تا قانون خانواده برابر: ناقص سازی جنسی زنان (FGM[۱]) کاری است با قرن ها قدمت که در آن یک قسمت یا تمام اندام تناسلی خارجی زنان برداشته می شود. این کار عمدتا در بخش هایی از آفریقا و خاورمیانه به عنوان ابزاری برای کنترل جنسی زنان بکار می رود. جراحی زیبایی اندام تناسلی عملی مدرن است که عمدتا توسط زنان و به منظور بهتر کردن ظاهر اندام تناسلی شان انجام می شود. با وجود اینکه اینها شیوه هایی هستند که از مکانهای بسیار متفاوتی توسعه یافته اند، دارای برخی وجه تشابهات هستند.
ناقص سازی جنسی زنان
سازمان بهداشت جهانی (WHO) اشکال مختلف ناقص سازی جنسی زنان را به شرح زیر طبقه بندی کرده است :
۱. کلیتوریدکتومی[۲]: برداشتن (ازاله) قسمتی یا کل چوچوله[۳] (بخش کوچک، حساس و قابل نعوظ اندام تناسلی زن) و در موارد بسیار نادر، تنها خروسک[۴] (چین پوستی اطراف چوچوله).
۲. قطع[۵]: برداشتن (ازاله) قسمتی یا کل چوچوله و لب کوچک، با یا بدون برش لب بزرگ (لب بزرگ و کوچک، “لب ها” یی هستند که واژن را احاطه می کنند)
۳. ناقص سازی جنسی فرعونی[۶] (چفت کردن آلت تناسلی برای جلوگیری از آمیزش): تنگ کردن دهانه واژن با ایجاد یک مهر و موم پوششی. بستن با برش و جابجا کردن لب داخلی، یا خارجی، با یا بدون برداشتن چوچوله شکل می گیرد.
۴. سایر موارد: تمام روشهای دردآور دیگر اندام های تناسلی زنان که برای مقاصد غیر پزشکی انجام می گیرند، به عنوان مثال خلاندن کلیتوریس با چیز نوک تیز[۷]، سوراخ کردن[۸]، شکافتن یا پاره کردن مادگی[۹]، خراش دادن یا تراشیدن[۱۰] و داغ کردن ناحیه تناسلی[۱۱].
اثرات مضر ناقص سازی جنسی زنان متعددند: شوک، خونریزی و عفونت برخی از اثرات فوری هستند. برخی از دختران و زنان پس از تن دادن به این شیوه ها تا حد مرگ خونریزی می کنند. در دراز مدت، زنان می توانند با ناباروری، نداشتن درد زایمان هنگام زایمان، فیستول زایمانی[۱۲] و شرایط دیگر روبرو شوند.
ناقص سازی جنسی زنان در قوانین بین المللی و همچنین در قوانین بسیاری از کشورها به عنوان نقض حقوق بشر به رسمیت شناخته شده، اما همچنان ریشه ای عمیق در فرهنگ هایی دارد که این عمل در آنها صورت می گیرد.
لابیاپلاستی و دیگر روش های مدرن زیبایی
در سال های اخیر تعداد زنانی که داوطلب جراحی زیبایی بر روی اندام تناسلی خود بوده اند تا در فرهنگ هایی توأم با وسواس جوانی و زیبایی، جوان تر یا زیباتر به نظر برسند، افزایش قابل توجهی داشته است. بین سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷ تعداد لابیاپلاستیهای[۱۳] بیمارستان های خصوصی بریتانیا سه برابر شده است، در حالی که بین سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ در بیمارستانهای دولتی این کشور حدود ۷۰ درصد افزایش وجود داشت.»[۱۴]
روش ها عبارتند از “کوچک کردن لب داخلی (لب کوچک)، سفت کردن واژن، بازسازی ‘پرده بکارت’، ‘بالا کشیدن’ چوچوله و لیپوساکشن از برجستگی ونوس[۱۵] (بافت چربی بالای استخوان شرمگاهی[۱۶]، این کارها برای ایجاد حسی مشابه هنگامی که لب داخلی کوتاه شده انجام می شوند) کوچک کردن کلاهک چوچوله و جابجایی چوچوله.»[۱۷]
ویو گروسکوپ[۱۸] درباره افزایش تعداد زنانی که به دنبال جراحی زیبایی اندام تناسلی هستند چنین نوشته است : “در اکثریت قریب به اتفاق موارد، لابیاپلاستی تنها پاسخی به ظاهر فیزیکی لب و میل به داشتن اندام تناسلی ‘جذاب ‘ است “. تریسی پلومن[۱۹]، روانشناس اجتماعی که “واژن بی عیب “، فیلمی مستند در بریتانیا، را بررسی کرد، می گوید :” برای جوانی و زیبایی غرق شدن در دنیای جراحی زیبایی امری عادی است … [و] جراحی زیبایی اندام تناسلی زنان هیچ تفاوتی ندارد.[۲۰]
متفاوت اما با برخی وجوه تشابه
ناقص سازی جنسی زنان و جراحی زیبایی اندام تناسلی در سطح ابتدایی مشابه هستند چرا که هردو تغییر اندام تناسلی زنان را دربر می گیرند و هیچ یک به دلایل پزشکی انجام نمی گردند (هرچند در موارد نادر دلایل پزشکی برای تغییر اندام تناسلی زنان وجود دارد مانند زمانیکه دختران با لبی که بطور مناسب رشد نکرده متولد می شوند). هر دو بر اساس انتظارات و هنجارهای فرهنگی انجام می شوند.
