بیدارزنی: پژوهشهایی که در باب رابطه «جنسیت و سلامت» از دهه ۱۹۷۰ آغاز شدهاند، نشان میدهند که جنسیت (در کنار مقولههایی مانند طبقه، نژاد/ قومیت، مذهب و …) یک عامل مهم و تعیینکننده در توزیع «دسترسی» به منابع و منافع است. دسترسی به خدمات حوزه درمان نیز در این سطح دستهبندی میشود. سلامت زنان تحت تأثیر عوامل بیولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیطزیست قرار میگیرد که نتیجه مجموعه دسترسیهای آنها به منابع و منافع است. این وضعیت از دوران جنینی شروع میشود، سپس وضعیت و کیفیت هر مرحله از حیات زنان (شیرخوارگی و کودکی، نوجوانی، جوانی، سالهای باروری و کهولت) بر مبانی مراحل پیشین شکل میگیرد این الگو شاید زمانی که بدانیم سونامی سرطان پستان در ایران رخ داده است، بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. «سهیلا وحدتی بنا» دانشآموخته مهندسی برق از دانشگاه برکلی و پژوهشگر و کنشگر حوزه زنان است که سالهاست در آمریکا زندگی میکند. او اخیرا در راهاندازی سازمان غیرانتفاعی «پژوهش، یاریرسانی، آگاهیرسانی و معالجه (پیام) برای سرطان پستان» که بهطور متمرکز روی «سرطان پستان» بهویژه در میان زنان ایرانی متمرکز است، مشارکت داشته است. به بهانه روز جهانی «اقدام برای سلامت زنان» با او درباره وضعیت سلامت زنان در ایران و فعالیتهای این سازمان به گفتگو نشستهایم:
لطفا درباره اولین مواجهه خود با بیماریهای زنان (انواع سرطانها یا مسائل مربوط به باروری) توضیح دهید؟
وحدتی: نخستین تجربهام افسردگی شدید پس از یک سقطجنین عمدی بود. در آن دوره دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته مهندسی بودم و تقریبا همه اطرافیان من مرد بودند. به شدت احساس تنهایی و تبعیض میکردم زیرا هیچیک از همدوره ای های من دغدغه باروری و باروری ناخواسته و سقطجنین و … را نداشت و من حتی امکان بیان مشکل خود را هم نداشتم. شاید بیشتر ما زن بودن را در رابطه با مسائل باروری و بچه دارشدن و یا نشدن تجربه میکنیم.
چرا باید به سلامت زنان پرداخت؟ آیا سلامت را میتوان یک مقوله جنسیتی دانست؟
وحدتی: سلامت زنان یک مسئله جنسیتی است. آنچه که ویژه سلامت زنان است، بهداشت و سلامت اندامهای باروری است که آن را از بهداشت عمومی جدا میکند. فرض کنید شما دچار شکستگی استخوان شوید. اگر به بیمارستان مراجعه کنید، دقیقا از همان میزان مراقبتهای پزشکی برخوردار خواهید شد که یک مرد دچار شکستگی استخوانبرخوردار میشود؛ اما اگر مسئله مربوط به اندامهای باروری باشد، یعنی پستانها و رحم، آنگاه میبینید که چقدر مراقبتهای پزشکی در این زمینه ناچیز و اندک است و یا اصلا وجود ندارد! مسئله بهداشت و سلامت زنان یک امر کاملا جنسیتی است.
وضعیت سلامت زنان بهویژه در حوزه سرطانهای زنانه در ایران چگونه است؟
وحدتی: متاسفانه میزان ابتلا به شدت بالاست و سن آغاز ابتلا به سرطان پستان در ایران یک دهه کمتر از کشورهای غربی است. به خاطر اینکه تشخیص بهنگام خیلی کم صورت میگیرد و بیشتر در مراحل آخر بیمار متوجه سرطان میشود و به پزشک مراجعه میکند، نرخ مرگ و میر به شدت بالاست.
