تا قانون خانواده برابر: پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری، تحلیل های متفاوتی درباره شرایط سیاسی کشور مطرح شده است. برخی خوشبینانه و برخی با تردید به تبعات و پیامدهای ناشی از رویدادهای سیاسی نظر دارند. هنوز نمی توان درباره شرایط و وضعی که پیش آمده با اطمینان نظر داد، با این وجود کنش اجتماعی ناگزیر از تخمین و تحلیل سناریوهای مختلف است. این که شرایط به کدام سو می رود، مسئله ای است که ذهن بسیاری از کنشگران جامعه مدنی و جنبش های اجتماعی را به خود مشغول کرده است. در این رابطه عواملی که ممکن است بر وضعیت زنان جامعه ایران و به طور خاص جنبش زنان اثرگذار شود، یکی از موضوعات حائز اهمیت و نیازمند بررسی است. برای بررسی و تحلیل این شرایط و عوامل، سوالات مشترکی را برای جمعی از کنشگران و فعالان حوزه مسائل زنان ارسال کردیم، تا نظرات آنها را در این باره جویا شویم، به این امید که زمینه گفتگو و بحث های گسترده تری میان گرایش های مختلف جنبش فراهم شود. مریم بهرمن، فعال حقوق زنان در شیراز، از جمله دوستانی بود که به سوالات «تا قانون خانواده برابر» پاسخ داد. در ادامه سوالات طرح شده و پاسخ های ایشان را می خوانیم:
تا قانون خانواده برابر: خانم بهرمن عزیز، به نظر شما نتایج انتخابات اخیر چه تاثیری می تواند در وضعیت جامعه زنان ایران داشته باشد؟ و در مرتبه بعد چه تاثیری بر شرایط جنبش زنان خواهد داشت؟
مریم بهرمن: همان طور که قبل تر در پاسخ به سوالی در خصوص مهم ترین مطالبات جنبش زنان در سال گذشته طرح شد، بر این باور بودم که در کنار سایر ویرانی هایی که به دلیل سیاست های حاکمیت در سال های اخیر به وجود آمده، تمام شاخص های امنیت انسانی مورد تهدید و در بسیاری موارد با خطرات جدی مواجه شده و بالطبع زندگی روزمره زنان نیز تحت تاثیر این تهدید و ناامنی قرار گرفته است. با همین نگاه، باور دارم که انتخابات ریاست جمهوری و نتیجه آن این تهدید را کمتر خواهد کرد. البته باید توجه داشت که برای تحلیل وضعیت تنها نتیجه انتخابات مهم نیست، چگونگی و چرایی این نتیجه نیز به همان اندازه مهم و قابل توجه است و تاثیرگذار بر وضعیت موجود.
البته این ساده ترین، جامع ترین و البته امیدوارانه ترین تحلیل است که می توانم تا به امروز که هنوز دولت مستقر نشده و هنوز وزرای آن مشخص نشده، داشته باشم. مطمئناً این فضا و شرایط بر فعالین جنبش زنان و جنبش زنان هم تاثیرات مثبت خود را خواهد داشت.
تا قانون خانواده برابر: در شرایط فعلی، نقاط قوت و نقاط ضعف جنبش زنان را چطور ارزیابی می کنید؟
مریم بهرمن: به نظر می رسد که بررسی نقاط قوت و ضعف با شرایطی که در این سال ها بر جنبش های اجتماعی و از جمله جنبش زنان در ایران وجود داشت، نمی تواند در این مقطع زمانی مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گیرد. اما به صورت گذرا، در تمام این سال ها فعالان جنبش زنان تجربیات بسیار ارزنده ای کسب کردند که امیدوارم بتوان از آن برای پیش برد اهداف استفاده کرد و تمامی ظرفیت ها و پتانسیل فعالان جنبش زنان و حتی جمع ها و شبکه های دوستانه بالقوه می تواند نقاط قوت جنبش باشد.
از طرفی انجام کار گروهی را نمی توان به صورت فردی در کتابخانه های شخصی و یا در فعالیت های فردی یاد گرفت و طبیعی است که احتیاج به فضای مناسب دارد. ما در این سال ها بسیاری از نیاموخته هایمان را به بهانه امنیتی بودن فضا توجیه کردیم و البته که کاملا هم می شد آن را توجیه کرد، اما در کل تا وقتی که ما یاد نگرفتیم که کار گروهی انجام دهیم، تا وقتی که روحیه مدارا و انتقاد پذیری را در خود نساخته باشیم، تا وقتی که احترام متقابل در گفتگوها را نیاموخته باشیم، نمی توان انتظار پیشرفت در کار جمعی داشت و طبیعی است که جنبش زنان نیز از این قواعد مستثنی نیست.
