بیدارزنی: مورتون، استفان (۱۳۹۲). گایاتری چاکراورتی اسپیواک. ترجمه نجمه قابلی. تهران: بیدگل
گایاتری چاکراورتی اسپیواک، (۱۹۴۲) یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نظریهپردازان ادبی و فیلسوف هندی است که نظریات وی درباره فمینیسم جهان سوم و فمینیسم پسااستعماری توجه بسیاری برانگیخت. او به خاطر مقاله «آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟» که از متون پایهای پسااستعماری به شمار میآید و ترجمه و مقدمهاش بر کتاب «دربارهی دستور زبانشناسی» «ژاک دریدا» شناخته شده است. اسپیواک استاد صاحب کرسی در دانشگاه کلمبیا است و عضو بنیانگذار انستیتو ادبیات تطبیقی و جامعه این دانشگاه است.
کتاب «گایاتری چاکراورتی اسپیواک» نوشته استفان مورتون با ترجمه نجمه قابلی در شش فصل به بررسی مهمترین آرای اسپیواک میپردازد.
یکی از مهمترین ویژگیهای نثر اسپیواک سخت فهمی متون نوشته شده از سوی وی است. فصل اول کتاب با عنوان «نظریه، سیات و مسئلهی سبک» با تمرکز بر سبک تکهتکه و گذرا نوشتههای اسپیواک، آن را یک راهبرد بلاغی عنوان میکند که وی برای برجستهسازی محدودیتها و شکافهای برنامههای سیاسی مارکسیسم، فمینیسم و ناسیونالیسم به کار میبرد. اسپیواک در جواب این نقدها این فرض را که بهترین راه برای نمایندگی کردن انسانهای تحت ستم استفاده از زبانی شفاف است رد میکند. ازنظر وی نظامهای بازنمایی واضح و شفاف که از طریق آنها چیزها را میشناسیم و درک میکنیم درست همان نظامهایی هستند که انسانها را کنترل میکنند و به اسارت درمیآورند. به همین دلیل وی بر محدودیتهای بازنمایی زیانی و فلسفی تاکید کرده و قابلیت این نوع بازنماییها را برای پوشاندن نابرابریهای اجتماعی و سیاسی واقعی در جهان امروز آشکار میکند.
وی در مسئلهی سبک تفاوت آشکاری با ادوارد سعید[۱]، روشنفکر پسااستعمار دارد که معتقد است سبک دشوار اصطلاحات نظریه انتقادی معاصر واقعیتهای اجتماعی را تار ساخته و مشوق نوعی گرایش روشنفکرانه است که بر روشهای مد روز تکیه دارد و از زندگی روزمره بسیار دور است.
مورتون در فصل دوم به رابطه اسپیواک و واسازی میپردازد. واسازی راهکاری برای تحلیل انتقادی است که ژاک دریدا[۲] فیلسوف فرانسوی آن را در گفتگو با تاریخ فلسفه غرب پدیده آورده و اندیشه اسپیواک بهطور بنیادی بهوسیله راهکارهای انتقادی نظریهی واسازی شکل گرفته است.
اسپیواک اصرار داد که از کلمه فرودست در مفهومسازیهای خود استفاده کند. از نظر وی فرودست کلمهی مفیدی است زیرا انعطافپذیر است و میتواند هویتهای مبارزاتی و اجتماعی مانند زن و استعمار شده را در خود جای دهد که در چارچوب واژگان فروکاهندهی تحلیلهای روشمند طبقاتی قرار نمیگیرند.در فصل سوم کتاب با عنوان «آموختن از فرودستان» به مقاله مهم اسپیواک «آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟» پرداخته میشود.
