تا قانون خانواده برابر: عنوان این مقاله فصلی است از کتاب نظریههای کلاسیک جامعهشناسی، اثر تیم دیلنی. نگارنده در حد توان میکوشد سهم زنان جامعهشناس در نظریههای اجتماعی کلاسیک را با تاکید بر کتب مرجع و منبع جامعهشناسی در ایران مورد ارزیابی قرار دهد. برای این منظور کتاب های «مراحل اساسی جامعهشناسی» تالیف ریمون آرون؛ «نظریه اجتماعی کلاسیک» اثر یان کرایب؛ «نظریههای جامعهشناسی» اثر غلامعباس توسلی؛ «زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی» اثر لیوئیس کوزر؛ «نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر» اثر ریتزر؛ و «نظریههای کلاسیک جامعهشناسی» اثر تیم دیلنی، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
توجه به سهم زنان جامعهشناس در توسعه نظریههای اجتماعی
هدف از بررسی این کتاب پاسخ به این سوالات است: زنان چه سهمی در نظریههای اجتماعی کلاسیک دارند؟ و نقش زنان در کتب مرجع دانشگاهی در ایران چگونه بازنمایی شده است؟
با نگاهی اجمالی به کتابهای «مراحل اساسی جامعهشناسی» تالیف ریمون آرون، «زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی» اثر لیوئیس کوزر، «نظریه اجتماعی کلاسیک» اثر یان کرایب و «نظریههای جامعهشناسی» اثر غلامعباس توسلی، میتوان دریافت که در آنها نه تنها اثری از نظریههای فمینیستی نیست، بلکه به زنانی که در تولید اندیشههای اجتماعی نقش داشتهاند نیز اشاره ای نشده است.
در کتاب «نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر» اثر ریتزر فصل هشتم این کتاب به نظریههای فمینیستی اختصاص یافته است. نویسنده در ابتدا به مسایل نظری بنیادی در فمینیسم و سپس به بررسی ریشهها و تاریخچه فمینیسم پرداخته است؛ اشارهای که هرچند مختصر ولی در خور توجه است، چون تنها کتاب مرجع و منبع نظریههای اجتماعی در دورههای مختلف تحصیلی است که خارج از مجموعه کتابهای فمینیستی به مسئله اجتماعی از منظر فمینیسم پرداخته است.
در این کتاب بصورت اجمالی به بررسی و تاثیرگذاری برخی زنان در عرصه جامعهشناسی پرداخته شده است، بطور مثال در معرفی «جسی برنارد» آمده است که: «او در زمره کسانی بود که درصدد استقرار جامعهشناسی به عنوان یک حرفه کاملاً پذیرفته شده در جامعه دانشگاهی آمریکا برآمده بودند و با پیگیری حرکت برنارد به سوی مشارکت در روشناندیشی فمینیستی میتوان تاریخ مشارکت زنان را در جامعهشناسی سده بیستم آمریکا بازنگری کرد. برنارد در دوره پس از سال ۱۹۶۴ دوازده کتاب و نیز مقالات و سخنرانیهای بیشماری را منتشر کرد و خودش را به عنوان یکی از صاحبنظران برجسته جامعهشناسی جنسیت شناساند» (ریتزر، ۱۳۸۶: ۴۷۸).
شاید بیشترین توجه به نطریههای فمینیستی مربوط به تیم دیلینی است. وی در فصل پایانی کتابش «نظریههای کلاسیک جامعهشناسی»، نگاهی داشته است به شماری از زنانی که در تنظیم و تبیین تفکرات اجتماعی نقش داشتهاند. دیلینی معتقد است سهم زنان در شکلگیری نظریههای اجتماعی در خور توجه و غیر قابل چشمپوشی است تا آنجا که دیده نشدن زنان را در سایه مردان به باد انتقاد میگیرد و مینویسد: «این که فصلی به زنان متفکر در زمینه علوم اجتماعی کلاسیک اختصاص نمییابد حاکی از آن نیست که زنان نقش مهمی در نظریهپردازی اجتماعی نداشتهاند، بلکه منعکسکننده واقعیت ساختار اجتماعی مردسالاری است که تقریباً در تمام جوامع در بخش عمدهای از تاریخ بشر یافت میشود» (دیلینی، ۱۳۸۷: ۴۱۷).
همچنین بخوانید: «چه کسی باور می کند؟»، ورزقان، شهریور ۱۳۹۱
دیلینی با این رویکرد فصلی از کتابش را به سهم زنان جامعهشناس اختصاص میدهد و برای اثبات ادعایش ضمن معرفی برخی از زنان حوزه علوم اجتماعی، تاثیرگذاری آنان در عرصه جامعهشناسی را به تصویر میکشد، نقشی غیر قابل انکار که تنها در سایه مردان مسلط بر علم و علم مردانه مسلط دیده نشده است. زنان جامعهشناس که معرفی مختصری از آنها در ادامه میآیند از جمله کسانی هستند که نمیتوان از نقششان و تاثیرشان بر حوزه جامعهشناسی چشم پوشید:
هریت مارتینو (۱۸۰۲-۱۸۷۶)
از مارتینو در جامعهشناسی کلاسیک صرفاً به مثابه شخصیتی حاشیهای نام برده میشود، آن هم صرفاً به این دلیل که او مترجم کتاب کنت به انگلیسی بود. اما وی فقط به ترجمه ایدههای کنت بسنده نکرد، او عصاره بسیاری از آثار او را بیرون کشید و به تشریح آن ها مبادرت ورزید. او همچنین مطالب زیادی درباره مسائل اجتماعی زمانهاش نوشت از جمله میتوان به نحوه برخورد با اخلاقیات و طرز رفتار، زندگی شرقی، گذشته و حال، واپسنگری مسافرت در غرب و… اشاره کرد. از او مقالههای بسیاری نیز در زمینههای مختلف بجا مانده است.