قضیه از این جهت دردناک است که با آگاهیرسانی عمومی به راحتی میتوان نرخ تشخیص بهنگام و درمان را به شدت افزایش داد و این خرج زیادی هم برنمیدارد. کاش دولت و بهویژه وزارت بهداشت در این زمینه مسئولیت خود را جدی بگیرد و جان زنان بسیاری را با یک سری اقدامات ساده آموزشی از مرگ نجات دهد.
به نظر میرسد که وضعیت در این حوزه بحرانی است. این بحران را ناشی از چه شرایطی میدانید؟
وحدتی: نخست اینکه آگاهی عمومی در زمینه بهداشت و سلامت زنان خیلی اندک است. واژههای مربوط به بهداشت و سلامت زنان، از پستان و قاعدگی گرفته تا واژههای دیگر تابو هستند. چگونه بدون داشتن واژههای مصطلح میتوان از بهداشت اندامهای باروری حرف زد و سطح آگاهی دختران و زنان را در جامعه بالا برد؟ حالا حتی از حقوق جنسی و حقوق باروری حرف نمیزنیم، بلکه فقط از بهداشت و سلامتی و درمان بیماری حرف میزنیم. زنی که واژه «پستان» برایش تابو است، دست زدن به پستانهای خودش برایش عجیب است، طبیعی است که خودآزمایی پستان انجام نمیدهد. اگر هم سرطان پستان بگیرد، ابتدا متوجه نمیشود، سپس انکار میکند و درنهایت هنگامی به پزشک مراجعه میکند که غده سرطانی خیلی بزرگ شده است. از همین روست که میزان مرگ و میر ۸۰ درصد است در حالیکه میتوانست مانند خیلی کشورهای دیگر ۲۰ درصد یا کمتر باشد.
دیگر اینکه از مراکز سرطان پستان در ایران خبری نیست. در ایران تنها یک پژوهشکده سرطان پستان وجود دارد که اگر به تارنمای آن مراجعه کنید، میبینید که بیشتر درباره موجودیت این پژوهشکده است تا اینکه درباره بیماری سرطان پستان و آگاهیرسانی و کمک به بیماران در این زمینه باشد. گرچه گویا این مرکز کار درمانی برای ۵۰ هزار مراجعهکننده در سال انجام میدهد و پژوهشهایی نیز در آنجا صورت میگیرد، اما دست کم من هنوز کار جدی در زمینه پخش و انتشار نتایج این پژوهشها و آگاهیرسانی عمومی از سوی این پژوهشکده ندیدهام.
نکته خیلی جدی این است که دولت مسئولیتی را در این زمینه متوجه خود نمیداند. باید از وزیر بهداشت پرسید که آمار بیماران سرطان پستان و سرطان رحم در ایران چیست و چه درصدی از کل بیماران سرطانی را تشکیل میدهند و آیا به همان نسبت از بودجه برای پژوهش و درمان برخوردار میشوند یا نه؟ باید از ایشان پرسید که چه بودجهای برای پیشگیری از سرطان پستان و آگاهیرسانی در این زمینه اختصاص داده شده است؟
پزشکان در غرب میگویند که میزان چربی دور شکم رابطه مستقیم با نرخ ابتلا به سرطان دارد و زنان به جای نگرانی درباره چاقی و یا نسبت وزن به قد، با ورزش و تغذیه سالم باید تلاش کنند که اندازه دور کمر آنها ۸۸ سانتیمتر یا کمتر باشد و برای پرهیز از ابتلا به بیماری قند خون باید ۸۰ سانتیمتر یا کمتر باشد. (این عددها برای مردان به ترتیب ۹۰ و ۱۰۲ سانتیمتر است.) ای کاش پزشکان ایرانی هم در زمینه آگاهیرسانی در این زمینه احساس مسئولیت کنند و این نکته را به بیماران خود یادآوری کنند. متاسفانه سیستم بهداشت و پزشکی در ایران هنوز مسئله سلامت زنان را جدی نمیگیرد، بودجهای برای آن در نظر نمیگیرد و بدتر از همه اینکه هیچ گامی جهت آگاهیرسانی عمومی برنمی دارد.