اسپیواک در این مقاله گروه تاریخنگار مطالعات فرودست در تحلیل تاریخ هند را به دلیل استفاده تکوجهی از مفهوم فرودست که از آنتونیو گرامشی[۳]، نظریهپرداز مارکسیست وام گرفتهشده، نقد میکند. نقد وی به رویکرد این گروه به فرودست برمیگردد که از نظر اسپیواک بهطور موثری مرد فرودست را بهعنوان عامل اصلی تحول در ارجحیت قرار میدهد و سختی زندگی و مبارزات زنان را چه در دوران قبل و بعد از استقلال هند و چه در حین مبارزات آنها نادیده میگیرد. از نظر وی باید تعریفی انعطافپذیرتر و پسامارکسیستی از این مفهوم ارائه شود که از تفکر واسازی تاثیر پذیرفته و زندگی و تاریخ زنان را نیز دربرگیرد. اسپیواک معتقد است گسترش مفهوم فرودست برای دربرگرفتن زنان بر این موضوع تاکید دارد که فرودستان نه تنها در انقیاد یک نظام خشک طبقاتی بلکه تحت سلطهی گفتمانهای مردسالار دین، خانواده و دولت استعماری نیز هستند.
نکته مهم و اساسیای که اسپیواک در مقاله «آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟» بر آن تاکید میکند این است که حتا زمانی که مقاومت فرودستان ثبت میشود همواره از ابتدا از صافی نظام مسلط بازنمایی سیاسی گذراندهمیشود. است. او در مصاحبهای میگوید: فرودست نمیتواند سخن بگوید به این معنی است که حتی وقتی فرودستان به قیمت جانشان سعی در بیان خود دارند، صدایشان بهجایی نمیرسد.
فصل چهارم کتاب به آرای اسپیواک در نقد فمینیسم غربی و ایدهی «زن جهان سوم» میپردازد. اسپیواک در دو مقاله «فمینیسم فرانسه در چارچوب جهانی» و «سه متن از سه زن و نقد امپریالیسم» تاریخ فمینیسم غربی را بهنقد میکشد. از نظر اسپیواک اندیشهی فمینیسم غربی در معرض این خطر قرار دارد که دیدگاههای استعماری فردگرای فمینیستی بورژوایی قرن نوزدهم درباره زنان جهان سوم را تکرار کند.
او معتقد است که فمینیسم غربی نیاز حیاتی و مبرم به زیر سؤال بردن پیشفرضهای جهانشمول انسانگرایانهای دارد که در بخشهایی از اندیشهی فمینیستی غرب پردامنهاند و به معنای یکسان بودن زندگی و وقایع تاریخی همه زنانند. علاوه بر این نظریهپردازی و مطالعات دانشگاهی فمینیستی نیاز به محافظت در برابر اندیشهی استعماری و بازاندیشی اندیشهی فمینیستی از جایگاه زندگیها و تاریخهای گوناگون زنان غیر غربی دارد.
گرچه بیشتر تالیفات منتشرشده در تحلیل آرای اسپیواک زبانی سخت و دشوار دارند، اما مورتون در این کتاب سعی کرده تحلیل قابلفهمی از اندیشههای این نظریهپرداز هندی و مفاهیم مهم در تفکر نقادانه او را به مخاطب ارائه دهد و تا اندازهی زیادی موفق عمل کرده است. نجمه قابلی مترجم این کتاب دانشجوی مقطع دکترای ادبیات انگلیسی در دانشگاه شهید بهشتی است که بر روی موضوعات نقد پسااستعماری و نویسندههای زن کشور نیجریه کار میکند.
کتاب «گایاتری چاکراورتی اسپیواک» نوشتهی استفان مورتون و ترجمه نجمه قابلی با شمارگان یکهزار و یکصد نسخه، ۲۶۵ صفحه از سوی نشر بیدگل منتشرشده است.
ارجاعات:
[1].منتقد فرهنگی و فعال سیاسی فلسطینی – آمریکایی است. سعید به عنوان یکی از بنیانگذاران نظریه پسااستعماری (Postcolonial theory) شناخته میشود.
[2].ژاک دِریدا (1930-2004) فیلسوف الجزایریتبار فرانسوی و پدیدآورندهٔ فلسفهٔ واسازی یا شالوده شکنی است.
[3] . آنتونیو گرامشی (۱۹۳۷-۱۸۹۱)نظریهپرداز مارکسیست و فعال ضد استعمار، از رهبران و بنیانگذاران حزب کمونیست ایتالیا است.