پرستو پایدار و آهسته حرکت می کند، مانند زندگی

    0
    472
    پرستو دوکوهکی

    تا قانون خانواده برابر: زیر «آن دفترچه سبزرنگ»1 متنی است پر از صداقت و سادگی:

    ذوق زده به چهرهء خانم شرکت2
    نگاه می کردم که داشت با دقت دفترچه سبزم را ورق می زد… تیرماه 1377.
    روز اولی بود که پایم را در دفتر مجله می گذاشتم. داشتم از خجالت می مردم.
    من هفده ساله را چه به حضور در گروه مجله زنان؟!”

    دختر 22 ساله ای که با فروتنی از حضورش کنار زنان و مردانی می نویسد که
    از آنها تجارب روزنامه نگاری را یاد گرفته است و از شروع آن در 17 سالگی می
    گوید.

    خرداد 1382. پنج سال است با مجلهء زنان زندگی
    می کنم. پنج سال است مجلهء زنان در من زندگی می کند. پنج سال است با مجله
    زنان بزرگ شده ام. از شماره 44 تا شماره 100؛ تا همیشه.”

    اگر هیچ کدام از گزارش ها و نوشته های پرستو را هم تا صدمین ویژنامه مجله “[زنان->http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86_%28%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%29]” نخوانده باشی با خاطره ای که از آغاز حضورش در مجله می نویسد، مشتاق می شوی که گزارش های بقیه شماره ها را هم دنبال کنی.

    پرستو دوکوهکی متولد 1359، کارشناس خبرنگاری از دانشکده خبر و کارشناس
    ارشد مطالعات رسانه از دانشکده مطالعات مشرق زمین و آفریقا؛ چیزهایی نیست
    که رسم باشد به عنوان شناسنامه خبرنگاران در ایران، پس یا پیش مطالبشان
    نوشته بشود.

    پرستو خیلی زود در روزنامه های مختلف مثل همبستگی، یاس نو، وقایع اتفاقیه، اقبال، سرمایه، ایرانشهر (ضمیمهٔ روزانهٔ همشهری)، اعتماد ملی و شرق می نویسد، اما بیش از همه، نوشته های او در ماهنامه زنان، او را به عنوان روزنامه نگارِ فمینیست یا شاید هم فمینیستِ روزنامه نگار، معرفی می کند.

    اول از آرشیو سازی خبرهای زنان شروع می شود. یک سال با زنان خبرساز و خبرهای زنان3 گزارش سیاسی
    است از همه اتفاقات زندگی زنان دولتی، هنرمند، ورزشکار و نویسنده که در یک
    سال جامعه به وجود آمده و موثر خواهد بود و قوانینی که در قانون گذاری و
    یا اجرا بر زندگی همه زنان تاثیر می گذارد و نیز 365 روز اخبار زنان4 و به همین منوال سالهای بعد هم نیز.

    بعد حال و هوایی نزدیک به این روزها. نزدیک شدن زمان انتخابات مجلس ششم و
    ثبت نام از کاندیدهای نمایندگی و تایید و یا رد صلاحیت شدگان. این خانم چادر سر می کند یا نه؟5 گزارش از رد صلاحیت زنان .در
    گزارش سراغ زنانی می رود که رد صلاحیت شده اند و دلایل رد صلاحیت شدنشان
    را از زبان خودشان نقل می کند. سال بعد هم پس از مشخص شدن قطعی نمایندگان،
    باز به دنبال دلیل کاهش تعداد زنان نماینده در عملکرد و برنامه گروه های
    سیاسی می گردد. در کاهش زنان نماینده مجلس گروه های سیاسی مقصرند6.

    در تمام شماره های سالهای 78 تا اردیبهشت 85 مجله زنان، اسم پرستو ابتدا در قسمت “چشم انداز” و پس از آن در بخش “از درون جامعه” تنها و یا با دیگر خبرنگاران زن آمده است.

    گزارش های اجتماعی پرستو، حال و هوای قابل درک و ملموسی دارد. مانند گزارشی از طلا خریدن زنان با تیتری خودمانی، خانم چرا طلا می خری؟7 با
    زنانی صحبت می کند که برای پس انداز آینده طلا می خرند، یا صرفا برای
    علاقه به زیبایی، یا به هر دو دلیل. زنانی که طلا نمی خرند چون علاقه ای به
    طلا ندارند و گاهی عرف جامعه، سلایق آنها را هم قضاوت می کند. علاوه بر آن
    با طلافروشان و جواهرسازان هم در مورد برداشت آنها از خرید طلا توسط زنان
    گزارش می نویسد. با دید جامعی به هر موضوع پرداخته است. جوری که بی طرفی
    روزنامه نگاری در گزارش ها با طیف کم رنگی از حساسیت زنانه، حضور 7 ساله او
    را در پایدارترین نشریه زنان، که 16 سال منتشر شد، فراگیر می کند. عجیب
    این که موضوعاتِ 11- 12 سال پیش همچنان دغدغهء این روزها هم هست، وقتی زنان
    شب ها تا صبح جلوی بانک ها صف می بندند برای خرید سکه.

