پورنوگرافی و خشونت

0
511

تا قانون خانواده برابر: پورنوگرافی یک معلم قوی در زمینه باورها و رفتارها است و در واقع شرایط ایده آلی را برای یادگیری فراهم می کند. پورنوگرافی نه تنها رفتارهای جنسی به خصوصی را آموزش می دهد بلکه می تواند در شکل گیری نگرش های کلی نسبت به زنان و کودکان، چگونگی روابط و ماهیت سکسوآلیته نقش داشته باشد. بدیهی است که برخی واکنش های مهم ذاتی و غریزی هستند اما بخش بزرگی از باورها و رفتارهای ما اکتسابی هستند. همزمان با یاد گرفتن این رفتارها، ما می آموزیم که آن ها چقدر قابل قبول و محرک هستند. به دلایل بسیاری -که در ادامه خواهیم دید- پورنوگرافی یک معلم بسیار موثر در زمینه باورها و رفتارها است که به مخاطبانش می آموزد که این رفتارها قابل قبول هستند و همزمان آن ها را تحریک به انجام رفتارهای مشابه می کند.

عوامل موثر بر یادگیری

ما از تصاویر نسبت به کلمات بیشتر می آموزیم زیرا تصاویر حاوی میزان اطلاعات بیشتر در قالب فشرده تری هستند. نگاهی گذرا به یک تصویر اطلاعات بیشتری را نسبت به نگاهی گذرا به یک کلمه انتقال می دهد. کلمات اغلب انتقال دهنده نظرات هستند در حالی که تصاویر بیشتر انتقال دهنده وقایع یا حقایق هستند. ما در ذهن خود در مقابل کلمات و نظرات به استدلال می پردازیم اما این فرآیند استدلال در مورد وقایع یا حقایق به ویژه زمانی که در قالب تصاویر ارائه می شوند، بسیار کمتر روی می دهد.

 از سوی دیگر ما زمانی که برانگیخته می شویم، بهتر یاد می گیریم. اگر چیزی دستگاه عصبی سمپاتیک ما را فعال کند، ما آمادگی بیشتری برای یادگیری و یادآوری اطلاعاتی که در این حالت دریافت می کنیم، خواهیم داشت. انگیختگی[۱] ممکن است ناشی از هیجان، شادی، ترس، انزجار یا تنش های جنسی باشد. ما تجربیاتی را که در هر کدام از این حالات کسب کرده باشیم، به خوبی به خاطر می آوریم.

 اگر این تجربیات تقویت شود، فرآیند یادگیری بهتر می شود. رفتاری که پاداش دریافت می کند به احتمال زیاد تکرار می شود در حالی که رفتاری که با مجازات رو به رو شود، کمتر احتمال دارد که تکرار شود. بر مبنای این تقسیم بندی، انگیختگی جنسی و ارگاسم نوعی پاداش رفتار محسوب می شود. ما به صورت ذاتی از انگیختگی جنسی و ارگاسم لذت می بریم اما می آموزیم که چگونه، کجا و با چه کسانی می توانیم این لذت ها را تجربه کنیم. اگر یک رفتار جنسی جدید به ارگاسم منجر شود، تمایل ما برای تکرار آن بیشتر می شود.

فرآیند یادگیری زمانی که یک رفتار به صورت نمایش عملی مشاهده شود، بهتر صورت می گیرد. دیدن پاداش ها و مجازات هایی که در این نمایش ها داده می شود، اثرات مستقیمی بر رفتار ما دارد. حتی لازم نیست که ما به طور مستقیم این پاداش ها و نتایج را تجربه کنیم. ما با دیدن تاثیر برخی رفتارها بر دیگران یاد می گیریم که آن ها را تکرار یا از انجام دادنشان اجتناب کنیم.

