۳۲ سال فراز و فرود در عرصه حجاب اجباری زنان در ایران

0
492
حجاب اجباری

این مطلب ضمن اشاره به تاریخ اجباری شدن حجاب در ایران، به سیاست‌‌های حکومت ایران در زمینه پوشش زنان پس از انقاب ۵۷ می‌پردازد.

تا قانون خانواده برابر: حجاب زن ایرانی داستانی پر از پیچ و خم است. به گواهی آثار به دست آمده از دوران اشکانیان زنان طبقه بالا از نوعی پوشش – گفته شده برای تمایز خود با زنان طبقات دیگر-استفاده می کردند. اما به طور کلی نشانه ای دال بر پوشاندن مو یا بدن زن از مرد به نوعی که بعدها در اسلام توصیه شد وجود ندارد. الان به درستی نمی دانیم که زنان دوره اشکانی چه نیتی از کار خود داشتند. از زمان اشکانیان قرنها گذشت تا اسلام بر سراسر ایران سیطره یافت و نوعی پوشش برای زن در نظر گرفته شد که در طی قرون و اعصار مختلف دچار تغییر و تحولاتی شد. زنان در زمان قاجار حجاب داشتند تا زمان به قدرت رسیدن رضاخان.

رضاشاه که سودای رسیدن به تجدد و غرب را در سر داشت اولین قدم را کشف حجاب زن قلمداد کرد و به مامورانش دستور دادچادر زنان را از سرشان بکشند.اقدام او با مقاومت عده ای از زنان روبروشد و درگیری بین مردم و آژان های رضاخانی شکل گرفت. محمدرضا برخلاف پدر حجاب را امری اختیاری می دانست.در سی و هفت سال سلطنت او بی آنکه اجباری در کار باشد، پوشش نسل ها آرام آرام شباهت خود را به زنان اروپائی کامل کرد،اما در راه پیمائی‌های ضدسلطنتی در پائیز سال ۵۷ زنانی وارد عرصه تظاهراتشهری شدند که پیش از آن در خانه‌ها بودند و چادر یا روسری به سر داشتند.

همچنین کمبود آگاهی های فمینیستی زنان در هنگام مبارزه با دیکتاتوری شاه سبب شد زنان تحصیل کرده و حتی برخی مارکسیست ها در تظاهرات علیه رژیم شاه، روسری برسر بیاندازند و فراموش کنند در فردای انقلاب این روسری ریسمانی خواهد بود دور گردن خود و دیگر خواهرانشان.

از توصیه به پوشش اسلامی تا حجاب اجباری

در اوج درگیریهای انقلاب (۱۰ آبان ۱۳۵۷) خبرنگار روزنامه«گاردین» از آیت الله خمینی درباره وضعیت زنان پرسید: «آیا [زنان] قادر خواهند بود به طور آزادانه بین حجاب و لباس غربی حق انتخاب داشته باشند؟» ویبا زیرکی تمام در جواب گفت: زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازینی آزادند و تجربه کنونی فعالیت های ضد رژیم شاه، نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام می گوید یافته اند.[۱]

آیت الله خمینی با بیان دو شرط، یعنی «رعایت موازینی» و «پوششی که اسلام می گوید»در حقیقت، آب پاکی را روی دست همه ریخت گرچه در آن شرایط شور و وجد انقلابی مانع از فهم خواب هایی شد که روحانیت سنتی برای زنان دیده بود.

بعد از پیروزی انقلاب بخش عمده ادارات دولتی و کارهای دفتری در دست طبقه متوسط بود. در روزهای آغازین پس از پیروزی انقلاب، وجود هزاران کارمند زن لائیک و بی حجاب در ادارات دولتی از سوی روحانیان تحمل نشد و در پانزدهم اسفند ۱۳۵۷ آیت الله خمینی در یک سخنرانی اعلام کرد:«وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نباید زن ها لخت بیایند؛ زن ها بروند؛ اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند.»[۲]

به دنبال سخنرانی آیت الله خمینی و تقارن آن با گرامیداشت روز جهانی زن، مراسم این روز با حرکتهای اعتراض آمیز برخی زنان همراه شد. از روز ۱۶ اسفند زنان سکولار با اجرای مراسم گوناگونی در سالن های مختلف گرد آمدند و مخالفت خود را با حجاب اعلام کردند. در سالن ورزشی دانشگاه صنعتی ، شهلا روزبه، برادرزاده خسرو روزبه، درباره کشف حجاب در زمان رضاشاه سخنرانی کرد و به تعریف و تمجید از این عمل که ترقی خواهانه قلمداد می شد، پرداخت.[۳]

