بیدارزنی: خشونت علیه زنان اشکال مختلفی دارد از خشونتهای خانوادگی گرفته که خودش به اشکال فیزیکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی دستهبندی میشود تا خشونت علیه زنان در فضای عمومی و به یمن پیشرفت تکنولوژی خشونت در عرصه مجازی.
خشونت علیه زنان در فضای عمومی در سال 93 ابعاد دیگری به خود گرفت و از شکل خشونتهای فردی علیه زنان در عرصهی عمومی و خصوصی به انواع سازمانیافتهتری در فضای عمومی کشیده شد تا جایی که اعتراضهای مردمی در برخی از استانها علیه آن رخ داد. خیلی وقت است میشنویم که جامعه ایرانی به سمت خشنتر شدن پیش میرود. امسال سازمان پزشکی قانونی آمار مراجعه افراد براثر صدمات ناشی از نزاع در کشور را در فروردین و اردیبهشت سال جاری بیش از 104 هزار نفر اعلام کرده است. این آمار در مقایسه با آمار مشابه در سال گذشته رشدی 0.4 درصدی دارد و نشان میدهد هر 9 ثانیه یک خشونت در کشور رخ میدهد. براساس آمار رسمی 19.9 درصد از خشونتهای خانگی در تهران را خشونتهای جسمی و 52.4 درصد از آن را خشونتهای روانی تشکیل میدهد.
همچنین امسال معاون آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اعتیاد را عامل ۷۰ درصد همسرآزاریها و ۳۰ درصد کودکآزاریها اعلام کرد.
علاوه بر این سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده است: در چهار ماه اول سال 1393، 244 هزار و 698 نفر به دلیل صدمات ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کردند که از این تعداد 156 هزار و 462 نفر مرد و 68 هزار و 236 نفر دیگر زن بودهاند.
البته در بسیاری از خشونتهایی که علیه زنان شکل میگیرد آماری تهیه نمیشود، اگرهم تهیه شود در اختیار رسانهها قرار نمیگیرد. مثلا آماری در مورد میزان تجاوز به زنان یا کودکان و آزارهای خیابانی به اشکال مختلف منتشر نمیشود.
در ادامه نگاهی میاندازیم به بخشی از خشونتهای انجامشده علیه زنان در سال 93 که بیشتر در رسانهها مطرح شدهاند مسلما وقایعی در این بین هستند که به دلایل مختلف گزارش و یا رسانهای نشدهاند.
زنان قربانیان اصلی قتلهای خانوادگی
به گفته مسئولان در سال 93 قتلهای خانوادگی ۳۰ درصد کل قتلها را به خود اختصاص داده است که در بسیاری از پروندهها، قاتلان به دلیل مسائل ناموسی، خیانت و اختلافات مالی مرتکب قتل شدهاند و در بیش از ۹۰ درصد این جنایتها از چاقو بهعنوان آلت قتل استفاده شده است. بر اساس پروندههایی که به دادگاه ارسال میشود، زن کشی بیشترین آمار را در قتلهای خانوادگی به خود اختصاص داده است. درواقع، زنان قربانیان اصلی قتلهای خانوادگی هستند و کمترین آمار مربوط به این نوع از قتل، قتل مادر به دست فرزندان است.
پیشتر، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا در تشریح علت وقوع قتل توسط بستگان یا جنایتهای خانوادگی گفته بود: علت ۴۳ درصد از قتلها، اختلافات خانوادگی، ۲۶ درصد مسائل اخلاقی، ۱۰ درصد نزاع و درگیری و علت شش درصد از قتلهای خانوادگی نیز اعتیاد است.
21 مردادماه نیز مصطفایی معاون مبارزه با قتل پلیس آگاهی ناجا، با اشاره به کاهش 31 درصدی همسر کشی طی 4 ماهه اول سال 93 نسبت به مدت مشابه سال قبل، افزود: در وقایع همسرکشی، 72 درصد، مربوط به قتل زن توسط شوهر و 28 درصد، مربوط به قتل شوهر توسط زن بوده است.
به گفته او، بسیاری از اختلافات بین زن و شوهر که منجر به قتل نیز شده، پیشپاافتاده بوده اما به دلیل عدم کنترل یکی از طرفین یا توسل به خشونت، به یک حادثه تلخ انجامیده است.
معاون مبارزه با قتل پلیس آگاهی ناجا میگوید: ۱۸ درصد قتلها و ۵۰ درصد جرائم جنسی کشور مربوط به روابط غیرمتعارف است.
نگاهی به تعدادی از قتلهای زنان که بیشتر در رسانهها مطرح شدند بهتر ابعاد خشونت علیه زنان را نشان میدهد.