در نهایت دیدن تصاویری که در آن ها افراد برای انجام رفتارهای مشخص جنسی پاداش می گیرند، در بیننده تحریک جنسی ایجاد می کنند و به ارگاسم ختم می شوند، می تواند در شکل دهی عمیق باورها و رفتارهای اکتسابی به طور موثر عمل کند. پورنوگرافی می تواند همه این مولفه ها یعنی تصاویر، انگیختگی، تقویت، نمایش عملی و پاداش را یک جا ارائه کند و به همین دلیل است که می گوییم پورنوگرافی معلم قوی در زمینه باورها و رفتارها است و شرایط ایده آلی را برای یادگیری فراهم می کند.

یک دسته از باورهایی که ما می آموزیم، باورهای «مجاز کننده[۲]» نام دارند. این باورها به ما اجازه می دهند فعالیت هایی را که دوست داریم انجام دهیم و به ما می گویند که نیازی به توقف، تغییر یا کاهش مشارکت در این فعالیت ها وجود ندارد. این باورها به ما می گویند کاری که می کنیم طبیعی است و همه آن را انجام می دهند.

این ویژگی «ممکن است مخرب ترین تاثیر پورنوگرافی باشد: یعنی پذیرش نگرش ها (نگرش های آشکار و نگرش های زیرپوستی) که پورنوگرافی بیان می کند. نمایش پورنوگرافیک سکسوآلیته زنان و کودکان به تحریف حقایق درباره تمایلات آن ها می پردازد و به محق بودن مردان در استفاده از زور، خشونت و کارهای اهانت آمیز توسط بازیگران مرد مشروعیت می بخشد[۳]». به عبارت دیگر پورنورگرافی نه تنها می تواند برخی نگرش های اجتماعی را آموزش دهد بلکه مشارکت در فعالیت های مبتنی بر این نگرش ها را نیز مجاز می کند.

پورنوگرافی یک معلم ایده آل برای ترویج چنین نگرش ها و رفتارهایی است. پورنوگرافی می تواند رفتارهای خاص جنسی و نگرش های کلی نسبت به زنان و کودکان، چگونگی روابط و ماهیت سکسوآلیته را آموزش دهد و در نتیجه این آموزش برای انجام طیف گسترده ای از اقدامات توجیه بتراشد. برای مثال مردی که با نگاه کردن به تصویر کودکان خندانی که با افراد بزرگسال رابطه جنسی دارند یا کتک زدن، تحقیر کردن و تجاوز کردن به زنی که از لحاظ جنسی تحریک شده است، خودارضایی می کند، می آموزد که دیگران از این رفتارها لذت می برند پس او نیز مجاز است که از این روش ها استفاده کند.

بنابراین پورنوگرافی تنها یک معلم قوی نیست بلکه موجد اثرات چندوجهی گسترده ای است. پورنوگرافی می تواند آموزش دهد که چه کاری را، با چه کسانی و هر چند وقت یکبار انجام دهید. انجام این کارها مشکلی ندارد و همین حالا می توان تحریک برای انجام دادن آن ها را آغاز کرد. پس این تعجب آور نیست که بسیاری از روانشناسان، پورنوگرافی اینترنتی را «کراک کوکایین[۴]» می نامند. دسترسی رایگان به پورنوگرافی ها از طریق کامپیوترهای شخصی در حریم خصوصی خانه ها دلیل قدرتمندی این محصول است.

برخی پیام های پورنوگرافی در راستای آموزش باورها و رفتارها است. برخی از این رفتارها آسیب شناختی[۵]، غیرقانونی یا هر دوی این ها است. رفتارهای غیرقانونی مانند تجاوز، کودک آزاری جنسی[۶]، تن فروشی، خشونت خانوادگی، آزار جنسی و برخی پارافیلیاها[۷] (مانند عورت نمایی[۸]، تماشاگری جنسی[۹] و رابطه جنسی با حیوانات[۱۰]). پیام های برخی پورنوگرافی ها در مورد روابط، سکسوآلیته و زنان می تواند مخرب باشد حتی اگر آن پورنوگرافی غیرقانونی یا آسیب شناختی نباشد.

