ترک کردهاند، با حاضران در میان گذاشت.
او در ابتدای سخنانش گفت قبل از اینکه بخواهم در مورد تجارب زنان از وضعیتی که سبب شد آنها کارشان را ترک کنند بگویم، میخواهم به این نکته بپردازم که در جامعه ما زنها و مردها در مورد کار زنان چگونه فکر میکنند. ما میشنویم که زنها اهل کار نیستند. طاقت کار سخت ندارند. یا شنیده میشود که کار برای زنان تفریح است و جدی نیست.
این فعال حقوق زنان به تصوری که مردان تحصیلکرده در مورد نقش زنان دارند اشاره کرد و گفت: در تصور مردان روشنفکر ایرانی زن یا مظهر عشق است یا مادر و همسر. الهیاری به گفته رامین جهانبگلو اشاره کرد که وقتی از او پرسیدهاند با شنیدن کلمه زن چه تعبیری در ذهن او متبادر میشود پاسخ میدهد «عشق» (زن معمار جامعه مردسالار، ۱۳۸۳). او در ادامه به تحقیقی که شربتیان ( ۱۳۸۶) درباره اشتغال زنان انجام داده است اشاره کرد و گفت او در کارش به موانع اشتغال زنان پرداخته است و درنهایت گفته است بهتر است زنان به خانه برگردند. میثم رمضان علی نیز گفته است باید مدیریت منزل با زن باشد و مدیریت امور خارج از منزل با مرد.
الهیاری بعد از اشاره به ذهنیت مردان در مورد اشتغال زنان گفت در حال حاضر زنهایی وجود دارند که با وجود اینکه شاغل بودند و برای آن مجبور به گذراندن سدهای زیادی شدهاند اما بعد از مدتی کار را ترک کردهاند. او به مهمترین دلایل ترک کار زنان اشاره کرد و گفت: اشکالات کاری و سازمانی، فشار چرخه اندرونی از پررنگترین دلایلی هستند که سبب میشود که زنان کار را ترک کنند. آنچه اشکالات کاری و سازمانی را میسازد شامل حقوق کم، اشکال در مدیریت، فشار و مسئولیت کاری، اشکالات سازمانی است و همچنین عدم اجرای قانون از دلایل دیگر ترک کار زنان است.
این فعال حقوق زنان به روایتهای زنان اشاره کرد که مثلا یکی از این زنان دراینباره گفته است زمان تحویل پروژه کم بود بدترین توهینها برای یک ایراد کوچک به من شد. یا فرد دیگری گفته در محل کار فقط من فوقلیسانس بودم اما کار من تنها تلفن جواب دادن بود یا زنانی که نتوانستند بعد از مرخصی زایمان به دلیل اینکه محل کارشان فرد دیگری را استخدام کرده بوده به سرکار بازگردند. زن دیگری گفته آنقدر از سوی مردها آزار دیده که دیگر نمیخواهد در محیطی که مرد باشد کار کند.
الهیاری از اندرونی بهعنوان دلیل مهم دیگر ترک کار توسط زنان یاد کرد و گفت منظور من از اندرونی این است که با اینکه جامعه مدرن شده اما همچنان نقش زنان همسری، مادری و بچه داری قلمداد میشود. او به روایت یک پزشک عمومی که همسرش هماکنون یکی از بهترین پزشکان فوق تخصص است اشاره کرد که چگونه در دوران اینترنی به دلیل ازدواج و مسئولیتهای خانهداری همسرش از او جلوتر افتاده است و او در نهایت بعد از چند سال کار، پزشکی را رها کرده و خانهنشین شده است. یا زنانی که از سوی خانوادههایشان تحتفشار هستند که بعد از بچهدار شدن کارشان را رها کنند یا اصلا مردانی که تمایل ندارند همسرشان کار کند. همچنین عدم مشارکت همسر در امور منزل، مانعتراشی او و عدمحمایت خانواده زن سبب شده برخی زنان کارشان را ترک کنند.
الهیاری به این نکته اشاره کرد که مفهوم اندرونی حاکی از این است که زنان گویا نقشهای سنتی خود را باور دارند.
این پژوهشگر به دو راهی تصمیمگیری در زندگی زنان شاغل اشاره کرد و گفت ترک شغل فقط مختص یک قشر خاص نیست در این پژوهش زنانی که مبارز و تحصیلکرده بودند نیز بعد از مدتی کارشان را ترک کردهاند. بهعنوان نمونه او به متخصص زنانی اشاره کرد که بعد از ۲۲ سال کار مطبش را بسته است. او گفته: شبهای کشیک پسر کوچکم و دخترم را که بزرگتر بود با خودم میبردم تا وقتی میروم اتاق عمل دخترم مراقب او باشد.
الهیاری به عدم مشارکت مردها در کار خانه و پذریش نسبی این موضوع از جانب زنان اشاره کرد و آن را بهعنوان مساله مهمی که سبب فشار مضاعف بر زنان شاغل می شود و گاهی نیز آنها را وادار به ترک کار می کند.
این فعال حقوق زنان همچنین تفاوت عملکرد زنان و مردان را در شرایط نسبتا یکسان کار به آموزشهای جنسیتی و جامعهپذیری زنان و مردان و بازتولید نقش پررنگ و پایدار «زن خانهدار/ مرد نانآور» در تثبیت وضعیت فعلی زنان در فضای کار اشاره کرد.
اله یاری بخش بزرگی از مطالعه خود را به خاطر راهنمایی های مفید و بی شائبه استاد خود دکتر محمد رضایی که در جریان تحقیق همواره همراهش بود می داند.
این نشست با پرسش و پاسخ پایان یافت.
درود بر شمایان، زندگی سازان
که دست و پای در زنجیر می کوشید
که از زندان تاریخی برون آیید
مردسالاری، این بیمار و زندانبان دیرین را
به درمانگاه عقل آرید
که تا روزی
نه چندان دور یا نزدیک
بهاران را فرا آرید…
در آن هنگام ورجاوند
“انسان” می شود انسان
و دیگر، “نیمه ی دیگر”
بجای خویش می آید
چو نیم دیگر و همسان!