قتل به خاطر جواب نه
ساعت 7.5 صبح یازدهم بهمنماه وقتی خواهران دوقلوی روستای «دهپش» از توابع جیرفت خانهشان را ترک کردند تا به مدرسه بروند ناگهان خودروی وانتی از مسیر اصلی خارج شد و با رفتن به لاین مخالف جاده و از پشت سر، این دو دختر 17 ساله را که در حال حرکت در پیادهرو – شانه خاکی جاده – بودند زیر گرفت. فرزانه و فرشته سیفی هر دو با ناله بلندی روی زمین افتادند و راننده وانت بلافاصله صحنه حادثه را ترک کرد و گریخت.
26 بهمنماه رئیس دادگستری شهرستان جیرفت گفته انگیزه قتل این دوقلوهای خواهر و یک دختر جوان دیگر در جیرفت شکست عشقی بوده زیرا قاتلان ضمن مواجه با رد درخواست ازدواج اقدام به این کار کردهاند.
قتل زن به خاطر خواستگار سابق
دی ماه امسال مردی بعد از مشاجره با همسر 27 سالهاش او را کشت و خودش را بعدا به پلیس تسلیم کرد. او درباره علت قتل گفت: «ساعت هفت غروب سراغ سحر رفتم تا او را از خانه پدرش برداشته و به خانه خودمان در میدان ساحل واقع در منطقه 22 تهران ببرم. پس از انجام خرید برای خانه و نزدیکیهای میدان آزادی، سحر موضوع صحبت درباره ارتباطش با یکی از دوستانش به نام «سعیده» را که در امریکا زندگی میکند، مطرح کرد و این در حالی بود که او کاملاً میدانست من هیچ علاقهای به شنیدن ماجراهای وی و سعیده و خانوادهاش ندارم، چراکه پیش از ازدواج من و سحر، برادر سعیده خواستگار سحر بوده و سعیده نیز دیگر در ایران حضور نداشت و به همین علت من دلیلی برای ادامه ارتباط سعیده و سحر نمیدیدم. او ادامه داد: سحر زمانی که عصبانی میشد، دیگر قابل کنترل نبود و من نیز به همین علت سعی میکردم با او جروبحث نداشته باشم، اما زمانی که موضوع سعیده و خانوادهاش را مطرح کرد، در یکلحظه کنترل خودم را ازدستداده و با وی مشاجره کردم. وقتی سحر خواست داخل خودرو سروصدا کند، برای ساکت کردن او، گلویش را گرفته و فشار دادم تا ساکت شود که ناگهان دیدم سحر دیگر نفس نمیکشد و من او را کشتهام. خیلی ترسیده بودم، درحالیکه جسد سحر روی صندلی بود، سراسیمه به سمت اتوبان آزادگان مسیر جنوب به شمال حرکت کردم که متوجه یک جاده خاکی در حاشیه اتوبان شدم. پس از ورود به این جاده خاکی، گودالی را پیدا کردم که به نظر میرسید در آنجا در حال ساختن چیزی شبیه کانال هستند. جسد را در تاریکی شب از خودرو خارج و به درون گودال پرتاب کردم و بهسرعت از محل دور شدم. روز بعد ساعت 6 صبح بود که مقداری بنزین تهیهکرده و باز به محل رها کردن جسد برگشتم و آن را آتش زده و فرار کردم. دو ساعت بعد به خانه پدرزنم رفته و وانمود کردم سحر گم شده است».
قتل همسر به خاطر استفاده از موبایل
26 دیماه مردی در بیابانهای پاکدشت چمدانی پیدا کرد که در آن جسد زنی با طنابی دور گردن و آثار ضربات چاقو بر بدن قرار داشت. در همین زمان مردی اطلاع میدهد همسرش گم شده است. تحقیقات پلیس مرد را وادار به اعتراف میکند او گفته است: من و همسرم همکار بودیم و در محل کار با هم آشنا شدیم. حدود ۶ماه پیش ازدواج و زندگی مشترکمان را شروع کردیم اما از همان ابتدای زندگی اختلافاتمان شروع شد. او مرتب با موبایلش مشغول چت کردن از طریق وایبر بود. من مطمئن بودم که کاسهای زیر نیمکاسه است. بارها با هم سر این موضوع دعوا کردیم اما او میگفت که فقط با دوستانش چت میکند.
در مدت ۶ماه زندگی مشترک با همسرم ۳بار خانه را ترک کردم و قصد جدایی داشتم اما هر بار همسرم از من خواست تا او را ببخشم.
وی ادامه داد: همسرم حاضر نشد خودش را اصلاح کند؛ از صبح تا شب پای وایبر بود و اصلا اهمیتی به من نمیداد. دیگر تحمل این وضعیت برایم غیرممکن بود. بنابراین تصمیم گرفتم برای همیشه او را ترک کنم و طلاقش بدهم.
