نگاهی به نشریات زنان در فاصله سالهای 1289-1304 ه. ش.

0
138

 تاقانون خانواده برابر: انقلاب مشروطه (1285-1289) که خود فرزند سیاسی، تغییرات اجتماعی و فرهنگی زمان خود بود؛ زمینه ساز تحولات وسیعی در ایران شد. دامنه این تحولات علاوه بر سیاست، دیگر عرصه­های حیات اجتماعی ایرانیان را نیز متأثر کرد. در این سالها تغییر در ساختار اجتماعی ایران – هرچند بسیار کند- به همراه الزاماتی که در حوزه روابط بین‌الملل بر کشور وارد می‌شد، وضعیت درونی جامعه را با بحران­های اساسی مواجه ساخت و آشفتگی‌هایی را در حوزه اجتماعی ایجاد کرد. این شرایط، اهمیت تغییر و نوسازی جامعه را از حدی صرفاً تئوریک به مقوله‌ای عملی تبدیل کرد. یکی از مسائلی که در این میان مورد توجه قرار گرفت، زن و زنانگی بود. از این دوره به بعد لزوم مشارکت زنان در جامعه همراه با کشف عوامل بازدارنده سربرآورد و در کلیّت خود به رشد آگاهی جمعی زنان در حوزه‌های اجتماعی مختلف کمک کرد. یکی از عرصه های حضور اجتماعی زنان در مطبوعات تبلور یافت.


مطبوعات یکی از اولین نشانه­های مدرنیته در ایران محسوب می­شوند که نقش بسزایی در پذیرش و فهم مدرنیته داشته­اند. گرچه در نشریات عمده انتقادها به عرصه عمومی و به طور اخص سیاست وارد می­شد اما در راستای فکر ترقی و ریشه­یابی علت عقب­ماندگی جامعه، مسائل دیگری نیز مورد توجه قرار گرفت. از جمله آنها، زن و روابط زنان و مردان در حوزه عمومی و خصوصی بود. اندیشه مدرن، روابط و مناسبات سنتی در این باره را بر نمی­تافت و به چالش می­کشید. در چنین فضایی طرح مسئله زنان ضرورت یافت. نشریات، شب­نامه­ها و کتاب­ها جایی برای بروز این عقاید بود که مخاطبان وسیعی داشت. برخی از این مطالب توسط مردان و برخی توسط زنان نگاشته می شد. دیری نپایید که نشریات زنانه توسط زنان انتشار یافت.

داده های تاریخی می گویند اولین نشریه زنانه در سال 1289 به چاپ رسید. بعد از آن در فاصله سال­های 1289تا 1304، نه نشریه زنانه (دانش، شکوفه، نامه بانوان، عالم نسوان، مجله زبان زنان، نسوان وطنخواه، نسوان شرق، رهنمای بانوان، مجله جمعیت نسوان وطنخواه) منتشر شد. منظور از نشریه زنانه، نشریاتی است که مدیر مسئول یا سردبیر و… آنها زن بوده اند، موضوعات مورد بررسی آنها زنانه بوده و مخاطب آنها هم اغلب زنان بوده­اند. گرچه تعداد زنان با سواد در این سالها زیاد نبوده اما با افزایش مدارس دخترانه، روند رو به رشدی داشت.2

این نشریات افزون بر این که ابزاری برای آگاهی رسانی و سازماندهی فعالیتهای مربوط به زنان بود، به جایی برای عمومی کردن خواسته های زنان مبدل گشت در این نوشته با تمرکز بر دو نشریه شکوفه و جمعیت نسوان وطنخواه، به عمده ترین مسائلی می پردازیم که در این نشریات انعکاس یافته است. شاید بتوان انتقاد از وضع زنان، اصلاح زندگی زنان و لزوم آموزش و تحصیل آنان را مهمترین مواردی دانست که در این سه نشریه مطرح شده اند.

انتقاد از وضع زنان

انتقاد از وضعیت موجود زنان عمدتا با انتقاد از فضای فرهنگی و اجتماعی که بر زندگی زنان سایه افکنده، مطرح می شده و با عوامل عدم پیشرفت زنان همراه می گردید. این انتقاد گاه به عدم فعالیت زنان و شرایط آن نیز می­پرداخت:

«متاسفانه هنوز مقتضیات مملکت ما جامعه نسوان را به آن درجه نرسانیده است که وظایف اجتماعی را دوش به دوش با مردان انجام داده و از این راه به جامعه بیشتر از مردان خدمت نمایند…» (طب خانگی، جمعیت نسوان وطنخواه، سال اول، شماره 3).

