چرا او ارتقا شغلی پیدا می‌کند؟ چون یک مرد است!/ سحر طبیب‌زاده

0
8

بیدارزنی: پژوهش اختصاصی گاردین نشان از گزارش‌های مکرر از سوی زنانی دارد که از مشاغل کلیدی عقب نگاه داشته می‌شوند در حالی که مردان به راحتی به موقعیت‌های تصمیم‌گیرنده ارتقا می‌یابند.

اگر مایلید بدانید در دنیای نشر شکاف جنسیتی وجود دارد یا خیر؛ کافی است سری به هر انتشاراتی معتبر بزنید. زنان در پارتیشن‌ها متمرکز هستند، جایی که دستیاران و مدیران رده پایین قرار دارند. دفترها به مدیران رده بالا اختصاص دارند، آن‌هایی که تصمیم‌گیرنده هستند و عموماً هم در اختیار مردان است.

این حقیقت ناعادلانه در تحقیقی در بخش صنعت توسط گاردین مورد توجه قرار گرفته است. پژوهشی که گزارش‌هایی را مورد بررسی قرار می‌دهد که می‌گویند با وجود اینکه زنان ۶٠ تا٨٠ درصد نیروی کار صنعتی را تشکیل می‌دهند اما همچنان از رسیدن به موقعیت‌های بالا دور نگه داشته می‌شوند.

جنی که در شرکت نشر کار می‌کند می‌گوید به یک کارمند جدید مرد که در سطح شغلی و با تعریف وظایف یکسان با او کار می‌کرد ٨٠٠٠ دلار بیشتر از حقوق او در شروع کار پیشنهاد شده بود. با وجود اینکه جنی معتقد است همکار مردش تجربه بیشتری دارد باز هم تفاوت پرداخت را توهین‌آمیز می‌داند…

پنی که در بخش غیر مدیریتی یک شرکت بزرگ ویراستار است وضعیت دو همکار مرد و زن خود را که فاقد تجربه و در سطوح پایین هستند چنین عنوان می‌کند: «مرد در میهمانی کریسمس برای یکی از همکارانش فاش کرد که به دلیل تخصص کاری‌اش در یک پروژه افزایش حقوق دریافت کرد و البته مشخص شد که زنانی با همان کیفیت و یا حتی باتجربه‌تر که در سایر پروژه‌ها کار می‌کردند هیچ اضافه حقوقی دریافت نکردند.»

مردان و زنان پاسخ‌دهنده، دیدگاه‌های تبعیض‌آمیز جنسیتی مبتنی بر توانایی بیشتر مردان در ارتقای شغلی سریعتر آن ها را سرزنش کردند.

در میان پاسخگویان معتقد بودند، به مردها به چشم سرمایه‌ای که باید ارتقا داده شود نگاه می‌شود در حالی که زنان در راه رسیدن به قله کنار گذاشته می‌شوند. پاسخگوی دیگری می‌گفت یکی از همکاران ارشدش که مرد است، معتقد است زن‌های جوان برای احراز جایگاه‌هایی چون منشی بودن و دستیاری گزینه‌های مناسبی هستند اما نمی‌توان آن‌ها را برای نقش‌های مهم‌تر و خلاقانه‌تر جدی گرفت.

امیلی توضیح داد هنگامی‌که یکی از دستیاران سردبیر پس از شش ماه به موقعیتی ارتقا پیدا کرد که می‌توانست به کارمند زنی باتجربه بیشتر و توانمندی یکسان پیشنهاد داده شود، دلیل این انتخاب برایش سوال‌برانگیز شد و زمانی‌که از رئیسش که مردی همدل است دلیل آن را جویا شد پاسخ شنید: چون او یک مرد است. پاسخی که به گفته امیلی تبدیل به جوکی در محل کارش شده است.

اکثریت زن‌ها گزارش می‌دهند که در محیط کار به خاطر زن بودن با آن‌ها متفاوت رفتار شده است.

پرسش این بود؛ هرگز احساس کرده‌اید که به خاطر جنسیتتان با شما متفاوت رفتار شده است؟

موقعیت در میان ناشران مستقل نیز بهتر نبوده است. باوجود اینکه در مکان‌های کوچک‌تر شانس دیده شدن بیشتر است اما تعدادی از پاسخ‌دهندگان معتقد بودند که در آن محیط‌ها هم وضعیت زنان همچنان نامساعد بوده است.

جسیکا کارفرمای خود را که یک نشر مستقل و کوچک بود چنین شرح می‌داد: «دریافتی مردها سریع‌تر مورد بازبینی قرار می‌گیرد و مردها در مقایسه با زنانی با تجربه و سن یکسان ، عموماً در پله‌های بالاتر نردبان شغلی قرار دارند»

«از اکنون می‌دانم که اگر مرخصی زایمان بگیرم، احترام و موقعیت شغلیم را از دست خواهم داد.» این پاسخ یکی دیگر از شرکت‌کنندگان است.

