حفظ الصحه برای زنان؛ نگاهی تاریخی به امر سلامت زنان

0
539

تا قانون خانواده برابر: در سال ­های پس از انقلاب مشروطه تغيير در ساختار اجتماعي ايران – هرچند بسیار كند- به همراه الزاماتي كه در حوزه روابط بين‌الملل بر کشور وارد مي ‌شد، وضعيت دروني جامعه را با بحران ­هاي اساسي مواجه ساخت و آشفتگي ‌هايی را در حوزه اجتماعي ایجاد کرد. اين شرایط، اهميت تغيير و نوسازي جامعه را از حدي صرفاً تئوريك به مقوله‌ اي عملي تبدیل کرد. یکی از ویژگی­های مدرنیته توجه به امر بهداشت و سلامت است که در این زمان محل توجه بود.

مسئله مورد بررسی من در این گفتار مورد خطاب قرار دادن زنان در بهداشت نوین و مسایلی است که در این میان مورد توجه کارگزاران جامعه بوده است. در پرداختن به این مسئله، ابتدا به اقدامات دولتی در امر بهداشت و سلامت عمومی انجام پذیرفته نظر می اندازیم، سپس آن را از منظر فعالان حوزه زنان که فعالیت­ های غیردولتی زنان در این دوره را بر عهده داشتند و در تصمیم ­گیری ­های کلان حکومتی موثر بوده ­اند مورد توجه قرار می ­دهیم. نشریات زنان یکی از عرصه­ های فعالیت زنان بود که می­ توان با مراجعه به آنها به دیدگاه فعالان زن دست بیابیم. از انتشار اولین نشریه زنانه در 1289 توجه به بهداشت، سلامت و حفظ ­الصحه زنان امری مهم بوده و با تاکید در آن باب سخن گفته می ­شد. بطور کلی شاید بتوان گفت فعالان زن با مهم نمودن حوزه خصوصی و آنچه در آن اتفاق می ­افتاد، مسئولیت ورود مدرنیته به عرصه خصوصی را بر عهده گرفتند. یکی از مسایلی که در عرصه خصوصی، به زعم آنها، مهم تلقی می­ شد، بهداشت بود. به این منظور بخش حفظ ­الصحه مجلات مختلف زنان (شکوفه، جمعیت نسوان وطنخواه، عالم نسوان) در فاصله سال­های 1289 تا 1311 مورد بررسی قرار گرفتند. مجله دانش و شکوفه هفته نامه بودند که در فاصله سال­های 1289 تا 1298 چاپ می­ شدند و جمعیت نسوان وطنخواه و عالم نسوان به صورت دو ماهیانه در فاصله سال­های 1299 تا 1314 به چاپ می ­رسیدند.

سال ­های مورد بررسی من سال­های بعد از انقلاب مشروطه تا اواسط دوره رضاشاه (1314) است که دولت مدرن در آن شکل گرفته است. در ابتدا نگاهی به روند امر بهداشت و پزشکی می­ کنیم. به نظر می ­رسد ورود پزشکی و بهداشت مدرن در ایران بیش از 100 سال قدمت دارد. اولین درمانگاه پزشکی در تهران توسط پزشکی فرانسوی که همراه با ژنرال گاردن در سال 1223 ه.ق (1807م) به ایران آمد تاسیس شد. ناصرالدین شاه برای آنکه تحولی در وضعیت طبابت و تحصیل طب ایجاد کند به دکتر کلوکه حکیم مخصوص خود دستور می­ دهد که عده ای را نزد خود پذیرفته به آنان طب جدید تعلیم دهد. بعدتر داروسازی، طب و تشریح از رشته ­های اصلی تعلیمات دارالفنون شد. در دارالفنون هفته ­ای یک بار شورای طبی یا مجلس حفظ ­الصحه تشکیل می ­شد که هدف آن بحث درباره امراض مسری و شیوع آنها در ولایات مختلف ایران بود. تصمیماتی که برای جلوگیری و درمان این امراض در این مجلس گرفته می ­شد به دولت ابلاغ می ­شد. اما اولین مجلس حفظ الصحه دولتی و رسمی ایران در تهران با تاکید بر سه اصل: تاسیس قرنطینه در بنادر، اجرای عمل آبله ­کوبی عمومی، ایجاد یک باب بیمارستان اختصاصی زنان و کودکان (سازمان ملی اسناد ایران: سیصد و بیست و هفت) تشکیل شد.