در این روز همچنین گروه هایی از زنان با حرکت به سمت دانشگاه تهران در دانشکده های این دانشگاه اجتماع کردند. حدود ۱۵ هزار نفر نیز در دانشکده فنی دانشگاه تهران گرد آمدند و به دنبال یک رأی گیری تصمیم به راهپیمایی گرفتند و در حالی که گروهی از مردان آنان را همراهی می کردند به طرف نخست وزیری حرکت نمودند.[۴]

صبح روز ۱۷ اسفند ماه رادیو ایران در گفت و گویی با اشراقی، داماد خمینی، نظر آیت الله خمینی را درباره حجاب از او پرسید. وی در پاسخ گفت: «باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی مو به مو اجرا گردد و در همه مؤسسات و ادارات و مدارس و دانشگاه ها به این موضوع توجه شود؛ اما باید در نظر داشت که حجاب به معنای چادر نیست همین قدر که موها و اندام خانم ها پوشیده شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شکلی که باشد، مهم نیست، چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است، اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانم ها شاید گاهی پوشیدن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد، حرفی نیست، باید طبق نظر مبارک امام، حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانم ها با اشتیاق اجرا شود. ولی مردم هم نباید منکر را با منکر دیگری دفع کنند.»

از ایشان همچنین درباره وضعیت اقلیت های دینی سؤال شد. وی در پاسخ با تاکید بر اینکه آنها مورد احترام اند، گفت: اما اگر خانم های اقلیت های مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را بکنند چه بهتر.

سخنان اشراقی نه تنها زنان معترض را آرام نکرد، بلکه به اوج گیری اعتراضات علیه حجاب نیز افزود: برای نمونه، کارکنان زن قسمت فروش هواپیمایی ایران، شعبه ویلا اعلام کردند: «حجاب زن باید نجابت و پاکی درون باشد» و از سوی خود نماینده ای را به منزل آیت الله طالقانی فرستادند. گروه ها و دسته های گوناگون از زنان به خاطر مخالفت با حجاب دست به راهپیمایی زدند. دامنه این اعتراض ها به مدارس دخترانه همانند مرجان، هشترودی، خوارزمی و آذر نیز رسید. کارمندان زن بیمارستان هایی همچون «به آور» و «هزار تختخوابی» و همچنین زنان شاغل در مخابرات بخش ۱۱۸ و ۱۲۴ و کارکنان وزارت خارجه در این راهپیمایی شرکت کردند.[۵]

با این تظاهرات زنان نشان دادند که خواهان حقوق خود هستند و قصد ندارند از حقوق اولیه خود دست بکشند. در این میان با بالا گرفتن کار از آیت الله طالقانی به سبب پایگاهی که در میان مردم داشت خواسته شد در این زمینه اظهارنظر کند.

آیت الله طالقانی معتقد بود: «حتی برای زن‌های مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیت‌های مذهبی…ما نمی‌گوییم زنها به ادارات نروند و هیچ کس هم نمیگوید…زنان عضو فعال اجتماع ما هستند…اسلام و قرآن و مراجع دین میخواهند شخصیت زن حفظ شود. هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می‌کردند؟ مگر چادر می‌پوشیدند؟…کی در این راهپیمایی‌ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ این‌ها خودشان احساس مسئولیت کردند. اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچکس در آن اجباری نکرده است.»[۶]

اما همان وقت او در عین حال که به حجاب اختیاری معتقد بود از زنان خواست برای ختم غائله یک روسری سرشان بیاندازند. «… هو و جنجال راه نیندازند. همان‎طور که بارها گفتیم، همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند و از آن‎ها خواهش می‌کنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیندازد به‎جایی بر‎نمی‌خورد. آن‎هایی هم که می‎خواهند موی‎شان خراب نشود، اگر روی مویشان روسری بیندازند، بهتر است و بیشتر محفوظ می‌ماند… چه جنگ‎ها، چه قتل‎ها، چه فجایع که تا یک سال قبل دائما هر روز یک قسمت از اخبار روزنامه‌ها همین فجایع بود. منشاء این‎ها کی بود؟ منشأ این‎ها از کجا بود؟ غیر از همین تحریکات بی‎جا بود؟… خطری که حس می‌کنیم این است که زن‌ها دوباره به ابتذال برگردند. حجاب حکم ضروری دین است. منظور امام و علما این نیست که زن خانه‎نشین باشد. اجباری حتی برای زن‎های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‎الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‎کند، راهنمایی‎اش می‌کند که شما این‎جور باشید به این سبک باشید…»[۷]