ساعت ۸ صبح جمعه بود که بهخاطر رفتارهایش با او درگیر شدم. او من و خانوادهام را تحقیر کرد. من هم یکدفعه کنترلم را از دست دادم و چون بهشدت از او کینه داشتم دست به قتل او زدم. بعدازآن چندساعتی کنار جسد بودم تا اینکه تصمیم گرفتم آن را داخل چمدانی بزرگ بگذارم و به بیرون از خانه منتقل کنم. برای این کار به مغازهای رفتم و چمدان خریدم اما اصلا فکرش را نمیکردم همین خرید باعث دستگیریام شود.
قتل دختر نوجوان برای برملا نشدن راز خیانت
مرد متاهل 27 سالهای که با دختر 13 سالهای دوست بود برای اینکه راز خیانتش آشکار نشود او را کشت. این مرد در دادگاه چنین گفته است: «روز حادثه با او قرار گذاشتم و به ارتفاعات کوی فراز رفتیم. او میدانست من شیشه مصرف میکنم و راحت جلوی او مواد میکشیدم. نزدیک یک معدن سنگ نشسته بودیم و من در حال کشیدن شیشه بودم. از او خواستم به ارتباطمان پایان دهیم، اما مهلا فقط میخندید و میگفت مرا دوست دارد. خندههایش آزارم میداد. میترسیدم همسرم متوجه این ارتباط شود. دوباره از او خواستم دیگر به من زنگ نزند، اما مهلا خواست برایش مانتو بخرم. این رفتارش آزارم میداد، به همین دلیل سنگی از روی زمین برداشتم و چند ضربه به سر او زدم. بیهوش شد و روی زمین افتاد. حتی با دیدن این صحنه هم به حالت عادی برنگشته بودم، جسدش را به کانکس متروکهای که در آن اطراف قرار داشت، بردم. از موتورم بنزین کشیدم و با ریختن آن روی مهلا او را سوزاندم».
قتل همسر به خاطر حضانت فرزند
25 دیماه امسال زن دیگری قربانی قوانین غیرعادلانه شد. بر اساس تحقیقات ماموران نیروی انتظامی قاتل چهار سال پیش از همسر خود جدا شده بود و در این مدت بر سر حضانت پسر ٩ ساله شان مدام با هم درگیری داشتند.
مرد به پلیس گفته است: «روز حادثه همسر سابقم را به خانهام بردم که دوباره بین ما درگیری اتفاق افتاد و ناگهان او را به قتل رساندم. پسازآن قصد داشتم با منفجر کردن خانه به زندگی خود پایان دهم بنابراین شیرهای گاز را باز کردم اما با حضور ماموران درصحنه در انجام نقشه خود ناکام ماندم».
قتل همسر سابق در وسط خیابان!
23 آذرماه در گرگان مردی همسر سابق 19 سالهاش را در وسط خیابان و در جلوی چشمان بهتزده مردم با ضربات چاقو کشت. البته مردم او را دستگیر و به پلیس تحویل دادند. یکی از مغازهدارها که شاهد جنایت بوده، اظهار کرد: صبح ساعت 8:35 دقیقه کنار خیابان در حال گفتوگو با یکی از دوستانم بودم که ناگهان متوجه شدم زن جوانی در حال دویدن و فرار از دست مرد جوانی است که آن مرد نیز با چاقویی در دستش در تعقیب وی است.
وی افزود: در مدتزمان کوتاهی که زن جوان از خیابان عبور کرد و دوباره برای فرار از دست آن مرد میخواست عرض خیابان را بدود، در بین خودروها تعادلش را ازدستداده و مرد جوان نیز با چاقویی که در دست داشت تعدادی ضربه بسیار شدید از پشت به بدن آن زن زد و بلافاصله از محل متواری شد.
او گفت: این حادثه در کمتر از 20 ثانیه روی داد و پس از فرار آن مرد، مردم بلافاصله وی را در کوچههای پایینتر دستگیر کرده و موضوع را به پلیس 110 و اورژانس 115 برای اقدامات ویژه اطلاع دادند.
یکی دیگر از شاهدان حادثه در این گفتوگو بیان کرد: مردمی که درصحنه بودند بسیار تلاش کردند که با نگهداشتن محل جراحت جلوی خونریزی را بگیرند، اما تعداد ضربات چاقو بهقدری شدید و زیاد بود که خون بسیار زیادی کف خیابان را پر کرده بود.
رئیس پلیس آگاهی استان گلستان دراینباره گفته است: مأموران برای بررسی وضعیت زن جوان به نام فائزه به بیمارستان اعزام شدند که براساس اعلام کادر پزشکی، فائزه 19 ساله به علت شدت جراحات وارده براثر ورود سه ضربه چاقو از پشت جان خود را از دست داد. پویا در اعترافاتش گفته است که فائزه همسر وی بوده و در خیابان وی را با مردی غریبه دیده و با آن مرد درگیر شده، اما همسرش برای مداخله وارد شده و ضربه چاقو به وی اصابت کرده است.
سرهنگ اکبری بیان کرد: در تحقیقات دیگر مأموران مشخص شد که فائزه همسر سابق پویا بوده و چهار سال پیش با هم ازدواجکرده بودند و به دلیل اختلافات خانوادگی سه ماه پیش در جلسه رسمی دادگاه از هم جدا شدهاند.