او در مقاله «صنعت زنانه» به تحلیل کار زنان در بریتانیای کبیر پرداخت و نتیجه گرفت که کار زنان اهمیت فراوانی در افزایش ثروت ملی دارد. او همچنین قانون اساسی آمریکا را مورد تحلیل قرار داد و آن را ضامن برابری و دموکراسی فقط برای مردان دانست. همچنین تاکید وی بر ارایه تعریفی از موضوع جامعهشناسی از دیدگاه روششناختی به پیشرفت جامعه شناسی کمک کرد. لنگرمن و نیبروک-برانتلی معتقدند لقب «مادر جامعهشناسی» برازنده اوست.
همچنین بخوانید: درباره هریت مارتینو
آنا جولیا کوپر (۱۸۵۸-۱۹۶۴)
او که از مادری آفریقایی – آمریکایی که برده بود زاده شد به واسطه بیانیه آزادی بردگان آزاد شد و آغاز به تحصیل کرد. از او دو کتاب برجای مانده: آوایی از جنوب که به اعتراض علیه اموری پرداخت چون عدم حمایت جنبش زنان سفیدپوست از سیاهپوستان، احقاق حقوق زنان سیاهپوست، چهرهپردازی منفی از سیاهپوستان در ادبیات و گسترشطلبی ایالات متحده و کتاب بردهداری و انقلابیون فرانسه. او با همین دو کتاب قابلیتهای خود را به مثابه نظریهپرداز برجسته جامعهشناسی در خصوص نژاد و جامعه هم در آمریکا و هم در سطح جهان نشان داد و توانست فضایی برای زنان روشنفکر آمریکایی-آفریقاییتبار پدید آورد تا بتوانند کار کنند و به تفکر بپردازند.
آیدا ولس بارنت (۱۸۶۲-۱۹۳۱)
او انسانی شجاع در راه احقاق حقوق مدنی، از مدافعان حقوق زنان و مدافع حق رای زنان، روزنامهنگار و سخنران بود. او در طول زندگی خود دست از مبارزه و نوشتن مقالات در راه تحقق نژادی و جنسیتی برنداشت. او با تحلیلهایی که درباره مسائل نژادی و جنسیتی انجام داد، به ویژه به سبب ارتباطی که میان این مسائل و نابرابری طبقاتی و بی عدالتی وجود دارد، در جامعهشناسی تاثیر گذار بوده است.
جین آدامز (۱۸۶۰-۱۹۳۵)
او مرکز هال هاوس که برای سکونت فقرا تدارک دیده شده بود را تاسیس کرد و فضای اشتراکی حاکم بر آنجا منجر به آن شد که آدامز نظریه جامعهشناسی خود را بر مبنای این ایده بنا کند که مردم باید به کار جمعی و مشترک بپردازند. او خالق آثار: دموکراسی و اخلاق اجتماعی؛ آرمانهای جدیدتر صلح؛ بیست سال در هال هاوس؛ خاطرات دور و دراز زنان؛ صلح و نان در ایام جنگ؛ و بیست سال دوم در هال هاوس است. غالبترین وجه در نظریه اجتماعی آدامز پرداختن به افراد و کنش متقابل آنان با اجتماع است که البته در چهارچوب فمینیستی افکار او قرار میگیرند.
با توجه به موارد فوق میتوان ادعا کرد که کتب درسی و منابع دانشگاهی درس نظریههای اجتماعی در ایران سهمی در خور و شایسته به زنان جامعهشناس زنان نظریهپرداز اختصاص ندادهاند و این خلاء را نزد بسیاری از دانشجویان میتوان مورد ارزیابی قرار داد. با این اوصاف اگر یک دانشجوی رشته جامعهشناسی از روی علاقه شخصی به سمت نظریات فمنیستی نرود، کتب و دروس دانشگاهی به صورت مستقل چیزی برای ارایه به وی ندارند. این مسالهایست که بایستی اساتید و دانشجویان علاقمند به مسایل زنان مد نظر قرار دهند.شاید معرفی کتب جدید چون اثر دیلینی یک گام موثر در پر کردن این خلا باشد.
منابع:
– دیلینی، تیم. (۱۳۸۷) «نظریههای کلاسیک جامعهشناسی»، ترجمه بهرنگ صدیقی- وحید طلوعی، تهران: نشر نی.
– ریتزر، جورج. (۱۳۸۶) «نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر»، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی، چاپ دوازدهم.