جمعی از زنان پس از تجمع در دانشگاه تهران و اعلام نظراتشان درباره حجاب، به سوی دادگستری حرکت کردند. جمع زیادی از آنان نیز که تعدادشان حداکثر به ۱۵ هزار نفر می رسید در بیرون دفتر مهدی بازرگان ، نخست وزیر وقت، دست به اعتراض زدند که با تظاهرات مخالفان رو به رو شدند.[۸]

زنان معترض مجدداً روز جمعه ۱۸ اسفند در دانشگاه تهران تجمع کردند. در این اجتماع نیز با تظاهرات مخالفان که به طرف آنها گلوله برفی پرتاب می کردند مواجه شدند.[۹]

آیت الله خمینی همچنین در مناسبت ها و مصاحبه های دیگر خود اعلام کرد:«امروز غیر روزهای سابق است … امروز باید خانم ها وظایف اجتماعی خودشان را و وظایف دینی خودشان را عمل بکنند. عفت عمومی را حفظ بکنند و روی آن عفت عمومی کارهای اجتماعی و سیاسی را انجام بدهند.»[۱۰]

در گفتار او رعایت عفت عمومی پوشش اجباری زنان معنی می دهد.او نیز به مثابه رضاشاه آنچه را خود برای زنان درست می پنداشت بی آنکه از آنها نظرخواهی کند اجباری کرد. وی در مصاحبه با دکتر «جیم کوککر رفت» استاد دانشگاه روتکرز امریکا می گوید:«اسلام می خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمی دهیم که زنان ما فقط شی ءبرای مردان، آلت هوسرانی باشند.»[۱۱]

بحث حجاب تنها به چند نصیحت مشوقانه ختم نشد بلکه با مقاومت زنان در برابر حجاب اجباری حاکمیت شروع به اخراج یا به قول خودشان پاکسازی ادارات از حضور زنانی کرد که حاضر نبودند به این اجبار گردن نهند.
سخنرانی آیت الله خمینی در ۸ تیرماه ۱۳۵۹ که در آن به‎شدت از دولت و شورای انقلاب به‎دلیل وجود نشانه‌های رژیم شاهنشاهی در ادارات انتقاد کرد، زمینه ساز اخراج زنان کارمندی شد که مقید به حجاب اجباری نبودند:«… باز هم گذرنامه‌ها گذرنامه‌های شاهنشاهی هست. باز هم کاغذهای اداری کاغذهای شاهنشاهی هست. اگر شاهنشاهی هستید، خوب بگویید تا ما تکلیف‎مان را با شما تعیین کنیم تا من بگویم ملت با شما چه کنند و اگر نیستید، چرا این آرم‎ها را برنمی‎دارید؟ چرا این اشخاصی که در این ادارات مشغول فساد هستند، چرا این‎هایی را که مشغول هستند جوان‎های ما را تباه کنند در این ادارات تصفیه نمی‌کنید…»

اگرچه آیت الله خمینی به‎صراحت درباره حجاب زنان سخنی نگفته بود، اما آیت الله منتظری در مصاحبه‌ای با روزنامه کیهان، بی‎حجابی را از مصادیق فرمان خمینی دانست و گفت: «… از زنان انتظار می‌رود که مسئله حجاب را رعایت کنند…» [۱۲]