خدمات مرتبط با بیماریهای زنانه در کشور محل زندگی شما چطور ارائه میشود؟
وحدتی: در آمریکا مراقبتهای پیشگیرانه خیلی جدی گرفته میشود. بیمه پزشکی هزینه معاینه پزشکی سالانه یا «چک آپ» را بطور کامل میپردازد. برای زنان افزون بر آن بیمه هزینه معاینه زنانه سالانه را هم هرسال میپردازد. از این رو، زنان بسته به سنشان هر سال یا هر دو سه سال یکبار معاینه بالینی پستان را از پزشک خانواده یا پزشک زنان یا هردو میگیرند و حتی اگر آموزش خاصی هم نبینند، خود کمکم با شیوه لمس و خودآزمایی پستان آشنا میشوند. در صورت مشاهده هر تغییری، پزشک ماموگرام یا سونوگرام تجویز میکند و این تصویرها در پرونده بیمار باقی میماند و درصورت نیاز در سالهای بعد برای مقایسه استفاده میشود. حتی بدون داشتن هیچگونه علامتی، زنان از سن ۵۰ سال به بالا مرتب هر سال یا هرچند سال یکبار ماموگرام انجام میدهند. آزمایش سرطان دهانه رحم (pap smear) نیز در همین معاینههای سالانه انجام میگیرد که بسته به وضعیت فرد میتواند سالانه یا هردو سه سال یکبار باشد. در ضمن، معاینه پزشکی سالانه شامل آزمایش خون نیز هست. من هر سال در ضمن معاینه سالانه از طریق آزمایش خون متوجه میزان کمبود ویتامین د ۳ خود میشوم و با مصرف قرص د ۳ آن را جبران میکنم که برای پیشگیری از سرطانها بهویژه سرطان پستان خیلی اهمیت دارد.
اگر دو نفر از بستگان نزدیک شما به سرطان پستان مبتلا شده باشند، بیمه مخارج آزمایش ژنتیک مربوط به سرطان پستان را میپردازد. اگر شما متوجه شدید که ژن سرطان پستان را دارید، میتوانید تصمیم بگیرید که برای پیشگیری از سرطان پستان، پستانهای خود را با جراحی از بدن خارج کنید و گاه بیمه مخارج اینگونه جراحی را هم میپردازد. بیمههای درمانی علاوه بر مخارج مربوط به درمان سرطان پستان، مخارج جراحی ترمیمی پستان را نیز پرداخت میکنند.
نکته دیگر اینکه گرچه بیمه درمانی مخارج جراحی زیبایی پستان را نمیپذیرد، اما اگر پستانها بزرگتر از اندازه معمولی باشد و دکتر تشخیص دهد که وزن پستان روی طرز ایستادن و نشستن تاثیر میگذارد، بیمه درمانی مخارج جراحی لازم برای کوچک کردن پستانها را میپردازد؛ مثلا پزشک من این جراحی را به من پیشنهاد کرد.
البته این را هم اضافه کنم که دسترسی همگانی به بیمه بهداشتی را رئیس جمهور کنونی امریکا اوباما امکانپذیر ساخته و پیش از این بسیاری از مردم بیمه نداشتند و هنوز هم همه مردم بیمه نیستند. پیش از این اگر کسی مبتلا به بیماری بود، شرکتهای بیمه، درخواست وی را برای بیمه درمانی نمیپذیرفتند؛ اما اکنون رد کردن درخواست افراد بیمار برای شرکتها غیرقانونی است و همه، سالم یا بیمار، حق دارند که بیمه درمانی داشته باشند.