در 1297 اولین بیمارستان نسوان تهران با هزینه وزارت معارف تاسیس شد. این بیمارستان از قسمت ­های طبی، جراحی، قابلگی، مطب عمومی تشکیل شده بود. در سال 1298 مدرسه قابلگی با ده نفر شاگرد دارالمعلمات در این بیمارستان تاسیس شد.

رضاشاه در قامت یک دیکتاتور مصلح، با کودتای 1299 به عرصه سیاسی ایران وارد شد. او که مجری سیاست­های مدرنیزاسیون در ایران بود اقداماتی در زمینه سلامت و بهداشت انجام داد. بعد از کودتای 1299 و روی کار آمدن وی، اقداماتی در راستای بهبود سلامت عمومی به اجرا درآمد. از جمله آن می ­توان به تاسیس انیستو پاستور، وضع مقررات برای محدود کردن و ممنوعیت ادویه مخدره، استخدام و اعزام پزشکان به شهرستان­ها، اصلاح و توسعه قرنطینه­ های سرحدی اشاره کرد. دانشکده پزشکی از اولین دانشکده ­هایی بود که بعد از شکل­ گیری دانشگاه تهران تاسیس شد.

با وجود تشکیل دولت مدرن توسط رضاشاه در ایران و سیاست­ های مدرنیزاسیون وی، سلامت و بهداشت عمومی به نسبت امور دیگری چون امور نظامی کم اهمیت بود و راهکار عملی برای آن تدارک دیده نشده بود. گرچه در بهداشت عمومی بهبود حاصل شد و از بیماری­های اپیدمیک کاسته شد اما همچنان مسئولیت سلامت و بهداشت افراد در حوزه خصوصی تعریف می­ شد. ارجاع بهداشت عمومی به حوزه خصوصی، خانواده را وارد معادلات سلامت می ­کرد. در این میان زنان مسئول بهداشت خانواده تلقی شده و آنچه در حوزه عمومی برآورده نمی ­شد از آنها توقع انجامش می ­رفت. این مسئله نه تنها در سیاست­های دولت که در گفتارهای زنان فعال به میزان زیاد دیده می ­شد؛ در بخش حفظ ­الصحه مجلات اغلب به دو صورت به سلامت زنان توجه می ­شد : 1- توصیه ­هایی برای سلامت اعضا دیگر خانواده که زنان باید مسئولیت آن را بر عهده گیرند. 2- توصیه های سلامت برای زنان مانند ورزش کردن یا هر توصیه دیگر .

پرداختن به حفظ ­الصحه زنان در تمام این سال ­ها بر حسب وظایفی بود که زنان در حوزه خصوصی بر عهده داشتند. زنان مدیره خانه­ و متصدی ایجاد خانه ­ای سالم بودند. خانه سالم، شهر سالم و مملکتی سالم به همراه می ­آورد:

«حفظ ­الصحه از برای سلامت و معیشت افراد و اجتماع انسانی لازم است. طرز معیشت خانوادگی و نظافت علاقه مهمی به آبادان و عمر آن مملکت دارد. چه هر گاه امور معاش خانه­ های انفرادی منظم شد. طریق اعاشه معتدل گردید. قطعا عقل و جسم افراد هم سالم و کامل و خانه اجتماعی ملت یعنی مملکت محمود خواهد شد.» (اولین قدم، جمعیت نسوان وطنخواه، سال اول، شماره 1).

سلامت زنان از آن جهت مهم بود که آنها مسئولیت توالد و تناسل را بر عهده داشتند و باید نقش­ های بسیاری را بر عهده بگیرند:

بقای نوع انسان و تکثر افراد انسان و هیئت اجتماعیه آن و آسایش و آلایش ایشان بسته است بوجود زنها زیرا که افراد انسان زیاد نمیشود مگر به تناسل و جزء عمده توالد و تناسل زنها می باشند ...(شکوفه، سال اول، شماره4)

زنان – چندان اهمیتی به رعایت حال و صحت مزاج خود نمی دهند تا بتوانند 3 وظیفه مربوط به خود را که عبارت از خانه داری، شوهر داری و مادری است درست انجام دهند. (خانه­داری، عالم نسوان، سال هفتم، شماره 5)

