بیدارزنی: آیا جنبش زنان باید حق انتخاب پوشش یا مسئله حجاب اجباری را به عنوان یکی از اهداف مبارزه در برنامه های مربوط به برابری جنسیتی خود گذاشته و برای یک اقدام عمومی و جمعی برنامه ریزی کند؟ یا این که عرصه را بسپارد به خود زنان در خانه، کوچه و خیابان تا نافرمانی مدنی را در قالب کنشهای فردی خود در بخشی از تجربیات روزانهشان بگنجانند؟ آیا فعالان زن در مورد حق انتخاب پوشش به نوعی استدلال آصف بیات را دنبال میکنند که: «راههای متفاوتی وجود دارد که طی آن زنان مسلمان در رژیمهای خودکامه بتوانند «هشیارانه یا بدون آگاهی»، با مقاومت، مقابله یا مذاکره، تبعیض جنسیتی را خنثی کنند. این روشها لزوما با توسل به جنبشهای خارقالعاده، فراگیر و مشخص با اعتراضهای جمعی و برنامهریزی شده و متکی به استراتژی و تئوریهای بسیج عمومی همراه نیستند بلکه ریشه در رویه های معمول زندگی هر روزه با کار کردن و ورزش، دویدن، آواز خواندن یا نمایندگی مجلس و گرفتن پستهای سیاسی دارد.»[۱]
هدف من اینجا بحث در مورد چرایی و چگونگی نافرمانی مدنی هر روزه زنان در خانه، کوچه و خیابان یا به نوعی راههای متفاوت خنثی کردن تبعیض جنسیتی نیست. همین طور من قصد ندارم تا به دلایل سیاسی و اجتماعی بپردازم که چرا آزادی پوشش برای فعالان اجتماعی و زنان مهجور مانده است و این که آیا کنشگران در دفاع از حقوق زنان اولویتبندی کردهاند یا نه. در این نوشته کوتاه من با نگاهی مختصر به کمپین های آنلاینی که طی ۳ سال گذشته در مورد آزادی یا حق انتخاب پوشش راه انداخته شدند به خصوص «کمپین آزادیهای یواشکی» تلاش دارم بگویم که در فقدان آزادی بیان و شرایط امن و آزاد گفتگو در فضای آفلاین، شبکه های آنلاین اجتماعی را باید محلی برای آشنایی، گفتگو، تبادل نظر و جدال (contestation) در نظر گرفت که فرصت نمایان شدن (visibility) و بیان برای جمعیت قابل توجهی از جوانان (دختران و پسران) البته بیشتر از قشر متوسط جامعه را فراهم کرده است. این مشهود شدن اگرچه ممکن است همه اقشار و گروههای جامعه را نمایندگی نکند اما حداقل نشاندهنده افکار، علایق و هویت بخشی از جامعه است. بنابراین حداقل تاثیری که کمپین های مربوط به آزادی پوشش دارند نشان دادن و علنی کردن خواستها، هویتها، تمایلات و بیان آنها در فضایی کمتر کنترل شده است. به عبارت دیگر فضای آنلاین به نوعی بسط همان سپهر عمومی است که به تعبیر یورگن هابرماس در آن استدلال، جدال و رویکرد نقادانه بخش مهمی از مشارکت در فرایند ساخت دموکراسی با حداقل گفتگو در مورد آن را تشکیل میدهد.