این یادگیری ها بر نگرش افراد نسبت به خشونت جنسی، روابط، جذابیت شریک جنسی، آزادی زنان، آزار جنسی کودکان، خشونت خانوادگی، تن فروشی، انحرافات جنسی، مصرف الکل و رفتارهای مخاطره آمیز جسمی موثر است.

 

 

 

پورنوگرافی و نگرش ها نسبت به خشونت جنسی

افسانه های تجاوز مجموعه ای از باورها هستند که در آن زنان مسئول تجاوز هستند، دوست داشتند و می خواستند مورد تجاوز قرار بگیرند و در نهایت گاهی از برخی پیامدهای ناچیز این مسئله رنج می برند. شماری از مطالعات به میزان پذیرش افسانه های تجاوز پس از تماشای منظم پورنوگرافی (خشونت آمیز یا غیرخشونت آمیز) توسط سوژه ها و نوع رایج پورنوگرافی مورد استفاده آن ها پرداخته اند.

مردان اغلب تصاویری از زنان نشان داده اند که در آن ها زنان با اعمال خشونت جنسی تحریک می شوند، سپس تجاوز اتفاق می افتد و زن موجود در این تصاویر از این تجاوز بیشتر از آنکه آسیب ببیند، لذت می برد پس زنان به طور کلی از تجاوز لذت می برند[۱۱].

مردان ژاپنی که در معرض تصاویری بودند که زنان را در حال لذت بردن از تجاوز نشان می داد، گمان می کردند که زنان به طور کلی از تجاوز لذت می برند و تنها در قالب اتهامات واهی به آن اعتراض می کنند در حالی که مردانی که که در معرض تصاویری قرار داشتند که زنان را در حال درد کشیدن نشان می داد این نظر را به طور کلی رد می کردند[۱۲].

مطالعه دیگری از مردان نه تنها در مورد تصاویری که دیده اند بلکه در مورد نوع رایج پورنوگرافی مورد استفاده آن ها سوال کرد[۱۳]. کسانی که به طور منظم و زیاد پورنوگرافی تماشا می کردند در مقایسه با کسانی که کمتر از این محصول استفاده می کردند، بیشتر پذیرای افسانه های تجاوز، خشونت علیه زنان، احتمال گزارش شده تجاوز و اعمال جنسی اجباری، باورهای جنسی خصمانه و واکنش های غیرانسانی جنسی بودند.

این مطالعات نشان می دهد که استفاده از پورنوگرافی حتی هنگامی که حاوی خشونت جنسی نیست، باورها را در مورد تجاوز و خشونت جنسی تغییر می دهد. اگر زنان دوست دارند و سزاوار هستند که مورد تجاوز قرار بگیرند پس نیازی به خویشتنداری جنسی یا کنترل میل جنسی نیست. پورنوگرافی به مردان می آموزد که زمانی که زنان «نه» می گویند، نیازی به متوقف کردن فرآیند رابطه جنسی نیست. بنابراین یک مرد ممکن است بیاموزد که دلیلی برای اهمیت دادن به مقاومت، گریه، فریاد، تقلا یا نه گفتن یک زن وجود ندارد زیرا در نهایت او این رفتار را می خواهد و از آن لذت می برد. مرد می تواند نتیجه بگیرد که مقاومت زن ساختگی است و بخشی از رفتار جنسی او است که به ارگاسم منتهی می شود. مرد حتی ممکن است مقاومت زن را تحریک کننده فرض کند و آن را بخشی از الگوی جنسی بداند. به عبارت دیگر پورنوگرافی خشونت را سکسی جلوه می دهد[۱۴].