    حساسیت زنانه در دیدن لایه های جامعه جزء جدانشدنی گزارش های پرستو است. فرهنگ زنانه در ایران زاییده جدایی جنسیتی است8. در عین حال از بین بردن فاصله بین روزنامه نگاری فمینیستی با زنان تمام صنوف و اقشار جامعه. گشتی در اولین کلانتری بانوان9 نمونه ای است از این دست، که از کوشش پرستو در این گزارش نام برده شده است.

    با رشد اینترنت و گسترش فضای سایبری در ایران، پرستو جز اولین وبلاگ
    نویسانی است که با هویت اصلی وارد فضای مجازی می شود و خرداد ماه 1381 [این طور->notes.parastood.ir/archives/000348.php] شروع می کند:

    1. سلام
    2. چند وقت است که فقط به یک چیز ایمان دارم: حرکت !
    3. حالا
      چرا زن نوشت؟ چرا كه نه ! به نظرم دنيا از ديد زنها يه چيزه و از ديد
      مردها يه چيز ديگه . ظاهرا زنها فرصت اينكه ديدشون رو ثبت كنن نداشتن و اون
      دسته از زنهايي هم كه چيزي ثبت كرده‌اند بيشتر ديد مردانه رو انتخاب
      كرده‌اند…
      من قصد ندارم نوشتنم رو با اين سبك ادامه بدم . اينها رو
      نوشتم چون فكر مي‌كردم بايد بنويسمشون .از اين به بعد براي نوشتنم بايد و
      نبايد رو دور مي‌ريزم .
      10

    نوشته های «زن نوشت» ساده تر و سلیس تر از همه گزارش های پرستو بود. این
    جا دیگر واقعا خودش بود، با خودسانسوری کمتر و بدون قالبِ کاری ماهنامه و
    چهار چوب بندی روزنامه.

    بلند بلند فکر می کرد. بلند بلند حرف می زد. بلند بلند خوشحالی می کرد و گاهی بلند بلند شاکی می شد.

     پر جنب و جوش ترین روزهای پرستو، گزارش های ماهیانه زنان،
    وبلاگنویسی هر روزه و شاید هم چندباره، زندگی، زندگی و زندگی زنانه جوان
    ترین فمینیست- وبلاگر ایرانی که در تبعیض ها و شاید دستآوردهای مبارزات
    زنان، قطره قطره جلو می رود. فضایی تازه در مدارس دخترانه11،
    نگاهی به طرح متناسب سازی فضاهای آموزشی؛ موضوع چندین ساله کشور که فضاهای
    آموزشی با دیوارهای بلند محرم سازی شوند و یا با جدا کردن شهر زنان. طرح نمادین بیمه زنان خانه دار12 که بعد از حدود یک دهه هنوز به اجرا نرسیده است. گزارش هایی که این روزها برای مرور سابقه هر طرح و قانونی باید سراغشان را گرفت.

    و علاوه بر آن گزارش از فضای مجازی برای خوانندگان هنوز کاغذی-خوان زنان؛ زنان از روزمرگی DC می شوند13

    اگر از وبگردهای آن روزها سراغ پرستو را بگیری، “دختر ماتیز سوار” را
    خوب به یاد دارند که جایزه ی بهترین وبلاگ ژورنالیستی فارسی سال 1384 را
    برد. و چه لذتی داشت این شادی زنانه در ربودن حکومت مردانه خیابان های شهر. ای ول دست فرمون!14 گفت و گو با لاله صدیق، قهرمان اتومبیل رانی سرعت حرفه ای. و رقابت های سرعت گرفته زنان با تمام سنگ های نابرابری در آن روزها. کنکور در راه رقابتی نابرابر15، آغاز طرح سهمیه بندی جنسیتی که بعد از 9 سال، هر سال سهم زنان از آموزش عالی را کم و کمتر کرده است.