قتل همسر به خاطر رابطه پنهانی او
یکی دیگر از قتل هایی که رخ داده به خاطر رابطه خارج از ازدواج زن بوده است. مردی که همسرش را کشته و خودش را به پلیس معرفی کرد و گفت: «من و مهری عکاس هستیم و هر دو در یکی از غرفههای ادارات دولتی، نمایشگاه جداگانهای داشتیم و هیچ مشکلی نیز با هم نداشتیم تا اینکه من به رفتارهای همسرم مشکوک شدم. وی گاهی اوقات به بهانههای مختلف محل کارش را ترک میکرد و بیرون میرفت تا اینکه یک روز وی را تعقیب کردم و دیدم مهری با مرد جوانی ملاقات میکند و بدتر از آن، اینکه بین آنان رابطه پنهانی وجود دارد. وی افزود: خیلی ناراحت بودم تا اینکه روزی مهری را در خانهمان غافلگیر کردم و به پدر زنم زنگ زدم تا به خانهمان بیاید و تا تکلیفمان را روشن کند. وی آمد و پس از عنوان اینکه دخترش به من خیانت کرده است با عصبانیت دست همسرم را گرفت و همراهش برد با گذشت مدتی از وی خواستم غرفهاش را تعطیل کند و به غرفه من بیاید که وی نیز پذیرفت. بهظاهر نشان میدادم هیچ مشکلی وجود ندارد تا اینکه از وی خواستم برای ناهار به خانه برویم، وقتی وارد خانهمان شدیم در یکلحظه با چاقو به سویش حملهور شدم و پسازآن به کلانتری آمدم و خودم را معرفی کردم».
قتل زنی برای اثبات پایان یافتن خیانت به همسر
خبرتاسف بار دیگری که امسال منتشر شد در مورد مردی است که برای اینکه به همسرش ثابت کند بین او و زنی که قبلا با او رابطه داشته دیگر رابطه ای وجود ندارد، زن را کشته است! او دراینباره گفته: «چند ماه پیش با زنی به نام معصومه آشنا شدم، وی تنها بود، رابطه ما خیلی زود آشکار شد و رفتارهای معصومه باعث شروع اختلافات شدید من با همسر و خانوادهام شد. وقتی از او خواستم از زندگیام بیرون برود نپذیرفت تا اینکه روز قتل با چاقو چند ضربه به معصومه زدم و برای ثابت کردن حرفهایم به همسرم، تصمیم گرفتم گوشهای وی را بریده و به خانه ببرم تا به همسرم نشان بدهم و وی دست از سرم بردارد».
قتل به خاطر دریافت ارثیه
قتل زن برادر به خاطر غصب سهم ارث او از دیگر قتلهایی صورت گرفته است. شهریورماه جنازه سوخته زنی در زیر پلی در جاده «گوارشک مشهد» کشف شد و با گذشت 4 ماه مشخص شد او را دو تن از برادرشوهرهایش برای دریافت مبلغ 220 تومان بابت ارثیه همسر محرومش به قتل رساندهاند.
قتل با انگیزهای نامشخص
بعدازظهر یکشنبه دهم اسفند امسال مردی با پلیس 110 تماس گرفت و از کشف جسد زن جوانی در طبقه سوم مجتمع مسکونی در منطقه یوسفآباد تهران خبر داد. ماموران پس از حضور در محل مشاهده کردند مردی مقابل در خانه نشسته و گریه میکند.
در بازجوییها مرد اعلام کرد: چهار تا پنج ماه پیش در شبکه اجتماعی با دختر جوانی آشنا شدم. پس از چند هفته متوجه شدم او نیز اهل شهرستان است و هرازگاهی برای دیدار عمهاش به تهران سفر میکند بنابراین زمانی که به خانهمان در تهران رفتوآمد داشتم، به ملاقات وی میرفتم.
وی ادامه داد: به هم علاقهمند شده و تصمیم به ازدواج گرفتیم. او مدام قرصهای اعصاب مصرف میکرد، اما پس از آشناییمان وضع بیماریاش بهتر شده بود. من هم چند ماهی بود که اعتیادم را ترک کرده بودم. شب قبل از حادثه برای خرید به تهران آمدیم. او در خانه ماند و من برای دریافت طلبم به کرج رفتم. زمانی که بازگشتم در را باز نکرد و متوجه شدم کلید پشت در است. ترسیدم و به کمک یکی از همسایهها در را شکستیم و با ورود به خانه او را بیهوش یافتم. زمانی که ماموران اورژانس رسیدند، متوجه شدیم مرده است.