گاه بی علمی زنان دلیل شرایط ناگوار کنونی تلقی می شد:

«درنتیجه بی­علمی و بی­تربیتی ماست که امروز مردان بر ما چیره شده هر قسم سختی بر ما روا می­دارند» (الجنه تحت اقدام الامهات، جمعیت نسوان وطنخواه، سال اول، شماره 1).

در برخی موارد نوک پیکان انتقادات به سوی وظایفی نشانه می رفت که وظیفه زنان محسوب می شود:

«اغلب مادرهای بی­علم و جاهله … گمان می­کنند معنی دوست داشتن اولاد این است که او را تنبیه نکنند و حتی­المقدور نگذارند اشک از چشم بچه بیاید» (تقصیر با اوست، عالم نسوان، سال هفتم، شماره 2).

خرافه پرستی نیز به عنوان علت نابسامان بودن وضعیت زنان، بسیار محل نقد قرار می گرفت:

«زنها بازار رواج خواب­نماها، معجزه متولی­ها و دعانویس ها را چنان رونق داده­اند که اعجاز حضرت موسی و عیسی و سایر رسل که در قرآن مجید ذکر شده در مقابل تقلبات این گوش برها از اهمیت و اعتبار افتاده است… » (شکوفه، سال اول، شماره 10)

در برخی مطالب در پی علل فرودستی زنان، گاه با استناد به داده­های تاریخی، آن را زیر سئوال می­بردند:

«تربیت و نظام اجتماعی در افواه مشهور است که زن در قدیم بیقدر و بی­ارزش و خدمت و اهمیت او به درجه هیچ و به مثابه صفر بوده. این عقیده صحیح نیست. از بدو خلقت زن سهیم در زندگانی و شریک تام امور دیده شده و در شرکت بچه و اداره امور معیشتی و ترتیب زندگانی اقتصادی و در دیگر موارد همواره یار و یاور و نگهدار مرد بوده و هست»(لزوم تعاون نسوان در امور زندگانی با مردان عالم نسوان، سال دوازدهم، شماره 4).

اصلاح زندگی زنان

یکی از مهمترین ایده های این نشریات آموزش اصول زندگی به زنان و تامین احتیاجات فکری آنان در رویارویی با شرایط جدیدی است که با آن مواجه شده­اند. در واقع با هدف اصلاح اوضاع زنان و تربیت نسوان برای مواجه شدن با عناصر مدرنیته، رشد یافتند. سرفصل این نشریات به خوبی نمایانگر این مسئله است؛ «روزنامه شکوفه» در صفحه اول خود، شکوفه را «روزنامه­ای­ اخلاقی، ادبی، حفظ­الصحه اطفال، خانه­داری، بچه­داری، مسلک مستقیمش ­تربیت دوشیزگان­ و تصفیه ­اخلاق ­زنان ­راجع ­به­ مدارس ­نسوان» معرفی می­کند. نشریه «نامه بانوان» با این عنوان که زنان ­نخستین­آموزگاران­ مردانند، هدف خود را «بیداری و رستگاری زنان ­بیچاره ­و ستمکش ­ایران» می­داند و «جهان زنان» موضوع این مجله را «فقط راجع به امور زندگانی و لزوم تعلیم زنان» بیان می­کند.

«امروزه دول متمدنه عالم جمیع ترقیات و اختراعات ثروت خود را از پرتو تربیت عمومی پیدا کردند اگر اهالی مملکت عزیز ما از روی حقیقت طالب ترقی و تعالی باشند باید تدبیری وافی از برای تعلیمات بنین و بنات مملکت فرمایند»(لایحه تبریک، شکوفه، سال اول، شماره سوم).