 اخراج زنان کارمند راهکار نظام برای مقابله با مخالفان حجاب اجباری

بسیاری از مراکز دولتی به فرمان آیت الله خمینی پاسخ مثبت دادند و ۱۴ تیرماه به عنوان آخرین مهلت پاکسازی ادارات تعیین شد. ری‎شهری رییس دادگاه انقلاب ارتش در روز ۱۰ تیرماه حکم داد: «از آن‌جا که تاکنون چندین‎بار توسط مسئولین امر نسبت به پوشش اسلامی خانم‎های کارمند ارتش جمهوری اسلامی ایران تذکر داده شده، ولی متأسفانه برخی از پرسنل زن نسبت به مفاد بخشنامه‌های مزبور بی‌اعتنا بوده و در اجرای آن تعلل ورزیده‌اند؛ لذا با توجه به اوامر و رهکردهای رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران بدین‎وسیله به عموم فرماندهان یگان‎ها و رؤسای سازمان‎های نظامی و انتظامی ابلاغ می‌شود که از ورود آن دسته از پرسنل زن که پوشش اسلامی ندارند به اماکن نظامی و سرویس‎های رفت و آمد جلوگیری به‎عمل آورند.»

محمدعلی رجایی وزیر آموزش و پرورش، مهدوی کنی وزیر کشور و توسلی شهردار تهران و بسیاری ادارات دیگر نیز در همان روزها طی بخشنامه‎هایی اعلام کردند که زنان کارمند باید پوشش اسلامی را در محل کار رعایت کنند. در نهایت شورای انقلاب تصمیم گرفت رسما اعلام کند که خانم‎ها بدون پوشش اسلامی حق ورود به ادارات دولتی را نداشته باشند و ادارات اجازه دارند جلوی آن‎ها را بگیرند. به‎دنبال این تصمیم، دادستان کل انقلاب اطلاعیه‌ای صادر کرد:«بدین وسیله به تمام وزارتخانه‌ها و مؤسسات و ادارات تابعه شدیدا اخطار می‌شود چنان‎چه اثری از آن‌چه مورد تأکید حضرت امام و خواست ملت ایران است دیده شود یا بانوی کارمندی بدون پوشش اسلامی در محل کار حضور یابد، بلادرنگ حقوق و مزایای او قطع خواهد شد.»

هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس اول، درباره احکام جدید چنین گفت: «…رعایت حجاب این است که طوری لباس بپوشند که موها و بدن پیدا نباشد و فقط صورت و دو دست از مچ ایرادی ندارد و چادر ضرورتی دارد…. مسئولین مواظب باشند خانم‎ها با زبان آرام بپذیرند. البته اگر توجیه نشوند و بخواهند مقاومت کنند، طبعا این حق دولت و حکومت است که در محیط کارش اجازه ندهد آن چیزی که صلاح نمی‌داند، جریان داشته باشد.»

زنان بی‎حجاب این بار به نشانه اعتراض به این تصمیم‌ها لباس سیاه پوشیدند و قصد تظاهرات داشتند، اما با عکس‎العمل‌های تندمذهبی ها و گروه های فشار روبه‎رو شدند. در هر نقطه‌ای که قصد تجمع داشتند، جمعی از زنان محجبه و مردم مدافع حجاب زودتر جمع می‌شدند تا مانع کار آن‎ها شوند. همه روزه اخبار اخراج زنان در روزنامه‌ها درج می‌شد.

ماجرا به همین‎جا ختم نشد و اطلاعیه‌های جدید، زنان غیر اداری را نیز خطاب قرار می‌داد و از آنان می‌خواست در عرصه عمومی حدود اسلامی پوشش را رعایت کنند. بازار تبریز و بازار وکیل شیراز نیز تابلوهایی در ورودی نصب کرده بودندکه از ممنوعیت ورود زنان بی‎حجاب خبر می‌داد.[۱۳]

پس از این به‎تدریج بخشنامه‎هایی صادر می‌شد که حدود و شکل حجاب را در مدارس و ادارات دولتی تعیین می‌کرد. فضا برای اعمال سلیقه‎های گوناگون باز شده بود. ممنوعیت استفاده از رنگ‌های روشن حتی برای کودکان دبستانی نمونه‌ای از این محدودیت‎هاست که کودکان دهه ۶۰ به‎خوبی به خاطر دارند.