پس از ثبت اظهارات وی، خواهر دختر فوتشده به بازپرس پرونده گفت: این مرد که نامزد خواهرم است، مدام او را کتک میزد. شب حادثه هم بهزور خواهرم را با خود برد. حتی روز حادثه خواهرم با مادرم و یکی از اقوام تلفنی صحبت کرده و هیچ مشکلی نداشت، اما ساعاتی بعد متوجه مرگ او شدیم. خواهرم هیچگونه قرصی مصرف نمیکرد. زمانی که به خانه نامزدش رفتیم، متوجه شدیم گوشی تلفن همراه وی از کیفش به سرقت رفته است. اکنون از این مرد شکایت داریم.
زنان قربانیان اسیدپاشی فردی یا سازمانیافته
اسیدپاشی یکی از خشونتهایی است که زنان بیشترین قربانیان آن هستند این نوع خشونت امسال علاوه بر شکل فردی به شکل زنجیرهای هم رخ داد. هرچند آمار رسمی از میزان اسیدپاشی در کشور در دست نیست و مشخص نیست چقدر این مسئله شیوع دارد اما بعد از اسیدپاشیهای اصفهان خبرهایی از اسیدپاشی در نقاط مختلف کشور علیه زنان و مردان به گوش رسید و گویا با اسیدپاشی اصفهان آنان که نمیدانستند چگونه باید انتقام بگیرند یاد گرفتند که بهجای حرف زدن برای حل اختلاف از منطق حذف فیزیکی استفاده کنند. ابتدا نگاهی میاندازیم به اسیدپاشیهای فردی و بعد مروری کوتاه به اسیدپاشیهای زنجیرهای که در اصفهان رخ داد.
اسیدپاشی به خاطر اختلاف با همسر دوم
مرد دو زنه ای که به خاطر بروز اختلافات خانوادگی با همسر دومش، ۳ نفر را با پاشیدن اسید در مشهد مصدوم کرده بود، پس از ۱۴ روز تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی و صدور دستورات ویژه قضایی دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد.
دادستان عمومی و انقلاب درباره ماجرای دستگیری مرد اسیدپاش در مشهد گفت: ساعت ۷ بعدازظهر بیست و پنجم آبان گذشته، زن جوانی به همراه یکی از دوستانش در خیابان کشاورز مشهد حرکت میکردند که موتورسواری به آنان نزدیک شد و نام زن جوان را صدا زد.
وقتی این زن و دوستش به سمت صدا برگشتند ناگهان موتورسوار پارچ حاوی اسید را بهطرف آنها پاشید و از محل متواری شد. قاضی «غلامعلی صادقی» افزود: دو زن مذکور از شدت سوزش ناشی از عوارض اسید، وحشتزده فریاد میزدند و در خیابان فرارمی کردند که در این لحظه دختر ۱۱ سالهای نیز که از خرید نان بازمیگشت به زمین افتاد و دستانش به دلیل برخورد با اسیدهای ریخته شده در کف خیابان صدمه دید.
قاضی «غلامعلی صادقی» درباره اعترافات و انگیزه متهم به اسیدپاشی نیز گفت: این مرد ۳۵ ساله در بازجوییها عنوان کرده است که «از حدود ۴ ماه قبل باهمسرم اختلاف داشتم و به خاطر اینکه او را با تبر مجروح کرده بودم از من شکایت کرده بود و حکم جلب مرا از دستگاه قضایی گرفته بود به همین خاطر من میخواستم او را بترسانم تا از شکایت خودش صرفنظر کند.»
اسیدپاشی برای گرفتن جواب مثبت از دختر!
سوم آذرماه امسال ساعت 17 از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 وقوع یک مورد اسیدپاشی در خیابان 32/6 (شش ممیز 62) نیروی هوایی و دستگیری یکی از عوامل اسیدپاشی به کلانتری 128 تهراننو اعلام شد.
با حضور مأموران در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد دو سرنشین یک دستگاه موتورسیکلت طرح هوندا 125 سبزرنگ قصد اسیدپاشی بر روی صورت دختر 21 سالهای را داشتند که جوانی به نام سعید. ب 24 ساله خودش را در زمان اسیدپاشی، حائل فرد اسیدپاش و این دختر قرار داده و باعث شده تا اسید بر روی پشت لباس خودش ریخته شود و شهروندان نیز با اطلاع از موضوع بلافاصله دخالت کرده و موفق به دستگیری یکی از متهمان در حین فرار شدند.
با انتقال دختر جوان، متهم حسین. ت 19 ساله بهعنوان متهم ضمن معرفی عامل اسیدپاشی به نام کامران، به مأموران گفت: «حدود چند روز پیش همراه سعید و کامران داخل پارک نشسته بودیم که سعید عنوان کرد به دختری علاقهمند شده و میخواهد کاری کند که این دختر نیز به او علاقهمند شود. به این بهانه سعید به من و کامران پیشنهاد داد که ما به دختر موردعلاقهاش اسید بپاشیم به شکلی که اسید روی او نریزد و پسازاین اتفاق و فداکاری ظاهری او به من علاقهمند شود.»