بسیاری از پاسخ‌دهندگان گزارش دادند که عقیده عمومی در صنعت نشر بر این است که زن‌ها برای موقعیت‌های مدیریتی در شرکت‌های بزرگ، شایستگی کمتری دارند.

ادل که بیش از ده سال در نشر کارکرده است و هم اکنون سر ویراستار ارشد است در این باره می‌گوید «تصور بر این است که زن‌ها برای مشاغل خلاقانه و هنری مناسب هستند اما ذهن اقتصادی آن‌ها به خوبی مردان نیست بنابراین برای مدیریت‌های رده بالا مناسب نیستند.»

او می‌افزاید: «برخی مدیرها دچار این سوءبرداشت بودند که زن‌ها همیشه خانواده را به شغل ترجیح می‌دهند. در مصاحبه‌های کاری از من به طور مشخص سوال می‌شد که آیا فرزند دارم یا برنامه‌ای برای بچه‌دار شدن دارم، در حالی که طرح این سوال غیرقانونی است.»

ادل می‌گوید: «از اکنون می‌دانم که اگر مرخصی زایمان بگیرم، احترام و موقعیت شغلیم را از دست خواهم داد.»

ایده در نظر گرفتن بارداری به‌عنوان قاتل اشتغال زنان بسیار عمومیت دارد. نائومی که مدیر بخش سرویراستاری یکی از انتشاراتی‌های وابسته به بیگ فایو است می‌گوید: «تبعیض معمولا زیرکانه است. به‌عنوان مثال وقتی ویراستاران کمیسیونی از مرخصی زایمان بازمی‌گشتند, کارهای کمتری به آن‌ها ارجاع داده می‌شد اما میزان فروش هدف، میزانی که برای دریافت کمیسیون لازم است، در همان سطح باقی می‌ماند».

گزارش‌های دیگر حاکی از آن بود که برخی از همکاران زن در دوران مرخصی زایمان تنزل رتبه می‌گیرند.

این پژوهش، صنعتی را فاش می‌نماید که در ستیز با کارهای شغلی مدرن و انعطاف‌پذیر است. کیت ویراستار ارشد در یک انتشارات آموزشی می‌گوید: «مشاهده شده است که برخی از زنان در بازگشت از مرخصی زایمان ناچار به کار کردن در رتبه‌های پایین‌تر شده‌اند تا بتوانند با شرایط منعطف‌تری به کار ادامه دهند.»

یک استیصال عموماً گزارش شده از سوی زنان آن بود که آن‌ها از بخش‌های هیئت‌مدیره پس زده می‌شدند هنگامی‌که نقش‌های مدیرعاملی یکی پس از دیگری به مردها واگذار می‌شد.

ربکا می‌گوید: هنگامی‌که بیگ فایو تلاش می‌کرد تا تنوع نیروهای کاری‌اش را از نظر فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی بهبود بخشد این به‌صورت یک ریشخند درآمده بود که تنوع یک لغت کلیدی برای این شرکت است اما تلاش برای رسیدن به برابری میان زن و مرد در موقعیت‌های ارشد مطرح نیست.

لورن با تایید حرف‌های او می‌گوید: طبقه این تصویر را پیچیده‌تر می‌سازد، هم‌اکنون نیز عده کمی در طبقه کارگری در صنعت نشر وجود دارند اما واضح است که به‌عنوان یک زن فقط تا این طبقه می‌توانی پیش بروی.

او اضافه می‌کند: «تمام مدیران ما مرد هستند و تنها یک زن و یک رنگین‌پوست در هیئت‌مدیره وجود دارند».

بسیاری از زن‌ها از ارتقا نگرفتن احساس ناامیدی می‌کنند چرا که این امر آن‌ها را از نقش‌های تصمیم‌گیرنده محروم می‌کند. این نکته توسط «یان»، یکی از معدود مردهای پاسخ دهنده در این تحقیق نیز تائید می‌شود. «با توجه به تجربیات من، معمولا یک مرد به من مأموریت می‌دهد، توسط مردی حکم می‌گیرم، به یک مرد گزارش کار می‌دهم، مسئول فنی یک مرد است اما کسی که همه امورات هیئت‌مدیره را حل‌وفصل می‌کند یک زن است.»

دیو او برایان رئیس دانشگاه ادینبورگ که پژوهش‌های دولتی درباره صنایع فرهنگی مدیریت کرده است، در این باره می‌گوید: «این تحقیق هم مشکلات دیرین نشر و صنایع خلاق و فرهنگی را منعکس کرد و هم مشکلات جامعه بزرگ‌تر را.» او اضافه می‌کند: «در این بستر واضح است که رها کردن چیزها به امید بهبود در گذر زمان بی‌فایده است و شرکت‌ها دوشادوش بدنه صنعت باید برای یافتن علل راه نیافتن زن‌ها به رتبه‌های بالا بیشتر تلاش کنند.»

 

منبع:

https://www.theguardian.com/books/2017/jun/29/sex-in-publishing-survey-reveals-man-who-won-promotion-because-he-had-a-dick