۱) من و پوشش آزادم
اولین کمپین آنلاین در مورد حجاب در صحفه پربازدید کننده «برابری زن و مرد»[۲] و در شهریور ۱۳۸۹ با عنوان من و پوشش آزادم نه به اجبار[۳] راهاندازی شد. این صفحه فراخوانی بود برای زنان تا از تجربه های خود در طول ۳۳ سال اجرای سیاست اجباری حجاب بنویسند. کمپین تقریبا ۳ ماه ادامه داشت و ۵۹ تجربه شخصی از حجاب اجباری ارسال شده از داخل و خارج ایران در این صفحه منتشر شد. اگرچه کمپین به دلایلی (که بیان نشد) ادامه پیدا نکرد اما در همان مدت فعالیت ۳ ماهه خود، زمینهای شد برای روایت دوباره تاریخ و به نوعی ثبت و انتشار تاریخ شفاهی از زبان خود زنان درباره حجاب اجباری که قطعا نمیتوان نمونه آن را در هیچ کتاب و تحقیقی یافت. مرور تنها این ۵۹ روایت منتشر شده در صفحه نشان داد که اتهام اجباری شدن حجاب و بعدا درونی شدن آن تنها متوجه دولت نیست بلکه خانواده ها، دوستان و نزدیکان زنان در اعمال این اجبار نقش همدستانه خود را به خوبی عملی کردهاند. این روایتهای صادقانه تفکر مردسالارانه مبتنی بر حاکمیت بدن زنان را نشان داد که اگرچه از سوی دولت تحمیل شده است اما عرف، فرهنگ و فشار خانواده های مذهبی و غیرمذهبی نقش مهمی در همدستی و بازتولید آن نقش داشتهاند. این کمپین اگرچه با انتشار تعداد معدودی از تجربههای شخصی و تنها مدت کوتاهی فعالیت کرد اما ابزاری بود برای ثبت تاریخ به زبان خود زنان تا سلطه و برتری فرهنگ غالب را بشکند. روایتها در واقع روشی برای مداخله در این فرهنگ غالب بود که توسط دولت و اجتماع مردسالار بازتولید شده است. اگرچه شروع روایتها از زبان فمینیستها و کنشگران زنان یا روزنامه نگاران بود اما مقدمه ای شد برای دیگر زنان از هر دو طیف سکولار و مذهبی و چه بسا اگر ادامه مییافت میتوانست همراهی تعداد بیشتری از زنان عادی را به دنبال داشته باشد. نمونه روشن آن روایت شخصی آسیه باکری، فرزند شهید باکری بود که به تنهایی ۱۶۶۸ بار در فضای آنلاین شیر شد و نه تنها تصویر القا شده از زن انقلابی و فرزند شهید توسط دولت را به نقد کشید، بلکه بر دوئیتهای ذهنی همه افراد جامعه از جمله سکولارها در مورد اختیار، انتخاب و آزادی پوشش همه زنان با حجاب یا بیحجاب انگشت گذاشت.
۲) نه به حجاب اجباری
کمپین نه به حجاب اجباری[۴] توسط گروه دانشجوهای لیبرال عمدتا مقیم خارج از کشور در جولای ۲۰۱۳ به راه افتاد تا فراخوانی باشد برای ارسال تصاویر کشف حجاب زنان به نشانه مخالفت با پوشش اجباری. کمپین به خوبی در فضای آنلاین گسترش یافت و از حمایت جمع قابل توجهی از هنرمندان، محققان و کنشگران هم بهره گرفت اما از همان روزهای اول فعالیت، بحث و جدل بر سر مواضع ادمینهای صفحه در حمایت و همسویی با تحریمها و امکان سوء استفاده از مسئله حجاب در جهت اعمال فشار دولتهای غربی بر ایران، به شدت بالا گرفت. با این حال کمپین توانست توجه بسیاری را در شبکه های اجتماعی به خود جلب کند. از جمله این که مسئله حجاب اجباری در نامهای به احمد شهید به عنوان نقض حقوق بشر زنان مطرح شد و ۲۸ هزار نفر که ۷۰ درصد آنها در ایران بودند از ارسال این نامه حمایت کردند. اما آنچه بیش از همه در بررسی یک دوره