شکل گیری گشت های جندالله

سالهای دهه ۶۰ سالهای شکل گیری حکومت پلیسی است و پاترول های نظامی در تمامی سالهای این دهه در خیابان ها جولان می دادند.گشت های جندالله در این سالها مراقب پوشش زنان بودند. نیروهای ویژه مبارزه با منکرات نیز در همین دوران برای مبارزه با «بدحجابی» تشکیل شد و اعتراض به بدحجابی بانوان و دیگر مظاهر اعمال غیر اسلامی و تهدید به برخورد قضایی با متخلفان معاند، هر از چند گاهی در موضع‎گیری‌های مسئولین کشور و ائمه جماعات دیده می‌شد. در آبان ماه سال۶۲ قانون مجازات اسلامی تصویب شد که بر اساس این قانون، زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شوند. در این سالها چه بسیار زنانی که شلاق خوردند به خاطر اینکه اندکی از موی سرشان معلوم بود. در این میان به جز برخوردهایی که توسط گشت ها با زنان صورت می گرفت برخی از مذهبی ها هم به خود این اجازه را می دادند تا با زنانی که حجابشان دلخواه آنان نبود برخورد کنند.

در تمامی این سالها تا فوت آیت الله خمینی سیاست های سختگیرانه ای در زمینه حجاب زنان اعمال می شد و زنانی که اعتقادی به حجاب نداشتند یا زنانی که دوست داشتند میزان و نوع حجابشان راخودشان انتخاب کنند، خیابان وزرا کابوسی دردناک برایشان بود.

سیاست‌های حجاب بعد از فوت آیت الله خمینی

با فوت آیت الله خمینی و ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی به تدریج شاهد تغییراتی در نوع پوشش زنان و کمتر شدن سختگیری ها به خصوص در سالهای پایانی ریاست جمهوری او هستیم. با روی کار آمدن او کم کم عروس خانم ها چادرو چاقچوری را که باید به اجبار دور خود در مراسم شب عروسی می پیچیدند کنار گذاشتند و بدون حجاب در ماشین عروس نشستند. اگرچه در طول دوران او وزرا همچنان فعال باقی ماند. در این سالها هم برخورد های سلیقه ای ادامه داشت. کاملا به خاطرمی آورم زمانی را که مانتوهایی گونی بافت مد شده بود و پوشیدن آن از سوی زنان برخوردهای فیزیکی ماموران منکرات را به دنبال داشت. پوشیدن شلوار جین چسبان هم از مصادیق بدحجابی محسوب می شد و در تمامی دوران بعد از انقلاب مصادیق بدحجابی شامل هرنوع پوششی بود و گشت های منکراتی فقط به میزان حجاب زنان کار نداشتند بلکه رنگ لباس، پوشیدن شلوار جین، میزان بلندی یا کوتاهی مانتو، پوشیدن دامن و… هم از مصادیق بدحجابی محسوب می شود.

با روی کار آمدن محمد خاتمی و اصلاح طلبان کم کم بساط برخورد با پوشش زنان برچیده شد، اگرچه در این دوران زنان آماج توهین های ائمه جماعات و گروه های فشار بودند. در تمام دوران او سیاست های سختگیرانه در خصوص حجاب در دانشگاه آزاد و برخی از موسسات دیگر آموزشی ادامه داشت. اگرچه اصلاح طلبان برخلاف اصولگرایان اعتقادی به برخوردهای قهرآمیز درباره حجاب زنان نداشتند اما این به معنی مخالفت آنان با اصل حجاب نبود. اصلاح طلبان تنها با حجاب اجباری مخالف هستند.

البته از دوران خاتمی کم کم مانتوهای رنگی به بازار عرضه شد که مورد استقبال زنان قرار گرفت، اگرچه هنوز رنگ مشکی رنگ غالب مانتوهای زنان است.

همچنین بخوانید: حجاب اجباری و موقعیت‌های پیچیده زنان

برخورد با زنان بعد از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری

در تبلیغات انتخاباتی ریاست‎جمهوری نهم، بیشتر کاندیداها شاید برای کسب رأی بیشتر، برخورد با زنان به اصلاح بدحجاب را بی‎اهمیت نشان می‌دادند و آن را از اولویت‌های خود عنوان نمی‌کردند. احمدی‎نژاد در برنامه گفت‎و‎‎گوی ویژه خبری قبل از انتخابات گفت که مو و مانتوی دختران مسئله دولت او نیست. اما با تغییر دولت و بر سر کار آمدن محمود احمدی نژاد تغییر رویه ای آشکار درسیاست های پوشش زنان برخلاف ۸ سال قبل از آن به وجود آمد.
محمود احمدی نژاد برخلاف آنچه در تبلیغات انتخاباتی خود گفته بود گام های زیادی را در سرکوب و خانه نشینی زنان برداشت. یکی از کارهای او راه اندازی گشت های منکرات این بار با نام گشت ارشاد بود.