تا قانون خانواده برابر: با توجه به تحلیلی که از شرایط دارید، نظر شما درباره برنامه ها و اقداماتی که فعالان جنبش زنان می توانند داشته باشند چیست؟ آیا پیگیری برنامه ها و کارزارهای گذشته کفایت می کند یا نیاز به راه اندازی الگوها و سازوکارهایی جدید برای فعالیت است؟
مریم بهرمن: باید به این نکته مهم توجه داشت که با هر رویکردی مطالبات جنبش زنان به خصوص در حوزه مسائل حقوقی جزء مواردی است که مجموعه های مختلفی از نظام با آن درگیر است، پس نمی توان با تغییر قوه مجریه انتظار تغییرات اثرگذار را در کوتاه مدت داشت و یا حتی برنامه ها و کارزارهای گذشته جنبش را ارزیابی کرد. البته که نباید فعالان جنبش زنان این دغدغه مهم و فعالیت در راستای رفع قوانین تبعیض آمیز را کنار بگذارند. به نظر من باید به جد بحث آسیب شناسی را دنبال کنیم تا بتوانیم فرصت سوزی های گذشته را ببینیم و از فرصت ها و ظرفیت های موجود استفاده کنیم. اما موضوع مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، یافتن مکانیزم هایی است که زنان جامعه، به خصوص زنانی که مورد ظلم و ستم قرار می گیرند، جنبش زنان را در کنار خود ببینند. این بحث بسیار مفصلی می طلبد، اما این که یک زن مدیر که می خواهد فلان پست اداری را کسب کند و تنها به دلیل زن بودنش مورد حمایت قرار نمی گیرد، آن زنی که در محیط کار مورد خشونت قرار می گیرد، زنانی که برای استخدام مجبورند فرم تعهدی را امضا کنند که در طول مدت اشتغال حامله نخواهند شد، زنانی که در دادگاه ها قربانی نگاه جنسیتی سیستم قضایی قرار می گیرند، زنانی که در خانه و خانواده مورد خشونت روانی و جسمی قرار می گیرند، زنانی که از آنان به زنان خیابانی نام برده می شود، زنانی که قربانی قوانین تبعیض آمیز می شوند و… در تمامی این شرایط این زنان باید جنبش زنان را در کنار خود ببیند، اما امروز به واقع این گونه نیست. به بیان دیگر حتی می توان گفت واژه «جنبش زنان» فضای امنیتی را تداعی می کند که سبب می شود بسیاری از زنان واهمه داشته باشند از نزدیک شدن به هر شخصی که وابستگی به این اسم دارد. این شرایط مطمئنا برآمده از نگاهی است که فعالیت در جنبش زنان را با دیده تهدید می نگرد و سعی در سرکوب آن دارد. اما به گمان من، فعالان جنبش زنان نیز در دامن زدن به این نگاه بی اثر نبودند. پس اگر بخواهیم جنبش زنان در بخش های مختلف جامعه زنان پایگاه داشته باشد، باید و لازم است که برای فعالیت های خود از سازوکارهای جدیدی نیز استفاده کند که یکی از این سازوکارها توجه جدی به نهادهای مدنی ست که مطالبات مشخصی را به صورت شفاف پیگیری کنند.
تا قانون خانواده برابر: به نظر شما، با توجه به شرایطی که به طور خاص طی هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد بر زنان ایران تحمیل شد، در حال حاضر مهم ترین و کانونی ترین مسائل و معضلاتی که زنان جامعه ایران با آن مواجه هستند، چیست؟
مریم بهرمن: به نظرم یکی از مهم ترین مسأئلی که زنان جامعه ایران در حال حاضر با آن مواجه هستند، که بخشی از آن تحت تاثیر سیاست های دولت است، «بحران هویت» و خوداتکایی به خویشتن است. اگر بپذیریم بخشی از این بحران به دلیل گذار از سنت به مدرنیته است، برای این مهم احتیاج به فعالیت های فرهنگی و آگاهی بخشی است، اما برای آن بخش از مساله که به سیاست های دولت بر می گردد باید فعالانه و با حساسیت موضوع را بررسی کرد و خب به هر حال، مشکلات اقتصادی و معیشتی و اشتغال که به هیچ عنوان نمی توان از کنار آن گذشت.
تا قانون خانواده برابر: اگر قرار باشد کنشگران جنبش زنان متناسب با شرایط سیاسی و در انطباق با توانایی هایشان، بر سر مطالباتی به اجماع برسند؛ به نظر شما، از میان مسائل و موضوعاتی که جامعه زنان ایران مبتلا به آن است، کدام موارد قابلیت تبدیل شدن به «مطالباتی» هژمونیک را دارند؟ و چرا؟
مریم بهرمن: با توجه به فضایی که شخصاً در بین کنشگران جنبش زنان درک می کنم و با توجه به تنوع سلیقه ها و نگرش ها، حداقل در کوتاه مدت نمی توانم تصوری داشته باشم که بتوان بر سر مطالبه ای به اجماع رسید. مگر در موضوعاتی که شاید لزوماً جامعه زنان در آن به صورت مستقیم درگیر نیست، از جمله پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان.
البته به نظر من با توجه به شرایط لزوماً نباید به دنبال اجماع بر روی یک موضوع و یا یک مسأله در جنبش هم بود. .مطلوب تر این ست که بتوان از فضای موجود برای طرح مطالبات مختلف استفاده کرد، آن ها را بسط و گسترش داد و پیگیری کرد، بدون آن که مطالبات از سوی طیف های مختلف جنبش زنان طرد و یا خنثی شود.