شاید بتوان گفت این نشریات مسئولیت ورود مدرنیته به عرصه خصوصی را بر عهده گرفتند. مسائلی نظیر اصول تربیت فرزند،- اعم از اینکه به نوزاد چه باید خوراند، چه پوشاند و چگونه باید او را تربیت کرد – خانه­داری- اعم از اینکه چگونه باید زمان و بودجه خانه را در دست گرفت، چه وسایلی باید خرید، چه غذایی باید پخت -رابطه با همسر- شامل ملاکهای انتخاب همسر، چگونگی ایفای نقش همسری- از جمله مسائلی است که در همین راستا در نشریات مطرح می شد.

حجم زیادی از نشریات به مطالب آموزشی مربوط به اصول خانه­داری، تربیت و نگهداری فرزند، حفظ­الصحه اختصاص یافته است. تاکید اصلی بر این بوده است که باید بر اساس اصول جدید، زندگی را ترتیب داد. مجله جمعیت نسوان وطنخواه در مرام­نامه خود که در شماره اول آن چاپ شده درباره موضوعات مورد بحث نشریه آورده است:

 «راجع به حفظ­الصحه و نگاهداری بدن که خود از لوازم حتمیه بشری و موافق حدیث شریفه (النظافه من الایمان) و سنجیدن نسوان ایران با زنان دول متمدنه و ترقی آنها و عقب بودن نسوان ما از مرحله تمدن و چاره برای ترقی زنان اسران و ترتیب نگاهداری اطفال و تربیت اولاد وطن و شیر دادن اطفال که خصوصا در این قسمت هیچ یک از زنان وطن ما مراعات نکرده …»

آموزش و تحصیل زنان

آموزش و تحصیل علم نیز یکی از مهمترین مسائل مطرح شده در نشریات زنان، است. مدیر مسئول نشریه شکوفه خود مدیر مدرسه و از طرف وزارت معارف، مامور نظارت بر مدارس بود؛ مجله جمعیت نسوان وطنخواه متعلق به جمعیت نسوان وطنخواه بود که یکی از اهداف اصلی آن باسواد کردن زنان بود؛ نشریه عالم نسوان متعلق به مجمع فارغ­التحصیلان مدرسه آمریکایی­ها بود. در نتیجه این نشریات بر ضرورت علم­آموزی زنان تمرکز بسیاری داشت. اغلب دلایل درباب اوضاع زندگی زنان، به بی­سوادی و بی­علمی آنها ختم می­شد:

«اگر درست دقت شود خواهیم دید که سبب عقب ماندگیمان از قافله تمدن فقط جهل نسوان است وبس»(رقعه­ایست از مقام شریف عالی در تبریک جریده شکوفه، شکوفه، سال اول، شماره 3).

«علم و دانایی است که زن ایرانی را به خدا نزدیک نموده و بهشت را برای اولادان خود تهیه می­نماید…» (لزوم تربیت نسوان، جمعیت نسوان وطنخواه، سال اول، شماره 2).

آموزش و تحصیل زنان تا سال ها برای زنان اهمیت بسیاری داشت و جز خواسته های آنان از دولت رضاشاه بود که تا حدی به آن جامه عمل پوشانده شد. در سالهای بعد تغییر قوانین مربوط به ازدواج، نظارت بهداشتی و بحث حجاب نیز به بحث های نشریات وارد شد و تا سال 1311 که نشریات مستقل اجازه انتشار داشتند، تاثیر به سزایی در سیاستهای کلان درباره زنان داشت.

 

 

 

1. پست الکترونیک: [email protected]

2. مدارس دخترانه اولیه عمدتا خصوصی بود؛ اما از سال 1297 تاسیس مدرسه دخترانه دولتی در دستور کار دولت قرار گرفت. عالم نسوان در اولین شماره خود (1299) گزارشی از فهرست مدارس دخترانه کشور می­دهد. بر آن اساس 52 مدرسه دخترانه در ایران وجود داشت که از این تعداد 9 مدرسه دولتی و بقیه خصوصی بود. تعداد دانش­آموزان دختر در این مدارس دولتی و غیر دولتی 3791 نفر بود. این میزان در دوره رضا شاه با تاکید وی بر آموزش عمومی بسیار بیشتر از این شد. در 1308، 190 مدرسه دخترانه در کشور وجود داشت که تعداد 11489 دختر در آن ثبت نام کرده بودند. درسال 1312 این تعداد به 870 باب مدرسه رسید و 50000 دانش­آموز دختر داشت. روند افزایش تعداد محصلان اهمیت این نشریات را در زندگی زنان آشکار می­سازد.