هر گونه جراحی و یا برش بدن با خطراتی همراه است. این خطرات در کل در ناقص سازی جنسی زنان بسیار بیشتر هستند، چرا که دختران و یا زنانی که تحت عمل جراحی زیبایی اندام تناسلی قرار می گیرند به طور کلی به امکانات درجه یک علوم پزشکی دسترسی دارند. در برخی بافتارها، در حال حاضر ناقص سازی جنسی زنان توسط پزشکان واجد شرایط در بیمارستان ها انجام می شود، اما «تحت علوم پزشکی درآوردن»[۲۱] ناقص سازی جنسی زنان به شدت مورد حمله نهادهای بین المللی مانند سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل متحد قرار گرفته است. [۲۲]
تفاوت اصلی بین روش ها رضایت فرد است. جراحی زیبایی بر روی اندام تناسلی زنانی انجام می شود که این روش را قبول دارند در حالیکه ناقص سازی جنسی زنان به طور عمده بر روی دختران جوانی که صلاحیت رضایت داشتن را ندارند، انجام می شود. با این حال زنانی که داوطلب ناقص سازی جنسی می شوند نیز وجود دارند. اما در مورد زنانی که نسبت به هر دو روش رضایت دارند، تصمیم آنها همیشه از موضع دانش یا قدرت نیست. چه چیزی به منزله رضایت آگاهانه است؟ پرسش هایی درباره اینکه چگونه روش جراحی زیبایی تنظیم می شود مطرح شده است. آیا خطرات و عوارض احتمالی جراحی توضیح داده شده اند؟ آیا با علم به اینکه این روش غیر ضروری است، یا خطر از دست دادن جان به دلیل خونریزی بیش از حد را به دنبال دارد انجام می شود؟ یا آیا با درک اینکه فرج های انسانی به شکل های مختلفی هستند، و شکل “ایده آلی ” وجود ندارد انجام می شوند؟
قدرت فشار اجتماعی
ناقص سازی جنسی زنان اقدامی برای محدود کردن میل جنسی زنان است حتی اگر تصدیق شود که همیشه این میل را از بین نمی برد. ناقص سازی جنسی زنان همچنین امری جمعی است. در بسیاری از فرهنگ ها فصل منظم ناقص سازی جنسی وجود دارد که طی آن دخترانی که به سن خاصی رسیده اند بطور جمعی تحت مناسکی قرار می گیرند که “آنها را به زن تبدیل می کند”. این مناسک شامل حذف فیزیکی بخش هایی از اندام تناسلی، و همچنین بهره مندی از آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی است که آنها را برای زن بودن در آن جامعه آماده می کند. برخی از جوامعی که زنان را ناقص سازی جنسی می کنند نیازی ندارند که دختران و زنان تحت مناسک خاصی قرار گیرند، اما ناقص سازی جنسی شدن یا نشدن جزو مشغولیات جوامع آنها به شمار می آید. تحت برش قرار نگرفتن، آنها را منزوی نموده و مانع ازدواج آنها می شود. ناقص سازی جنسی زنان به بسیاری از طرفین جایگاه اجتماعی اعطا می کند: والدین، خانواده های گسترده، همسران، ناقص سازی جنسی کنندگان و البته، خود زنان و دختران.