شما یکی از بنیانگذاران سازمان غیرانتفاعی «پژوهش، یاریرسانی، آگاهیرسانی و معالجه (پیام) برای سرطان پستان» یا «STAR» هستید. اولین جرقه راهاندازی این سازمان چه زمانی و چرا زده شد؟
وحدتی: زمانی که خواهر کوچکتر من در سن زیر چهلسالگی دچار بیماری سرطان پستان شد، من شوکه شدم. به بررسی آمار میزان ابتلای زنان به سرطان پستان در ایران و مقایسه آن با کشورهای دیگر پرداختم. متوجه شدم که نرخ ابتلا به سرطان پستان در زنان ایرانی بالاتر است زیرا که اگر سن ابتلا به این بیماری در غرب از ۵۰ سالگی به بالاست، در ایران از سی و چهلسالگی به بالاست. خوشبختانه بیماری خواهرم درمان شد، اما با مطالعه آمارها دریافتم که در غرب نزدیک به ۸۰ درصد از مبتلایان به سرطان پستان بهبود مییابند، اما در ایران رقم ۸۰ درصد مربوط به مرگ و میر بیماران سرطان پستان است! دلیل اصلی آنهم این است که بیشتر کسانی که دچار این بیماری میشوند، در مرحله پیشرفته بیماری متوجه آن میشوند، یعنی زمانی که برای درمان دیر شده است. پس متوجه شدم که ناآگاهی عامل عمده مرگ و میر زنان از سرطان پستان در ایران است و نیاز شدیدی به بالا بردن سطح آگاهی در میان زنان وجود دارد تا اگر به سرطان پستان دچار شدند، به موقع به پزشک مراجعه کنند تا درمان شوند.
اگر زنان با پستانهای خود آشنایی داشته باشند، بافت و شکل و اندازه و ظاهر پستانهای خود را بشناسند، متوجه هر تغییر کوچکی در پستان ها میشوند و به پزشک مراجعه میکنند؛ یعنی اینکه سرطان پستان در مرحلههای ابتدایی مورد تشخیص قرار گرفته و درمان میشود. سرطان پستان بیماری بسیار رایجی در میان زنان است. از همین رو، به خاطر موارد زیاد آن، خیلی هم مورد مطالعه قرارگرفته و به تدریج روشهای درمانی زیادی برای آن یافت شده که کاملا موثر است و اگر به هنگام تشخیص داده شود، درمان میشود.
درباره خود پروژه کمپین توضیح میدهید؟
وحدتی: سازمان غیرانتفاعی «پژوهش، یاریرسانی، آگاهیرسانی و معالجه (پیام) برای سرطان پستان[۱]» دقیقا همانطور که از نامش برمیآید با همین اهداف پژوهش، یاریرسانی، آگاهیرسانی و معالجه برای سرطان پستان کار خود را آغاز کرده که البته هنوز همه این هدفهای بزرگ برای این سازمان کوچک عملی نیست، ولی امیدواریم که با کمک دوستان و داوطلبان کمکم کار کمپین را گسترش دهیم.
چرا این اهداف را در دستور کار قرار دادهاید؟
وحدتی: یکی از این اهداف «پژوهش» است. یکی از اصلیترین راههای مبارزه با سرطان پستان و یا هر نوع سرطانی، پژوهش درباره عوامل سرطانزاست. در کشورهای غربی تلاش میشود که یک سری دادههایی درباره شیوه زندگی بیماران مبتلا به سرطان جمعآوری شود تا مشخص شود که چه عوامل مشترکی در ایجاد سرطان وجود دارد، مثلا اینکه بیشتر بیماران مبتلا به سرطان ریه سیگار میکشیدهاند، روشن میکند که سیگار کشیدن یک عامل اصلی سرطان ریه است، یا اینکه بیشتر بیماران مبتلا به سرطان مری چای داغ مینوشیدهاند، نشان میدهد که نوشیدنی داغ از عوامل اصلی سرطان مری است. در مورد بیماران مبتلا به سرطان پستان هم مثلا مشخصشده که مصرف میزان بالای هورمون میتواند سرطانزا باشد. از این رو میزان هورمون در قرصهای ضد حاملگی کاهشیافته و استفاده از آی.یو.دی رواج یافته است. و عوامل دیگر مانند کمبود ویتامین د۳، مواد شیمیایی سرطان زا نیز مشخص شده و پژوهش عوامل دیگر، از ضد عرق و لوازم آرایش گرفته تا موادغذایی گوناگون، ادامه دارد.