هنوز یکسال از ریاست جمهوری احمدی نژاد نگذشته بود که اولین گروه های گشت ارشاد پلیس در دوم اردیبهشت ماه سال ۸۵ در خیابان های شهر مستقر شدند و به ایرادها و تذکرهای سلیقه ای نسبت به حجاب و پوشش زنان ایرانی پرداختند. اما برخوردها به مرور خشن و دستگیری زنان جایگزین تذکرهای سلیقه ای شد. در سال ۸۶ اما برخورد دولت احمدی نژاد با زنان وارد فاز جدی تری شد. با تغییر فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ، تلاش های گسترده ای به نام طرح امنیت اجتماعی صورت می گرفت تا حق آزادی پوشش زنان در قالب ایجاد امنیت عمومی جامعه، محدودتر از قبل شود. مرحله اول طرح امنیت از اول اردیبهشت ماه آغاز شد.

سردار رادان در نخستین نشست مطبوعاتی خود در سال ۸۶ مصادیق بدحجابی را پوشیدن شلوارهای کوتاه، ‌استفاده از شالهای کوچک، استفاده از مانتوهای کوتاه و تنگ و لباس‌های کوتاه و بدن‌نما دانست است و زنان بدحجاب را برهم زننده امنیت روانی جامعه. اما مصادیق بدحجابی که سردار رادان اعلام کرده بود به همین جا ختم نشد و رییس پلیس امنیت اخلاقی ناجا مانتوهای بلند چاک دار ازبغل و جلو را هم “مد جدید برخی خانم ها” خواند که قطعا با آن برخورد می شود و در روزهای سرد زمستان امسال، پوشیدن چکمه مصداق بارز تبرج اعلام شد. بنا به آمار اراده شده از سوی فرمانده انتظامی استان تهران در طول این طرح تعداد یک هزار و ۶۸ نفر از زنان بدحجاب که با پوشش خود عفت عمومی را جریحه دار کردند، دستگیر شدند و از این تعداد ۹۵۴ نفر با اخذ تعهد کتبی آزاد و تعداد ۱۱۴ نفر با تشکیل پرونده تحویل مراجع قضایی شدند.[۱۴]

طرح های برای ساماندهی حجاب زنان در دوران احمدی نژاد

محمود احمدی نژاد در تمام این سالها برنامه های متعددی برای کنترل لباس و پوشش زنان داشته که در زیر به آنها اشاره می شود.

اردیبهشت ۸۵: کلیات طرح ساماندهی مد و لباس توسط دولت تقدیم مجلس شد و مجلس طرح اصلاح شده و مورد تایید شورای نگهبان را در دی ماه همان سال تصویب کرد. این یک طرح زیربنایی در مبارزه با بدحجابی محسوب می‌شود و وظیفه کلیه دستگاه‌های دولتی در آن مشخص شده است. به این ترتیب، طرحی بر انبوه طرح‌های گذشته افزوده شد و هیچ وقت هم عملی نشده است.

تیر ۱۳۸۵: مراجع عظام، آیت‎الله گلپایگانی، مکارم و فاضل از کم‎توجهی مسئولین دولتی نسبت به مسائل دینی و فرهنگی به خصوص حجاب، ابراز نگرانی کردند.

اردیبهشت ۱۳۸۶: گشت‌های ارشاد دوباره شروع به کار کرد اما برخوردها ملایم و محدود به تذکر لسانی بود.

سال ۱۳۸۷: برخوردهای جدی‎تری با زنان بدحجاب که از سوی فرمانده نیروی انتظامی تهران، مانکن‌های متحرک نامیده می‌شدند، صورت گرفت. این برخوردها بعضا منجر به کشمکش زنان با نیروهای انتظامی شد. فیلم‌های تهیه شده از این وقایع در مقیاس وسیع منتشر شد و انتقادات فراوانی را متوجه نیروی انتظامی کرد؛ در حالی‎که همزمان بازخوردهای مثبتی از سوی جمعی از مردم نیز دریافت می‌شد.