از طرف دیگر جراحی زیبایی اندام تناسلی اقدامی است که به عنوان بهتر کردن میزان تمایل زنان در نظر گرفته می شود. اگر چه انتخاب تحت عمل جراحی قرار گرفتن ممکن است فردی باشد، پیشنهاد ضروری بودن آن از ارزش های اجتماعی در حال تکامل سرچشمه می گیرد که آنچه اندام تناسلی را مطلوب به نظر می رساند تعریف می کنند. صنعت زیبایی، رسانه های اصلی و بخش سود ساز مراقبت از سلامت همگی برای نشان دادن فشار زیاد بر زنان برای زیبا و جوان بودن طبق استانداردهای سفت و سخت همکاری می کنند. گروسکوپ به نقل از متخصص زنان، دکتر سارا کرایتون[۲۳] می گوید “زنان خواستار ظاهر اندام تناسلی خاصی هستند که تنها برای برخی مدلهای فریبنده ضروری بوده اند.” در حالی که می توان گفت که زنان حق دارند در مورد بدن خود تصمیم گیری کنند، ترکیبی از عوامل مؤثر بر تصمیم گیری هر زن به انجام این عمل جراحی، تعیین این را که تا چه حد انتخاب آنها کاملا آگاهانه است مشکل می سازد.
سارا جونزدوتر و بریجیت اسن[۲۴] استدلال می کنند که “روش های مربوط به تغییرات اندام تناسلی با ملاحظات سیاسی در هم تنیده اند؛ آنها هرگز صرفا در مورد آناتومی و فیزیولوژی نیستند بلکه ذاتاً با ایدئولوژی و هنجارهای فرهنگی درگیرند.” در زمینه بدن زنان، این ایدئولوژی و هنجارهای فرهنگی به این اندیشه که از زنان انتظار می رود که چگونه به نظر آیند بها می دهد. بنابراین زنی که داوطلبانه تحت جراحی زیبایی اندام تناسلی قرار می گیرد ممکن است بی جهت تحت تاثیر این تفکر که نیاز به تغییر بدن خود دارد قرار گیرد. در مورد ناقص سازی جنسی زنان این ایدئولوژی و هنجارهای فرهنگی تمایلات جنسی زنان را محدود می کنند.
مضرات و همه گیری ناقص سازی جنسی زنان را هرگز نباید کم اهمیت جلوه داد. در واقع، کار گسترده ای برای از بین بردن ناقص سازی جنسی زنان در حال انجام است، و حتی با وجود اینکه این کار همچنان ادامه دارد موفقیت هایی وجود داشته است. همچنین مهم است که ایدئولوژی های مدرنی را به چالش طلبیم که بر زنانی که به دنبال تغییر اندام تناسلی خود هستند نفوذ دارند. با این که این دو شیوه ممکن است از باورهای متفاوتی ریشه گرفته و تاثیرات متفاوتی داشته باشند، هردو ریشه در تحمیل اجتماعی به بدن زنان دارند.
منبع:
Kinoti Kathambi (2011), Female genital mutilation and cosmetic genital surgery: Do they have anything in common?, awid: https://www.awid.org/news-and-analysis/female-genital-mutilation-and-cosmetic-genital-surgery-do-they-have-anything
پانویس:
[1] Female Genital Cutting
[2] Clitoridectomy
[3] Clitoris
[4] Prepuce
[5] Excision
[6] Infibulation
[7] Pricking
[8] Piercing
[9] Incising
[10] Scraping
[11] Cauterizing
[12] obstetric fistula
[13] Labioplasty
[14] A cut too far: the rise in cosmetic surgery on female genitalia.” The Guardian, November ۲۰, ۲۰۰۹. http://www.guardian.co.uk/lifeandstyle/۲۰۰۹/nov/۲۰/cosmetic-vulva-surgery. Site accessed on February ۷, ۲۰۱۱
[15] veneris mons
[16] pubic bone
[17] Johnsdotter, S and Essén, B. ۲۰۱۰: “Genitals and ethnicity: the politics of genital modifications.”Reproductive Health Matters ۲۰۱۰; ۱۸ (۳۵) ۲۹-۳۷.
[18] Viv Groskop
[19] Tracey Plowman
[20] Plowman, T. “The Perfect Vagina.”Reproductive Health Matters ۲۰۱۰; ۱۸(۳۵) ۱۱۱-۱۱۴.
[21] FGM provided by medical practitioners in order to make it safe – advocates cite the performance of this needless procedure on children as a violation of medical ethics. (Broken bodies broken dreams, ۲۰۰۵:۵۲)
[22] Medicalisation
[23] Dr Sarah Creighton
[24] Sara Johnsdotter and Brigitta Essén