پورنوگرافی و رفتارهای خشونت آمیز جنسی

نگرش های خشونت آمیز جنسی منجر به افزایش احتمال ارتکاب رفتار خشونت آمیز جنسی می شود. مطالعات نشان می دهد پسران جوانی که از محصولات پورنوگرافی استفاده می کنند، بیشتر در معرض ارتکاب خشونت جنسیِ فعال هستند[۱۵]. تاثیرات پورنوگرافی نه تنها به محصولاتی که با آن سر و کار دارید مرتبط است بلکه به فراوانی استفاده از این محصولات نیز بستگی دارد. مردان هرچه بیشتر از محصولات پورنوگرافی خشن استفاده کنند، احتمال بیشتری دارد که یک رابطه جنسی اجبارآمیز شامل استفاده از زور و اجبار فیزیکی (مانند تجاوز) را شروع کنند[۱۶].

گرچه مطالعات بسیاری روی رفتار مردان متمرکز شده اند اما برخی از مطالعات نیز به بررسی وضعیت زنان قربانی پرداخته اند. یکی از مطالعات، به بررسی تجربیات ۱۰۰ زن قربانی که به مرکز بحران تجاوز معرفی شده بودند، پرداخته است. ۲۸درصد این زنان گفته اند که فرد سوء استفاده کننده از پورنوگرافی استفاده می کرده است. ۵۸درصد نمی دانستند که آیا فرد سوء استفاده کننده از پورنوگرافی استفاده کرده است یا نه؟ ۴۰درصد از گروه اول، اظهار کرده اند که دیدن پورنوگرافی بخشی از فرآیند جنسی اجبار آمیز بوده که در طول رابطه یا تنها در هنگام شروع از آن استفاده می شده است و ۴۳درصد ابراز کرده اند که دیدن این فیلم ها، ماهیت سوء استفاده را تحت تاثیر قرار می داده است. هیچ یک از این زنان عقیده نداشتند که این فیلم ها امکان تکرار سوء استفاده را کاهش می دهد اما ۲۱درصد معتقد بودند که دیدن این فیلم ها موجب افزایش امکان تکرار سوء استفاده می شود و ۱۴درصد عقیده داشتند که سطح خشونت با دیدن این تصاویر افزایش می یابد. از کل جمعیت، ۱۲درصد ابزار کرده اند که فرد سوء استفاده کننده از حرکات پورنوگرافی تقلید می کرده و ۱۴درصد گفته اند بارها از سوی دیگران مجبور شده اند تا کارهایی را که در پونوگرافی انجام می شده، تکرار کنند[۱۷].

پژوهش فرا تحلیلی[۱۸] ۳۳ مطالعه( فرا تحلیل روشی است که در آن به بررسی یافته ها در تعداد زیادی از مطالعات می پردازند) نشان می دهد که در معرض پورنوگرافی خشونت آمیز یا غیر خشونت آمیز قرار گرفتن، میزان پرخاشگری رفتاری را افزایش می دهد[۱۹]. این مطالعات به طور کلی نشان می دهند که انواع بسیاری از پورنوگرافی و استفاده مکرر از آن ها با رفتارهای منفی (فانتزی های خشونت آمیز یا آزارهای خشونت آمیز واقعی) مرتبط هستند. این الگوها در افراد بزرگسال و افراد زیر سن قانونی و در مطالعات متمرکز بر مجرمان و قربانیان دیده شده است.

کودک آزاری جنسی، آزار جنسی و خشونت خانوادگی

استفاده از پورنوگرافی کودکان شاخص مناسبی برای یافتن رگه هایی از کودک آزاری جنسی در افراد است. گاهی فانتزی ها می توانند شاخص های بهتری نسبت به رفتارها باشند شاید چون افراد در فانتزی ها سوژه های متعدد و کنترل بیشتری دارند تا در رفتاری که به حضور دیگران وابسته است[۲۰].

تجاوز تنها شکل خشونت جنسی اعمال شده به زنان بر اثر استفاده از پورنوگرافی نیست. بسیاری از زنان در محل کار یا محیط های دیگر مورد آزار جنسی قرار می گیرند. احتمال آزار دادن جنسی دیگران و در معرض محصولات جنسی و پورنوگرافی قرار داشتن، به طور قابل توجهی با یکدیگر همبستگی نشان می دهد[۲۱].