زمانی ۳ ماهه فعالیت این کمپین اهمیت دارد به راه افتادن بحث و گفتگو و جدال بر سر حجاب در فضای آنلاین و بین طرفداران و مخالفان این حرکت بود. انعکاس نظرات احمد قابل و همراهی محسن کدیور و مهدی خلج به عنوان محققان اسلام شناس با این صفحه خود جرقهای شد بر سر زیر سوال بردن مشروعیت نظرات غالب در مورد حجاب و مسئولیتهای دولت اسلامی، دوگانههای رایج در میان مذهبی ها و غیرمذهبیها که شعلههای این بحثها با پیوستن فرهاد جعفری حامی احمدی نژاد به کمپین و کمی بعد نعیمه اشراقی[۵] بیشتر شد. اگرچه نگاه ادمین های صفحه به حجاب و به طور مثال برخی مواضع آنها در حمایت از سیاستهای مربوط به حجاب قبل از انقلاب قابل نقد است و نیز انتشار برخی تصاویر زنان خود میتواند به نوعی ابژهسازی دوباره از آنها معنا شود اما نقطه مثبت این کمپین ایجاد فضای بحث و جدل در مورد حجاب و بسط آن از زوایای مختلف از سوی موافقان و مخالفان بود. اگر در اولین کمپین، فضای آنلاین به زنان کمک کرده بود تا تاریخ را به زبان خود روایت، ثبت و منتشر کنند؛ دومین کمپین اما فضای مناقشه را در میان طیفهاهای مختلف گسترش داد. حالا مذهبیهاها، غیرمذهبیهاها، اصلاح طلبهاها، لیبرالهاها، چپهاها و خلاصه طیفها و گروههاهای سیاسی مختلف در مورد حجاب گفتگو میکردند. این تبادل نظرها حتی در وب سایت دولتی و امنیتی داخل کشور مانند افسران جوان جنگ نرم[۶] هم وجود داشت بر سر این که آیا دولت در اجباری کردن حجاب موفق بوده است یا نه؟ و پیوستن نعیمه اشراقی بیشتر بر بحثهاها افزود وقتی که مخالفت خود را با حجاب اجباری اعلام کرد.
۳) آزادیهاهای یواشکی
صفحه فیس بوک آزادیهاهای یواشکی[۷] توسط مسیح علی نژاد و در ماه مه ۲۰۱۴ راهاندازی شد و توانست تنها در طول ۲ ماه، همراهی بیشتراز ۵۵۶ هزار نفر را به خود جلب کند.این صفحه فراخوانی است برای ثبت تجربه آزادیهای گاه کوتاه مدت و یواشکی زنانی که از حجاب اجباری و محدودیتهاهای پوشش در ایران ناراضیاند. صفحه آزادیهای یواشکی اما صرفنظر از هر گونه بحث در مورد نام آن (که به نظر من بیشتر مجادلههاهای لفاظانه و شکلی باشد تا دیدگاههای انتقادی مبتنی بر ماهیت این کمپین) تاکنون حداقل در دو زمینه موفق بوده است. اول این که با استفاده از شبکه هاهای ارتباطی وسیع، دستاندرکاران این صفحه اخبار و تصاویر زنانی که مخالفت با حجاب اجباری را نشان دادهاند در سطح بینالمللی منتشر کردهاند. بسیاری از روزنامههای خارج از کشور نیز اخبار و تصاویر، خواست زنان ایرانی و کنشهاهای کوچک اما شجاعانه برخی از زنان را چاپ کردهاند. نشان دادن گسترده این تصاویر خود میتواند نمونهای باشد از شکستن کلیشههای مربوط به زنان ساکن در بافت کشورهای اسلامی به عنوان قربانیان منفعل اسیر در چرخه دیکتاتوری و مردسالاری. زنانی که باید در برابر ظلم مردان و حاکمانشان نجات داده شوند. تصویر این کنشهاهای کوچک تأثیر بزرگی بر شکستن چنین تابوهایی در مورد زنان خاورمیانه دارد و مگر این همان چیزی نیست که بخشی از فعالان زن داخل و خارج از کشور میخواهند؟ شکستن کلیشه قربانی و سوء استفادهگر و ارائه تصویری اصیل، بدون مداخله و فارغ از نگاه بالا به پائین.