بخش اعظمی از بحث ­های سلامت به بهداشت دوران بارداری و زایمان زنان و سلامت کودکان اختصاص دارد که با مهم نمودن این سالها در زندگی این زنان همراه بود:

«زنان همیشه محل ملاحظه ­اند مخصوص در ایام حمل و زمان رضاع در دول متمدنه تربیت شده زنان حامله از خیلی از زحمات و کارها معاف می باشند و نهایت دقت را در حفظ صحت و راحت آن­ها می نمایند حتی آنکه هرگاه کسی با زن حامله طرف نزاع و ادعایی باشد حکومت ادعای طرف را تا مدتی توقیف می نماید مبادا اسباب زحمت و اعراض آن زن شود هر گاه بخواهیم نسبت بدهیم امراض مردها را با امراض زنان البته یک ثلث امراض زنان زیادتر است» (باقی از حفظ الصحه خواتین، شکوفه، سال اول، شماره 5).

فرزندآوری مسئولیت مهمی است که بر عهده زن گذاشته شده پس باید قبل از انعقاد نطفه لیاقت و برازندگی مادر شدن خود را عمیقانه بسنجد. به علاوه باید ترتیبات سلامت جسمانی، معنوی زن بر حسب قاعده باشد. غذا خوردن، خوابیدن و استراحت و حتی لباس پوشیدن زن در دوران بارداری باید به گونه­ ای باشد که به طفل آسیب نرسد. برای داشتن فرزندی سالم باید سلامت زن مورد توجه قرار بگیرد:

پس ای خانمهائی که میل دارید که طفل شما در شکم سالم باشد و سالم بزائید و سالم شیر بدهید و خودتان سالم باشید، باید حفظ الصحه داشته باشید.(شکوفه، سال اول، شماره5)

توجه به سلامت کودک با تشریح فیزیولوژی کودک (عالم نسوان، سال سوم،شماره2) توضیح مراحل رشد او، تغذیه (عالم نسوان، سال چهارم، شماره5)، بیماری های خاص در او (عالم نسوان، سال هشتم، شماره6) همراه بوده و هدف اصلی زن دادن یک عضو سالم و فعال و سودمند به ایران باید می بود. (عالم نسوان،سال 12، شماره1)

علاوه بر مراقبت از کودکان، زنان مسئول مراقبت از سلامت و بهداشت اعضای دیگر خانواده­ هایشان نیز بودند و باید نقش مهمی در نگهداری از بیماران، سالمندان و … ایفا می­ کردند:

در ایران لازم است که مادران و دختران بزرگ مختصری در باب پرستاری اشخاص مریض بدانند زیرا که پرستاران تعلیم یافته و مریضخانه ­های صحیح آراسته خیلی کمیاب است. بنابراین اغلب اتفاق می ­افتد که اشخاص مریض باید در منزل خود پرستاری شوند. (عالم نسوان، سال سوم، شماره3)

بخش دیگری از بحث ­های حفظ­ الصحه به شناخت بیماری ­ها اختصاص داشت. بیماری­ های سل، وبا، مالاریا، برص، ، امراض چشمیه، امراض تناسلیه و … معرفی می ­شد و اغلب علاوه بر معرفی ویژگی ­ها و علائم بیماری، به مراقبت ­های خانگی که در راستای بیماری می ­توان انجام داد توجه می­ شد، مراقبت ­هایی نظیر نوع غذا و استراحت و … . امراض تناسلیه نظیر سفلیس و سوزاک مسئله مهمی بود که در این سال ­ها تلاش وافری برای رفع آن صورت می گرفت. افزون بر بیان مختصات این بیماریها، از عواقب آن سخن بسیار می­ رفت. روایت ­های بسیاری از زنانی که در اثر ازدواج با مردی که به بیماری ­های مقاربتی دچار بود، به این گونه بیماریها مبتلا می ­شد، بیان می ­شد و از مردان خواسته می ­شد همسرانشان را از بیماری ­های خود آگاه سازند. علاوه بر این هشدارها، جمعیت نسوان وطنخواه «موارد سه گانه­ای را تقدیم و امور لوایحی در حدود مواد معروفه تهیه و به مقام مجلس شورای ملی تقدیم داشتند» که از جمله آن « لزوم تجزیه خون و اعمال سایر معاینات طبی قبل از تحقق ازدواج» و « اعزام چند نفر از بنات بی ­بضاعت ایرانی برای تحصیل علم قابلگی به مصر یا بیروت» بود.