سال ۱۳۸۸: به‎دلیل ورود به فضای انتخابات، بحث‌های مربوط به حجاب موقتا کنار گذاشته شد تا امسال که سخن از بازگشت گشت‌های ارشاد در قالب متذکرین دوباره مطرح شده است. وزیر کشور از اجرایی شدن طرح عفاف و حجاب خبر داد و گفت که راهکارهای اجرای این قانونِ شورای انقلاب فرهنگی به دستگاه‌های اجرایی ابلاغ شده است.وی تصریح کرده که نیروی انتظامی با گروه‎هایی که به صورت سازمان یافته اشاعه فساد می‌کنند، به‎صورت جدی برخورد خواهد کرد.

ماموران نیروی انتظامی بعد از انتخابات به خاطر فصای ملتهبی که تهران داشت نتوانستند با نوع پوشش زنان برخورد کنند اما سیاست های برخورد با زنان در شهرهای دیگر به خصوص شهرهای کوچک تر هنوز ادامه دارد و هفته ای نیست که ائمه جمعه و جماعات زنان را مورد توهین قرار ندهند. به گفته معاون اجتماعی نیروی انتظامی در نشست جمعیت ره پویان انقلاباسلامی، از آغاز طرح عفاف و حجاب در خرداد۱۳۸۹ تا۲تیر۱۳۸۹ یک‌هزار و ۵۲۴ نفر دستگیرشدند.

در۲۳مرداد ۱۳۸۹ معاون اجتماعی وفرهنگی وزیر کشور اعلام کرد: در حال حاضر ۲۷ برنامه ملی برای اجرای طرح ترویج عفاف و حجاب در کشور در دست اجراست. همچنین به گفته او: امسال ۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان برای ترویج عفاف و حجاب به سازمان صدا و سیما داده شده و سازمان فرهنگی – هنری شهرداری نیز ۲۰ میلیارد تومان به این امر اختصاص داده است.

بهر روی برخوردهای سلیقه در تمام این سی و اندی سال با حجاب زنان وجود داشته و زنان هرگز با آرامش خاطر نتوانسته اند هرآنچه را که خود دوست دارند با هر رنگی و هر فرمی بپوشند.

قیچی کردن مانتوهای بلند چون در آن زمان مد شده بود، برخورد با رنگ مانتوها، گرفتن تعهدهای کتبی و پرونده سازی و حتی اخراج زنانی که از پیروی از هنجار غالب سرباز می زدند. پاک کردن آرایش زنان، کنترل حجاب دانشجویان در مبادی ورودی دانشگاه ها، عدم ثبت نام دختران دانشجوی به اصطلاح بدحجاب، اجباری کردن چادر در برخی دانشگاه ها مثل آزاد قم، طرح های تطبیق در پزشکی که مانع از ویزیت مردان توسط دکترهای زن یا زنان توسط دکترهای مرد می شد و می شود. گشت جندالله، ارشاد و متذکرین، اختراع چادرملی و برپایی مدهای اسلامی همه و همه روش های مختلفی است که جمهوری اسلامی برای کنترل پوشش زنان به کار گرفته است.


ارجاعات:

[1] آیت الله خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج ۲، مؤسسه تنظیم و نشر آثار

[2]  همان

[3] روزنامه کیهان، ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، ص ۲

[4] اردلان، پروین، «حجاب به روایت تاریخ» ، مجموعه مقالات جنس دوم ج ۱۰، تهران، ۱۳۸۰.

[5] اردلان، پروین، «حجاب به روایت تاریخ» ، مجموعه مقالات جنس دوم ج ۱۰، تهران، ۱۳۸۰.

[6] روزنامه کیهان۲۰ اسفند ۵۷

[7] http://www.tabnak.com/nbody.php?id=۵۰۷۳۸

[8] اردلان، پروین، «حجاب به روایت تاریخ» ، مجموعه مقالات جنس دوم ج ۱۰، تهران، ۱۳۸۰

[9] روزنامه کیهان، ۱۹ اسفند ۱۳۵۷، ص ۲

[10] مصاحبه با دکتر «جیم کوککر رفت» استاد دانشگاه روتکرز امریکا، ۷/۱۰/۵۷.

[11] در جمع شرکت کنندگان ایرانی در کنفرانس نیمه دهه زن در کپنهاک، ۱۹/۶/۵۸.

[12] http://www.tabnak.com/nbody.php?id=۵۰۷۳۸

[13] همان

[14] روزنامه آفتاب، ۱۲ خرداد ۱۳۸۷