نکته مهم دیگر اما حضور زنانی ساده و معمولی است که داوطلبانه علیرغم خطرات بالقوه حضور در این کمپین، تصاویر بدون حجاب خود را به صفحه ارسال کردهاند. این تصاویر حتی اگر در خیابانهاهای خلوت هم گرفته شده باشد آغازی است بر علنی کردن بیشتر نافرمانیهاهای مدنی، ریخته شدن ترسها و جلو رفتن از نافرمانی ناآگاهانه به سوی کنشهاهای فردی هشیارانه. اگرچه این استدلال شنیده میشود که زنان ۳۵ سال است که حجاب و سیاستهاهای اجباری تعیین شده از سوی دولت را به بازی گرفتهاند اما صفحه آزادیهای یواشکی حداقل حسنی که میتواند داشته باشد تصویر کردن جمعی این تلاش فردی است. این صفحه دارد تکه های پازلی را در کنار هم قرار میدهد که در زمینه آن میتوان چهره زنان عادی مانند همه خواهران و مادرانمانرا دید که چارچوبها مرسوم را شکستهاند و دیگر حتی در قابهاهای ذهنی ما هم جا نمیشوند. زنهایی که گاه از ۳ نسل در کنار هم قرار میگیرند تا نشان دهند که میشود آرام و بی صدا اما مستمر تغییر کرد و تغییر داد.
صفحه آزادیهای یواشکی در واقع در ادامه بسط سپهر عمومی، مداخله آرام زنانی ساده از بطن جامعه را نشان میدهد که به یمن وجود شبکه های اجتماعی امکان دیده شدن یافتهاند. حالا این زنان میبینند که تنها نیستند. خواهران، دختران و مادرانی درست مثل خودشان هم در جای جای کشور هستند که همانند آنها تن به اجبار نمیدهند حتی اگر لحظهای و در گوشهای خلوت باشد. این کمپین امکان مشاهده شدن و ایجاد همبستگی میان همین زنان عادی را ایجاد کرده است. مسیح علی نژاد روزنامهنگار باهوش، ساده و کسی که به روستایی بودن خود افتخار میکند با ایجاد این صفحه توانسته است به خوبی با زنان ساده و معمولی ارتباط برقرار کرده کنشهای فردی شان را علنی کند و در کنار هم قرارشان دهد. همین تصویر جمعی زنان کافی است برای ایجاد انرژی که شاید بتواند در آینده زمینهساز گامهای بعدی باشد و درست به همین دلیل است که گروههای زنان در داخل و خارج شاید بهتر باشد که از این کمپین حمایت کنند به جای مخالفت به بهانه نام آن یا با این استدلال که حجاب اولویت زنان نیست یا دغدغه گروههای خارج نشین است و دلایل دیگر. این صفحه امکان برقراری ارتباط میان زنان را میسر کرده و راه را باز کرده است؛ حتی برای حرکت دسته از فعالانی که فکر میکنند بهتر است مخالفت در برابر حجاب بر عهده خود زنان باشد تا این که در برنامههای جنبشی فعالان زن قرار بگیرد. جنبش زنان اگرچه در طول سالهای گذشته به دلایل قابل بحث نتوانسته یا نخواسته است که موضوع آزادی پوشش را در برنامه های عملی خود بگنجاند اما با وجود این کمپینها و به خصوص کمپین آزادی یواشکی بهتر است دست از مجادله های لفظ پردازانه برداشته و حمایتگرانه علنی شدن این خواست عمومی و مشهود شدن تجربه نافرمانی روزمره زنان را حتی در فضای آنلاین تشویق کند.
– مطالب مندرج در بخش دیدگاه بیانگر نظرهای نویسندگان آن هاست و انتشار آن ها لزوما به معنای تایید مطالب ازسوی هیئت تحریریه سایت بیدارزنی نیست.
[۱] A Woman’s Non- Movement: What It Means to Be a Woman Activist in an Islamic State? Comparative Studies of South Asia, Africa and the Middle East, Volume
۲۷, Number 1, 2007, pp. 160-172 (Article)
[۲]https://www.facebook.com/page.barabari
[۳]https://www.facebook.com/media/set/?set=a.10151219872660817.409148.199329740816&type=3
[۴] https://www.facebook.com/pages/کمپین-نه-به-حجاب-اجباری/۳۸۱۱۴۸۷۸۵۲۸۴۲۲۲
[۵]https://www.facebook.com/photo.php?fbid=383011938431240&set=a.381151341950633.86719.381148785284222&type=1&fref=nf
http://www.afsaran.ir/link/628900[6]
[۷] https://www.facebook.com/StealthyFreedom