اما چرا در میان زنان ایرانی سن ابتلا به سرطان پستان اینقدر پایین است؟ چرا نرخ ابتلا به سرطان پستان اینقدر بالاتر از کشورهای دیگر است؟ آیا دادهها در این زمینه جمعآوری میشود؟ چند سال پیش دولت اعلام کرد که مرکز جمعآوری اینگونه اطلاعات و پژوهش برای سرطان پستان راهاندازی شده که شاید همان پژوهشکده سرطان پستان باشد؛ اما هنوز هیچ خبری از پیشرفت کار و دستاوردهای چنین سازمانی نیست. آیا میزان بالای مصرف سموم نباتی در ایران باعث نرخ بالای ابتلا به سرطان پستان است؟ آیا مواد آرایشی سرطانزا هستند؟ آیا آلودگی هوا در این زمینه نقش بازی میکند؟ آیا میزان هورمون در قرصهای ضدبارداری خیلی بالاست؟ و خیلی پرسشهای دیگر که کاش پژوهشی دربارهشان انجام میگرفت.
پژوهش نقش خیلی مهمی در یافتن عوامل ابتلا به سرطان پستان در شرایط مشخص ایران دارد. ما امیدواریم بتوانیم به ساختن پل ارتباطی بین مراکز پژوهشی ایران و امریکا کمک کنیم تا پزشکان و پژوهشگران ایرانی با استفاده از تجربه و دانش همکاران غربی خود بتوانند سریعتر به تحقیق در این زمینه بپردازند. متاسفانه به خاطر اینکه ما ساکن امریکا هستیم، هنوز نتوانستهایم اعتماد پزشکان و پژوهشگران ایرانی را در این زمینه جلب کنیم.
هدف دیگر «یاریرسانی» است. ابتلا به بیماری سرطان پستان نه تنها از نظر جسمانی، بلکه از نظر روانی نیز بسیار دشوار است. نخست شوک ناشی از شنیدن تشخیص بیماری، سپس ریزش ناگهانی موها و گاه از دست دادن پستانها همه دشواریهای روانی افزون بر بیماری جسمانی است. تلاش ما این است که شرایط روانی برای بیماران را اندکی سادهتر کنیم؛ مثلا من با مهرانگیز کار و لونا شاد و شینکی کروخیل که زنان برجسته و سرشناسی در جامعه ایرانی و افغانی هستند و سرطان پستان را پشت سر گذاشتهاند و نیز زنان دیگر درباره تجربه ابتلا به بیماری سرطان پستان گفتگو و مصاحبه کردهام و با انتشار این مصاحبهها تلاش کردهام که تابوی سکوت درباره سرطان پستان را بشکنم. گفتگو با کسانی که به این بیماری دچار شده و بهبود یافتهاند، به دیگرانی که مثلا به تازگی دریافتهاند که به این بیماری مبتلا هستند، نشان میدهد که تشخیص بیماری مساوی با خطر مرگ نیست؛ و نیز بیمار در این زمینه تنها نیست. بلکه دیگران هم دچار این بیماری شده و از آن بیرون آمدهاند، بیمار باید امید خود را حفظ کند، خوش بین باقی بماند و بداند که راههای معالجه و نجات وجود دارد. اطرافیان بیمار و دیگران نیز باید بدانند که با بیمار سرطان پستان طوری برخورد نکنند که انگار طرف به زودی خواهد مرد. بلکه اگر واقعا بیمار را دوست دارند، بهجای دلسوزی و عزاداری، در کارهای روزمره زندگی به بیمار کمک کنند، برایش غذا بپزند، بچههایش را از مدرسه بردارند و یا او را به قرار شیمیدرمانی برسانند و آنجا در هنگام تزریق دارو که ساعتها طول میکشد با او بنشینند که تنها نباشد.