خشونت خانوادگی شکل دیگری از خشونت علیه زنان است و مانند سایر خشونت ها با استفاده از پورنوگرافی افزایش می یابد. به طور معمول خشونت خانوادگی می تواند جسمی یا روانی باشد اما در بسیاری از موارد با خشونت جنسی نیز همراه است. استفاده فرد خشونت کننده از پورنوگرافی و الکل به طور همزمان، زن قربانی را در معرض خشونت بیشتری قرار می دهد. پورنوگرافی به تنهایی امکان خشونت ورزی را دو برابر می کند و زمانی که الکل هم به این معادله اضافه شود، ضریب خشونت به سه افزایش می یابد[۲۲]. این مطالعات ادعا نمی کنند که تماشای پورنوگرافی موجب اعمال خشونت مثلا در قالب ضرب و شتم می شود اما اظهار می کنند که تماشای پورنوگرافی می تواند میزان خشونت جنسی را که ممکن است ضرب و شتم نیز به همراه داشته باشد، افزایش دهد.

تن فروشی، شرکای جنسی و پارافیلیا

یک مطالعه نشان می دهد ۶۶درصد مردانی که مشتری تن فروشی هستند، در یک سال گذشته حداقل یک فیلم پورنو تماش کرده اند. مردانی که به طور ثابت به تن فروشان مراجعه می کنند، بیشتر به تماشای فیلم پورنوگرافی تمایل نشان می دهند تا مردانی که تنها یک بار از خدمات تن فروشی استفاده کرده اند. الگوی مشابهی در مورد استفاده از مجلات پورنوگرافی وجود دارد. یعنی مردانی که به طور مرتب به تن فروشان مراجعه می کنند تمایل بیشتری به استفاده از مجلات پورنوگرافی نشان می دهند[۲۳].

استفاده از پورنوگرافی، مردان را به سمت این احساس هدایت می کند که شریک جنسی اصلی آن ها از جذابیت بالایی برخوردار نیست[۲۴]. در ادامه رضایت این مردان نسبت به جذابیت جنسی، عملکرد جنسی و سطح محبت و شور رابطه جنسی با شریک اصلی خود کاهش می یابد و تمایل بیشتری به رابطه جنسی بدون دخالت مولفه های احساسی و عاطفی نشان می دهند[۲۵]. مردانی که به طور مرتب پورنوگرافی تماشا می کنند، نسبت به مردانی که کمتر از این محصولات استفاده می کنند، از اصطلاحات جنسی بیشتری در توصیف ساختار «زن» استفاده می کنند[۲۶]

پارافیلیا یک اختلال روان پزشکی در زمینه سکسوآلیته است. این اختلال در گذشته انحراف جنسی[۲۷] نامیده می شد. پارافیلیا شامل رفتارهایی است که در آن بروز میل جنسی نابهنجار است (مانند رابطه با حیوانات) یا خود رفتار جنسی نابهنجار است (مانند سادومازوخسیم[۲۸]). برخی پارافیلیاها تک نفره هستند (مانند فتیشیسم[۲۹]) و برخی با حضور افرادی صورت می گیرد که توافقی روی این مسئله ندارند (عورت نمایی). این رفتارها اکتسابی هستند. مردان ممکن است در ابتدا از روی کنجکاوی پورنوگرافی نگاه کنند. گاهی ممکن است مجبور شوند از نسخه های قوی تر استفاده کنند زیرا پورنوگرافی های عادی دیگر آن ها را تحریک نمی کند. در هر صورت آن ها ممکن است این رفتارها را بیاموزند. رفتارهایی که در گذشته نفرت انگیز بودند، به تدریج از غیرعادی بودن آنها کاسته شده است. سپس رواج پیدا کردند و حالا به مرور زمان تبدیل یه یک رفتار سکسی شده اند.