بحث درباره سلامت زنان به طور خاص، بیماری ­های خاص زنانه چون خون آمدن خلاف قاعدگی، ورم پستان، سقط جنین عمدی و… را در بر می گرفت. همچنین اهمیت ورزش در سلامت زنان نیز محل توجه بود. ورزش برای زنان از جمله مسایلی بود که از سال 1304 و با تاسیس سازمان پیشاهنگی مورد توجه زنان فعال قرار گرفت. سازمان پیشاهنگی در 1304 تاسیس شد و در 1307 به اوج فعالیت خود رسید. پس از 1312 نهضت پیشاهنگی همراه با تربیت بدنی مهمترین اولویت را برای دولت پیدا کردند و رضا شاه آن را بهترین آموزش برای شادی و نیکبختی نسل جوان نامید. در 1314 مرکزی برای فعالیت پیشاهنگی و ورزشی زنان تاسیس شد. (ماتی،1383: 201 – 202) در مدارس دخترانه فعالیت ­های ورزشی پی گرفته می­شد و در نشریات هم برای آن تبلیغ می ­شد. با این وجود ورزش زنان با مردان متفاوت بود:

عقیده پروفسورها این است که دخترها مادامیکه به حد بلوغ نرسیده ­اند می ­توانند مانند پسرها ورزش کنند. ولی ورزش ­های سخت و طاقت فرسا برای دوشیزگان فوق­ العاده مضر می باشد. (ورزش نسوان، عالم نسوان، سال هفتم، شماره 5)

بخش دیگری که در حفظ ­الصحه زنان که (گرچه در میزان کم) مورد توجه بود بحث در باب فیزیولوژی بدن زنان بود. انگار بدن زنان با ترکیبات ویژه آفریده می ­شود. بدن زنانه ­ای که درباره ویژگی های خاص آن سخن گفته می ­شود. از تغییرات حالات و کیفیات فیزیولوژی و تغییرات معنوی دختران در نزدیکی بلوغ تا تشریح ساختار تولید مثل زنان و تغییراتی که در زمان بارداری و زایمان و پس از زایمان بر آنها واقع می­ شود. این مسئله از آنجا حائز اهمیت است که این مسائل در نشریات در حوزه عمومی منتشر می­ شده و قابل خواندن برای همه از جمله مردان بوده است و همچنین در زمانه­ای سخن از این باب می ­رفته که هنوز زنان با حجاب کامل چادر و (حتی) پبچه در فضای عمومی حاضر می شدند و جایی برای ابراز تن زنانه وجود نداشت. نویسندگان این مطالب هم تنها زنان نبودند که بیشتر پزشکان مرد بودند. پزشکی جدید ضمن عینی کردن مسایل بهداشتی و خارج کردن آن از اوهام و خرافات، گامی در جهت افسون­ زدایی از بدن زنانه ­ای که هنوز عرصه بروز اجتماعی نیافته بود، برداشت.

به این ترتیب می ­توان گفت که پزشکی نوین و کارگزاران آن، گرچه توصیه­ های بهداشتی برای زنان را در جهت حفظ سلامت دیگران می­ دیدند و دلیل مراقب زنان از سلامت خود را سلامت فرزندانی که به دنیا خواهد آورد و یا مراقبت از دیگران در نقش پرستار می ­دانستند؛ تعریفی از بدن زنانه نیز ارائه دادند. بدن زنانه ­ای که با ارائه قواعد جدیدی همچون استحمام هر روزه، رعایت حد اعتدالی در هوای آزاد، ورزش بطور اعتدالی، تناسب اندام هر چه بیشتر کنترل می ­شود. امری که با کشف حجاب و تعبیر جدید از تن زنانه، به گونه دیگر ادامه یافت.

 

منابع:

· ماتی، رودی (1383). آموزش و پرورش در دوره رضا شاه. در کرونین ، استفانی (1383). رضا شاه وبرآمدن دولت نوین. ترجمه مرتضی ثاقب فر. تهران: جامی.

  • نشریات شکوفه، عالم نسوان، جمعیت نسوان وطنخواه

 

این مقاله در مجله جستارهای در جامعه شناسی تاریخی شماره اول به چاپ رسیده است.