اسیدپاشی در تهران
24 آذرماه حوالی ساعت پنج عصر در منطقهی سازمان برنامه، موتورسوارانی که صورتشان را پوشانده بودند اقدام به اسیدپاشی کردند. راکبین این موتورسیکلت پس از اسیدپاشی بر صورت دختر جوان فرار کردند. البته مرتکبان این جنایت چند روز بعد دستگیر شدند اما اطلاعی در مورد انگیزه آنان از این عمل در دست نیست.
علاوه بر اسیدپاشیهایی فردی که دلایلی مانند ناکامی عشقی سبب آن است امسال شاهد اسیدپاشی و چاقو زدنهای سریالی به زنان در دو شهر ایران بودیم. خشونتهایی که به نظر میرسد برای حذف زنانی که مطابق با معیارهای پوشش رسمی لباس نمیپوشند از فضای شهری شکل گرفته است.
نصف جهانی که سوخت!
مهرماه خبرگزاری ایسنا خبر از اسیدپاشی علیه چند زن در اصفهان را منتشر کرد. به نظر میرسد در جریان این اسیدپاشیها، حداقل چهار زن موردحمله قرار گرفتهاند که منجر به مرگ یکی از آنها شده است. برخی گزارشها شمار قربانیان اسیدپاشی در اصفهان را ۱۵ نفر اعلام کردهاند. خبرهای اسیدپاشی در اصفهان، امنیت مردم شهر را مختل کرد، زنان و دختران شهر برای مدتی کمتر در معابر عمومی ظاهر میشدند.
یک شهروند اصفهانی در زمان اعلام رسمی این وقایع خبر داد که مدتها قبل از شروع اسیدپاشی، به مدت 2 هفته به موبایلهای شهروندان اصفهانی، پیامکی با مضمون «روی صورت بدحجابان اسید پاشیده میشود» ارسال شده بود.
پدر سهیلا جورکش یکی از قربانیان اسیدپاشیهای اصفهان گفته دو نفر که روی یک موتورسوار بوده و در زمان معینی اقدام به اسیدپاشی میکردهاند از سوی یک خودروی پیکان حمایت میشدهاند. همچنین او اعلام کرده پلیس از آنها خواسته بود خبر اسیدپاشی بر صورت دخترش را در اختیار رسانهها قرار ندهند.
سهیلا یکی از قربانیان اسیدپاشی است که در خیابان بزرگمهر اصفهان هدف حمله اسید پاشان قرارگرفته است. هنگامیکه موبایلش زنگ میزند کنار خیابان پارک میکند تا جواب تلفن را بدهد او کمی شیشه پنجره را پائین کشیده بود که ناگهان صدای یک موتور را کنار ماشین میشنود و ناگهان احساس میکند چشمان و صورتش بهشدت میسوزد. او از ماشین پیاده شده و لباسهایش را درمیآورد و روی آسفالت خیابان از درد به خود میپیچد و از مردم کمک میخواهد. او چشم چپ خود را کاملا ازدستداده و چشم راستش اگر درمان شود تنها 20 درصد بینائی خواهد داشت.
ندا نیز زمانی که در حال رانندگی بوده هنگامیکه صدای زنگ موبایلش را می شنود آرام در گوشهای پارک میکند تا با مادرش صحبت کند. او به علت گرمای هوا کمی شیشه کنار راننده را پائین کشیده بود که ناگهان مادرش از آنسوی خط تنها فریاد سوختم سوختم دخترش را میشنود. او قرنیه چشم راستش را کاملا ازدستداده و یک قسمت از سرش سوراخ شده است.
سارا در حال پارک ماشینش در خیابان مهرداد اصفهان بوده و شیشه سمت خود را کمی پائین کشیده بود که ناگهان احساس می کند سمت چپ صورتش آتش گرفته است. او متاهل است و خانوادهاش تاکید میکنند که هیچگونه دشمنی یا خصومتی با کسی نداشته است. او تنها صدای یک موتورسیکلت را در آن هنگام به خاطر دارد. از خانواده وی خواستهشده بههیچعنوان با رسانهها مصاحبه نکنند.
شناسایی نشدن عاملان اسیدپاشی اصفهان!
بعد از رسانهای شدن این حوادث جمعی از فعالان حقوق زنان و فعالان جامعه مدنی 30 مهرماه در مقابل مجلس تجمع کردند و خواستار رسیدگی مجامع قانونی علیه این جنایت شدند در ادامه این اعتراضات مهدیه گلرو بازداشت و زندانی شد درحالیکه ماهها بعد از گذشت این حادثه هنوز آمران و عاملان آن شناسایی نشدهاند. این درحالی است که روز 26 آذرماه اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی در حاشیه بزرگداشت هفته پژوهش و تجلیل از برترینهای حوزه پژوهش دانشگاه علوم انتظامی امین در جمع خبرنگاران گفت: در حوزه کشفیات پرونده اسیدپاشی 95 درصد شناسایی افراد اسیدپاش را داشتهایم که در برخی پروندهها با تاخیر توانستیم افرادی که اسیدپاشی کردند را شناسایی و دستگیر کنیم.