 

روابط، آزادی زنان و رفتارهای مخاطره آمیز

استفاده از پورنوگرافی اثرات منفی متعدد دیگری نیز دارد. یکی از این اثرات، تغییر درک از روابط است. برای مردان، استفاده بیشتر از پورنوگرافی به پذیرش بالاتر رابطه جنسی خارج از تعهد عاطفی و کاهش اهمیت محوری فرزندان در رابطه ازدواج منجر شده است[۳۰]. در برخی مطالعات کاهش تمایل به داشتن فرزند به ویژه فرزند دختر نیز گزارش شده است[۳۱].

کسانی که به طور منظم پورنوگرافی می بینند تمایل کمتری به حمایت از جنبش های زنان دارند. این ادعا در مورد زنان و مردان صادق است[۳۲].

برای مردان استفاده بیشتر از پورنوگرافی با مصرف بالای الکل همبستگی نشان داده است[۳۳]. پورنوگرافی همچنین رفتارهای مخاطره آمیز فیزیکی را نیز افزایش می دهد. در پورنوگرافی ها هیچ فرد مبتلا به ویروس اچ آی وی نشان داده نمی شود. در واقع ابتلا به اچ آی، عفونت های واگیردار جنسی دیگر و بیماری هایی مانند سرطان دهانه رحم که منشا ویروسی دارد، می تواند نتیجه رفتارهای پرخطری باشد که در فیلم های پورنو تبلیغ می شود. رابطه جنسی مقعدی بدون کاندوم می تواند احتمال ابتلا به کلیه عفونت های واگیردار جنسی به ویژه اچ آی وی را افزایش دهد. پورنوگرافی رابطه جنسی با غریبه های متعدد را به راحتی و به عنوان یک رابطه عادی، رایج، مطلوب و بدون عواقب به تصویر می کشد. و این در حالی است که در هیچ کدام از این تصاویر مراقبت های بهداشتی لازم صورت نمی گیرد.

 

 

پایان

مطالعات بسیاری در زمینه پورنوگرافی نشان می دهند که این پدیده در نقش یک معلم توجیه کننده و مجاز کننده طیفی از نگرش ها و رفتارهای منفی عمل می کند. نگرش ها و رفتارهایی که نه تنها به مصرف کنندگان این محصولات بلکه به شمار گسترده ای از افراد حتی غریبه ها آسیب می رساند. این آسیب ها در مردان، زنان، کودکان و افراد مجرد و متاهل مشاهده شده است. رفتارهایی که می توانند آسیب شناختی، غیرقانونی یا هردو باشند. در واقع پورنوگرافی سمی کشنده است که به مرد، زن و کودک به یک اندازه آسیب می رساند.

 

منبع:

Layden, Mary Anne, Ph.D. (2009). Pornography and Violence: A New Look at Research

 

کتاب شناسی:

Allen, M., D’Alessio, D., & Brezgel, K. (1995). A meta-analysis summarizing the effects of pornography II: Aggression after exposure. Human Communication Research, 22, 258-283.

Barak, A., Fisher, W. A., Belfry, S., & Lashambe, D. R. (1999). Sex, guys, and cyberspace: Effects of internet pornography and individual differences on men’s attitudes toward women. Journal of Psychology and Human Sexuality, 11, 63-92.

Bergen, R. & Bogle, K. (2000). Exploring the connection between pornography and sexual violence. Violence and Victims, 15, 3, 227-234.

Bonino, S., Ciairano, S. Rabaglietti, E. & Cattelino, E. (2006). Use of pornography and self-reported engagement in sexual violence among adolescents. European Journal of Developmental Psychology, 3 (3), 265-288.

Carroll, J. S., Padilla-Walker, L. M., Nelson, L. J., Olson, C. D., Barry, C. M., & Madsen, S. (2008). Generation XXX: Pornography acceptance and use among emerging adults. Journal of Adolescent Research, 23, 1, 6-30.

