گره کور حضور زنان در ورزشگاه‌ها

0
508

بیدارزنی: از قدیم گفته‌اند «گره ای که با دست باز می‌شود را با دندان باز نمی‌کنند» ضرب‌المثلی که سال‌هاست در سطح حکومتی و مدیریتی ایران خلافش را به‌وفور دیده‌ایم. مسئولان حکومتی در ایران سال‌هاست عادت کرده‌اند که اکثر گره‌ها را –حتی گره‌هایی که به‌راحتی با فشار ناچیز دست باز می‌شوند– را آن‌قدر با دندان بکشند تا تبدیل به گره کوری شود که برای باز کردنش–اگر اراده‌ای باشد– باید عالم و آدم را بسیج کرد! نمونه اخیر این گره‌ها که تا چند سال پیش لااقل در رابطه با تماشای مسابقات والیبال رویه‌ای متداول بود، بحث «ورود زنان به سالن‌های ورزشی» است که این روزها تبدیل به دغدغه جدی رجال حکومتی شده است و در رده‌های مختلف حکومتی تا تریبونی پیدا می­شود شروع می‌کنند «علیه آن» حرف زدن! از اظهارنظر فلان مسئول که «ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه را حق ذاتی نیروی انتظامی می‌داند» تا فلان مرجع تقلید در قم که می‌گوید «چه ضرورتی دارد که زنان به ورزشگاه‌ها بروند؟». گروه‌های تندرو هم که این روزها در کنار زورآزمایی‌های سیاسی مجال عرض‌اندام بیشتری پیدا کرده‌اند، هیهات سر داده‌اند که «ننگ ورود زنان به ورزشگاه‌ها» را بر‌نمی‌تابند و پاسخ خونین به این حضور خواهند داد! همه این خط‌ونشان کشیدن‌ها و واویلا سردادن‌ها سر حق بدیهی «حضور زنان در ورزشگاه‌ها و تشویق کردن تیم‌های ورزشی محبوبشان» است که ایران براساس قوانین بین‌المللی متعهد به تامین حضور آنها شده است و در سطح داخلی هم هیچ قانون مصوبی برای ممانعت از حضور زنان در ورزشگاه‌ها تا به امروز وجود نداشته است؛ و تنها می‌ماند قصه آشنای اعمال قدرت دلواپسانی که هرروز به طرق مختلف و به بهانه‌های گوناگون درصدد محدود کردن هرچه بیشتر زنان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هستند و حضور زنان را تنها در چهاردیواری خانه و در نقش همسری و مادری برمی‌تابند و نه به‌عنوان نیمی از جمعیت فعال کشور!

از سوی دیگر، در سطح دولتی هم علیرغم تمامی وعده وعیدهای انتخاباتی و وجود ویترین پرزرق‌وبرق معاونتی به نام معاونت امور زنان ریاست جمهوری، هیچ اراده جدی‌ای برای تغییر این وضعیت عجیب‌وغریب که به بازداشت زنان خواهان حضور در ورزشگاه‌ها در ساله گذشته و توهین و تهدید امروز آن‌ها کشیده شده است، وجود ندارد و دولت همچون ناظری کنار گود ایستاده است تا ببینند نتیجه این جنگ نابرابر که در یک‌طرف آن گروه‌های تندرو قرارگرفته‌اند و در سوی دیگر آن، زنانی که تنها خواهان حضور در ورزشگاه‌ها و تماشای مسابقات در سالن‌های ورزشی هستند، به کجا کشیده می‌شود.

این جنگ و جدل‌ها در حالی تا به امروز بی‌نتیجه ادامه پیدا کرده است که تیم ملی والیبال ایران بعد از اتمام بازی‌های خارج خانه خود در چارچوب مسابقات لیگ جهانی والیبال و کسب هفت امتیاز به ایران بازگشته است تا بازی‌های باقیمانده خود را در داخل خانه انجام دهد. بازی‌هایی که تنها چند روز به شروعشان باقی مانده است و گویی هیچ دست تدبیری برای باز کردن گره «منع غیرقانونی حضور زنان» در ورزشگاه‌ها وجود ندارد؛ و شاید در این بازی‌ها هم به‌مانند سال گذشته تنها شاهد حضور دست‌چین شده‌ای از زنان در سالن مسابقات باشیم آن‌هم برای خوشایند نهادهای بین‌المللی نه احقاق حق زنانی که صرفا به صلاح‌دید گروهی همیشه دلواپس، غیرقانونی از حضور در ورزشگاه‌ها منع شده‌اند.