این سخنان و تعللی که پلیس و مسئولان ذیربط در دستگیری متهمان اسیدپاشی اصفهان داشته و دارند؛ حدسهایی مبنی بر وابستگی آمران و عاملان این خشونتها را به بخشهایی از حاکمیت تقویت میکند.
چاقو زدن به زنان در جیرفت
دو ماه بعد از اسیدپاشیهای اصفهان خبری مبنی بر چاقو زدن به باسن زنان جهرمی منتشر شد. متهم جهرمی که در اعترافات خود به دست آوردن آرامش از چاقو زدن به خانمها را بهعنوان انگیزه مطرح کرده است، حدود 72 ساعت پس از آخرین حمله به زنان جهرمی دستگیر شد. به گزارش روزنامه فرهیختگان پنج زن در این ماجرا قربانی شدهاند و همه آنها از ناحیه باسن و پهلو مورد اصابت چاقو قرار گرفتهاند. گفته میشود این زنان که بهصورت پیاده یا سرنشین خودرو در حال تردد در خیابانهای جهرم بودهاند از طرف فردی که در خودرو یا روی موتورسیکلت نشسته بوده، موردحمله قرار گرفتهاند.
یکی از قربانیان این حادثه که بیشترین آسیب را دیده است، گفت: «من ساعت هشت شب روز دوشنبه در حال برگشتن به خانه بودم. دقیقا لحظهای که میخواستم بپیچم داخل کوچه این اتفاق افتاد. یک موتورسوار به خودروی من نزدیک شد و به داخل خودرو اسپری پاشید، بهطوریکه چشمانم سوخت و به سرفه افتادم». او با اشاره به اینکه فکر میکرده او قصد سرقت خودرو را دارد، گفت: «از ترس اینکه بیهوش نشوم نفسم را حبس کردم، سوئیچ را از خودرو برداشتم و از آن پیاده شدم و او نیز از موتور پیاده شد و به سمت من آمد». وی با اشاره به اینکه با صدای بلند فریاد میزده و کمک میخواسته، ادامه داد: «مدام تکرار میکرد اگر صدایت را قطع نکنی چاقو میزنم و من وقتی دیدم در دستش چاقو دارد ساکت شدم. بااینحال ضربه محکمی به پهلویم وارد کرد و وقتی میخواستم برود با چاقو ضربهای نیز به دست راستم زد».
چاقو خوردن دختر دانشآموز تهرانی
همچنین 24 آذرماه خبر چاقو خوردن دختر دانشآموزی در منطقهی نازیآباد منتشر شد. این دانشآموز دبیرستانی که در راه بازگشت به خانه بود بعد از اصابت ضربات چاقو به بیمارستان منتقل شد.
تجاوز شکل دیگری از خشونت علیه زنان
از دیگر خشونتهای شکلگرفته علیه زنان در سال 93 تجاوز به زنان بود. البته بسیاری از حوادث اینچنینی خبری نمیشود، شاید ازاینرو که زنان کمتر جرات میکنند به پلیس شکایت کنند و نیروی انتظامی نیز خبر کمی در این مورد اعلام میکند. وگرنه از گوشه و کنار اخباری در مورد تجاوز به زنان میشنویم اما آمارهای رسمی در مورد آن اعلام نمیشود.
تجاوز گروهی 4 مرد به یک زن در ورامین
اوایل سال 93 زن جوانی به همراه شوهرش برای بازدید و خرید یک دستگاه آپارتمان وارد ساختمانی میشود اما چهار نگهبان ساختمان، پسازاینکه شوهر وی را بهزور در اتاقی زندانی میکنند، این زن جوان را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. این زن و شوهر بهرغم تهدیدهای متجاوزان، پلیس را از واقعه مطلع کردند و درنهایت هر چهار متهم دستگیر شدند.
تجاوز به زنان در قالب مامور پست!
همچنین 12 مهر 93 خبری منتشر شد مبنی بر دستگیری مردی که با عنوان پستچی قلابی به 40 زن در سالهای اخیر تجاوز کرده بود. این مرد در سالهای اخیر با جعل عناوین مأمور پست و برق به درب منازل مراجعه میکرد و پس از ورود به منازل ضمن تهدید با چاقو و تیغ موکتبری، زنان را مورد آزار و اذیت قرار میداد.
خشونت در فضای مجازی علیه زنان
در کنار این شکل از خشونتهای فیزیکی در سال 93 شاهد استفاده از فضای مجازی برای آسیب رساندن روانی و حیثیتی نیز به زنان بودیم که به دو موردی که خبری شده است اشاره میکنیم.