Check, J. V. P., & Guloien, T. H. (1989). The effects of repeated exposure to sexually violent pornography, nonviolent dehumanizing pornography, and erotica. In D. Zillmann & J. Bryant (Eds.), Pornography: Research Advances and Policy Considerations

Check, J. & Malamuth, N. (1985). An empirical assessment of some feminist hypotheses about rape. International Journal of Women’s Studies, 8, 414-423. (pp. 159-184). Hillsdale, NJ: Erlbaum.

Frable, D. E. S., Johnson, A. E. & Kellman, H. (1997). Seeing masculine men, sexy women and gender differences: Exposure to pornography and cognitive constructs of gender. Journal of Personality, 65, 311-355.

Koss, M., & Oros, C. (1982). Sexual experiences survey: A research instrument investigating sexual aggression and victimization. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 50, 455-457.

Monto, M. (1999). Focusing on the clients of street prostitutes: a creative approach to reducing violence against women. Final report for the National Institute of Justice. Available at www.ncjrs.org.

Marshall, W. L. (2000). Revisiting the use of pornography by sexual offenders: Implications for theory and practice. The Journal of Sexual Aggression, 6, 67-77.

Ohbuchi, K. Ikeda, T. & Takeuchi, G. (1994). Effects of violent pornography upon viewers rape myth beliefs: A study of Japanese males. Psychology, Crime & Law, 1,71-81.

Russell, D. E. H. (1993). Making violence sexy: feminist views on pornography. New York: Teachers College Press.

Seto, M., Cantor, J. & Blanchard, R. (2006). Child Pornography Offenses are a Valid Diagnostic Indicator of Pedophilia. Journal of Abnormal Psychology, 115, 3, 610-615.

Shope, J. (2004). When words are not enough: The search for the effect of pornography on abused women. Violence Against Women, 10,1, 56-72.

Weaver, J., Masland, J. L., & Zillmann, D. (1984). Effect of erotica on young men’s aesthetic perception of their female sexual partners. Perceptual and Motor Skills, 58, 929-930.

Zillmann, D. (1989). The effects of prolonged consumption of pornography. In D. Zillmann & J. Bryant (Eds.), Pornography and sexual aggression. San Diego, Academic Press. (pp. 127-158). Hillsdale, NJ: Erlbaum.

Zillmann, D & J. Bryant. (1984). Effects of massive exposure to pornography. In Malamuth, N and Donnerstein, E. (Eds), Pornography and sexual aggression. San Diego, Academic Press.

 

 



[۱] arousal

[۲] permission-giving/ Beck, 1999.

[۳] (Marshall (2000) p 67).

[۴] crack cocaine

[۵] pathological

[۶] pedophilia

[۷] paraphilia

[۸] exhibitionism

[۹] voyeurism

[۱۰] bestiality

[۱۱] Check and Malamuth, 1985

[۱۲] Ohbuchi, K. Ikeda, T. & Takeuchi, G, 1994

[۱۳] Check & Guloien (1989)

[۱۴] Russell (1993)

[۱۵] Bonino, Ciairano, Rabaglietti & Cattelino (2006)

[۱۶] Koss & Oros (1982)

[۱۷] Bergen & Bogle (2000)

[۱۸] A meta-analysis

[۱۹] Allen, D’Alessio & Brezgel, 1995

[۲۰] Seto, Cantor & Blanchard (2006)

[۲۱] Barak, Fisher, Belfry & Lashambe (1999)

[۲۲] Shope (2004)

[۲۳] Monto (1999)

[۲۴] Weaver, Masland, & Zillmann, 1984

[۲۵] Zillmann & Bryant, 1988

[۲۶] Frable , Johnson and Kellman (1997)

[۲۷] sexual deviance

[۲۸] sadomasochism

[۲۹] fetishism

[۳۰] Carroll, et al. (2008)

[۳۱] Zillmann, 1989

[۳۲] Zillmann & Bryant (1984)

[۳۳] Carroll, et al, 2008