    هیجان دختران جوان آن روزگار، برای فتح زنانه استادیوم آزادی که زمانی جنسِ مبارزه گرفت و گاه موضوع فیلم های برتر16 شد و گاه باعث رها شدن صداهای زیادی، در تایید و تقبیح شد؛ گاه با عکس و گاه به صورت تک پاراگراف از وبلاگ “پرستود17گزارش می شد و گاه شسته رفته تر در گزارش ماهیانه در زنان نوشته می شد. زن راه نمی دهیم مگر آلمانیش را18 ورود زنان به ورزشگاه ها آزاد شد، اما19

    هر چه بر تجربه کاری پرستو اضافه می شود، گزارش های او کامل تر و جامع تر پیش می رود. نمونه آنها، 8 سال کار برای زنان، در میان افکار سنتی و شعارهای مدرن!20 گزارش از عملکرد هشت ساله مرکز امور مشارکت زنان است
    که در گفت و گویی با زهرا شجاعی، مشاور رئیس جمهور (محمد خاتمی) و رئیس
    مرکز امور مشارکت زنان، سعی کرده است با این دید که مرکز مشارکت زنان،
    تسهیل گر فعالیت های مدنی و امور سازمان های غیر دولتی زنان بوده تمام 8
    ساله دولت اصلاحات را به طور خلاصه با آمار و ارقام بیان کند و البته
    همدلانه با مشکلات دولت-زنان که در آن زمان مورد تحقیق و تفحص مجلس هفتم هم
    قرار گرفته است، همراهی کند و البته اشاره ای هر چند کوچک هم به انتقادات
    فعالان زنان و فمینیست ها دارد.

    درست بعد از همین اماها بود که کار حرفه ای- روزنامه نگاری پرستو در
    مورد زنان در ایران کمرنگ تر می شود. اما هنوز زندگی زنانه هست، آخرین پست
    های وبلاگ گاهی معرفی رمانی، کتابی، فیلمی است و گاهی دردی و هنوز تصویرهای
    از زن بودن؛ [اعتراف به سکوت‌های شاید نابجا->http://notes.parastood.ir/archives/005149.php]، [متروی تهران – واگن مخصوص زنان->http://notes.parastood.ir/archives/005146.php].

    برای شناخت پرستو، بررسی تک تک نوشته های او در مجله اینترنتی “کاپوچینو”، “هنوز” و یا
    تک تک روزنامه نگاری هایش لازم است تا بیوگرافی مفصل و کاملی  شود یا
    مصاحبه ای با او دست کم برای تاریخ شفاهی فعالان جنبش زنان معاصر ایران انجام شود؛ همه اینها آرامش خیال می خواهد که بدون نگرانی، بدانی که او
    آزاد زندگی می کند. هر جا سوالی هم داشتی، مطمئن باشی که همین نزدیکی ها
    است و می شود دیداری تازه کرد و گپ و گفتی اگر مجال بود. یا نه، کمی دورتر
    ولی بدانی شاد است و سلامت، ایمیلی و چتی و تلفنی و … یا حتی از دوستی که
    سراغش را می گیری نگوید هیچ و هیچ! تو هی بپرسی و او هم بنویسد تا خاطرات
    مشترک زمان و مکان را از پس دو تجربه ی کم و بیش نزدیک ولی متفاوت مزمزه
    کنی و طرحهای نو و … اما حالا بیش از یک ماه از بازداشت21 او می گذرد. فقط یک دیدار و “اقدام علیه امنیت ملی نظام” تنها اتهامی که گفته شده است.

     

    یادداشت ها:

    1. نوشته ای از پرستو دوکوهکی در ویژه نامه صدمین شماره ماهنامه زنان
    2. شهلا شرکت، صاحب امتیاز و مدیر مسئول ماهنامه زنان
    3. شماره 51 اسفند 1377
    4. شماره 61 اسفند سال 1378
    5. شماره 59 دی ماه 1378
    6. شماره 64 خرداد 1379
    7. شماره 69 آبان 1379
    8. شماره 71 دی 1379
    9. شماره 72 بهمن 1379
    10. پرستو
      دوکوهکی با اینکه تلاش های بسیاری برای بسط آگاهی برای فارسی نویسی صحیح
      در وبلاگ ها و وب سایت های فارسی انجام داد، اما متن های اولیه وبلاگ خود
      را (شاید برای حفظ واقعیت تاریخِ وبلاگ نویسی فارسی) اصلاح نکرده، باقی
      گذاشته است.
    11. شماره 91 شهریور 1381
    12. شماره 94 آذر 1381
    13. شماره 96 بهمن 1381
    14. شماره 116 دی 1383
    15. شماره 107 اسفند 1382
    16. فیلم
      آفساید ساخته جعفر پناهی که به نداشتن حق حضور زنان ایران در ورزشگاه ها
      می پردازد، در سال 2006 برنده خرس نقره ای جشنواره بین المللی فیلم برلین
      شد.
    17. [www.parastood.ir->http://www.parastood.ir/] که به اختصار گاهی وبلاگ “پرستود” خوانده می شد.
    18. شماره 113 مهر 1383
    19. شماره 131 فروردین و اردیبهشت 1385
    20. شماره 121 خرداد 1384
    21. پرستو دوکوهکی در تاریخ 25 دی 1390 در منزلش بازداشت شده است و از آن تاریخ تا به حال [فقط یک دیدار->../spip.php?article6073] با اعضای خانواده در بند 2- الف زندان اوین داشته است.