انتقام فیسبوکی از همسر
فضای مجازی هم در کنار محاسنی که برای زنان دارد با استفاده نادرست مردان به مکانی ناامن برای زنان در حال تبدیلشدن است. امسال روزنامه اعتماد خبرداد یک زن بعد از مواجه با مزاحمتهای تلفنی که پیشنهادهای بیشرمانهای به او میدادند به پلیس مراجعه کرد. افرادی که با او تماس میگرفتند ادعا میکردند که شماره تماس و نام او را از حساب کاربریاش در یکی از صفحات مستهجن در فیسبوک به دست آوردهاند.
به گفته محمدمهدی کاکوان، رییس پلیس آگاهی فتای تهران در تحقیقات پلیس مشخص شد که زن جوان چندی پیش برای جدایی از همسر خود اقدام کرده و درخواست طلاق داده است. ماموران پلیس فتای تهران در ادامه تحقیقات سایبری خود در فضای مجازی موفق به شناسایی فردی شدند که تمامی رد زنیهای ماموران در فضای مجازی به او ختم میشد. بهاینترتیب عملیات دستگیری آغاز و متهم در اقدامی غافلگیرانه از سوی پلیس دستگیر شد.
سرهنگ کاکوان در تشریح روند دستگیری متهم گفت: «در بازجوییها مشخص شد که متهم شوهر زن جوان است که برای آزار و اذیت روانی او با همدستی دوستانش اقدام به ساختن حساب کاربری مستهجن در فیسبوک با نام و شماره تماس او کرده تا به این شکل او را از طلاق منصرف کند»؛ نقشهای شوم که با اعترافات صریح و بازرسی از رایانه شخصی متهم ثابت شد. بهاینترتیب و با تکمیل پرونده متهم برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی تحویل داده شد.
وایبر برای انتقام از جواب نه!
مردی که با پاسخ نه از سوی دختر موردعلاقهاش مواجه شد، صفحهای جعلی به نام وی در شبکه اجتماعی وایبر درست کرد و با انتشار عکس و پیام های تهدید آمیز قصد انتقامجویی را داشت اما درنهایت دستگیر شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، رییس پلیس فتای استان کرمانشاه گفت: خانمی با مراجعه به پلیس فتا و ارائه شکایت در این مورد که شخصی ناشناس در شبکه اجتماعی وایبر، اقدام به انتشار تصاویر شخصی وی کرده و با ارسال پیامهای تهدیدآمیز، باعث ایجاد مزاحمت برای او شده است، موضوع در دستور کار کارشناسان پلیس قرار گرفت. رییس پلیس فتای کرمانشاه افزود: متهم در مقابل دلایل مستند پلیس به جرم خود اعتراف کرد و گفت: چندی پیش بهقصد ازدواج با این خانم آشنا شدم اما زمانی که وی جواب رد داد با همدستی برادرم و بهمنظور انتقامگیری از او اقدام به انتشار عکسهایی که از وی داشتم در شبکه وایبر کردم.
همدستیهای خشونتبار علیه زنان
نگاهی به موارد ذکرشده، نشان میدهد بیشتر خشونتهایی که علیه زنان رخ داده است ناشی از فرهنگی است که به افراد جامعهاش نیاموخته اسیدپاشی یا قتل راه نادرستی در برابر جواب نه شنیدن است و هرکسی حق دارد به خواستگاری دیگری جواب نه بدهد. هرچند که تنها فرهنگ چنین آوانسی به مردان نداده و قانون نیز دست مردان را برای اعمال خشونت علیه زنان باز گذاشته است و زنان را بیدفاع در مقابل مردان خشونتورز رها کرده است. زنانی که امسال قربانی خشونتهای وسیع از جانب همسران یا شرکای عاطفی خود شدند میتوانستند سال 94 و سالهای دیگر را با خاطری خوش پشت سر بگذارند اگر قانونگذار برای کاهش خشونت علیه زنان اقدام به قانونگذاری کرده بود. سهیلا، ندا، سارا و سایر زنان قربانی اسیدپاشی اصفهان نیز حالا روی تختهای بیمارستان در انتظار روزهای کشدار و عملهای جراحی پرهزینه نبودند. آنان در سال 93، سالی که سمبلش حیوانی نجیب بود گرفتار خشم متحجرانی نانجیب شدند. یکی از آنها یعنی سهیلا اسبسواری قدری بود تا قبل از اینکه زمین بخورد از روسیاهانی که حتی جرات ندارند بگویند این عمل ننگین را مرتکب شدهاند.
قانونگذاری که کورجنس است، دولتی که امنیت نصف جامعه برایش مهم نیست و فرهنگی که زن را مقصر هر اتفاقی که برایش میافتد میداند و حتی او را دعوت به سکوت در برابر خشونت دیدن از همسر میکند، دستبهدست هم دادند تا این زنان سال 94 را نبیند یا آنان که زندهاند و مورد تجاوز قرار گرفتند با احساس خشم و گناه روزهایی سخت را بهتنهایی تحمل کنند.