نکته دیگر اینکه در غرب بیماران سرطان را تشویق میکنند که به ظاهر خود برسند، پس از ریزش موها کلاهگیس بگذارند و حتی گاه کلاهگیس و لوازمآرایش مجانی به آنها داده میشود تا چهره خود را نزدیک به حالت طبیعی ببینند و از نظر روحی خود را خیلی مریض و یا متفاوت از دیگران تصور نکنند و راحتتر در قالب زندگی عادی جای بگیرند. همانطور که پستان مصنوعی به آنها داده میشود تا پس از جراحی استفاده کنند تا ظاهر زنانهشان حفظ شود. ما امیدواریم که در آینده بتوانیم در این زمینهها نیز اقداماتی انجام دهیم یا دست کم فرهنگ اینگونه یاریرسانی را گسترش دهیم؛ مثلا در امریکا بیمه پزشکی هزینه جراحی ترمیمی پستانها را میپردازد. در ایران نیز باید این خواست جدی را مطرح کنیم تا جراحی ترمیمی بخشی از درمان سرطان پستان محسوب شود زیرا که ظاهر اندامهای زنانه در زندگی زنان دارای اهمیت جدی است.
هدف بعدی «آگاهیرسانی» است. آگاهیرسانی مهمترین گام در زمینه پیشگیری از سرطان پستان و درمان آن است. ما میتوانیم با ورزش و تغذیه سالم گام خیلی جدی در پیشگیری از همه سرطانها و از جمله سرطان پستان برداریم. مصرف ویتامین د ۳ نیز مهم است. بیشتر زنان کمبود ویتامین د ۳ دارند. مصرف قرصهای ژل مانند ویتامین د ۳ به دفاع بدن در برابر سرطان خیلی کمک میکند، مصرف هورمون ضرر دارد و … ما سعی میکنیم همه اینها را به آگاهی زنان برسانیم. مهمترین نکته تشخیص بهنگام سرطان پستان است. اگر سرطان پستان در مراحل ابتدایی تشخیص داده شود، کاملا درمان میشود. ما بروشورهای آگاهیرسانی تهیهکردهایم که میتوان با هدف آگاهیرسانی از آن استفاده کرد.
و هدف نهایی «معالجه» است. ما تلاش میکنیم که به معالجه بیماران سرطان پستان در امریکا و ایران کمک کنیم و این کمک تنها با نیکوکاری مردم امکانپذیر است. سازمان ما با سازمان بهنام دهش پور در تماس است و امیدواریم که از طریق سازمان بهنام دهش پور بتوانیم گام کوچکی در تهیه وسایل مورد نیاز برای معالجه بیماران سرطان پستان برداریم.
به جز بروشور، از چه راههای دیگری برای اطلاعرسانی استفاده میکنید؟
وحدتی: به کمک دوست گرامی و بسیار عزیز، لونا شاد، یک ویدئوی آموزشی برای خودآزمایی پستان تهیه کردهایم. خودآزمایی پستان خیلی ساده است. کافی است شما با بافت و ظاهر پستانهای خود آشنا شوید و ماهی یکبار، مثلا هر جمعه آخر ماه، به پستانهای خود نگاه کنید و بافت آن را لمس کنید تا متوجه هر تغییر کوچکی بشوید. اگر شما ماهی یکبار چند دقیقه وقت بگذارید میتوانید تشخیص بهنگام سرطان پستان را تضمین کنید.
بهتازگی تلاش میکنیم تا از طریق تلگرام هم آگاهیرسانی کنیم و کانال تلگرامی «پیام برای سرطان پستان[۲]» را به راه انداختهایم. از شما خواهش میکنم عضو این کانال شوید و آن را به دوستان و آشنایان خود نیز معرفی کنید. در ایران از هر ۴ زن، یک نفر به سرطان پستان مبتلا میشود. پس اگر شما چهار زن را با این کانال تلگرام آشنا کنید تا با شیوههای خودآزمایی سرطان پستان و تشخیص بهنگام آشنا شوند، احتمالا جان یک نفر را نجات میدهید؛ زیرا تشخیص بهنگام سرطان پستان یعنی نجات زندگی.
چه کسانی در این باره با شما همکاری کردند؟
وحدتی: همکاران من، پروین، کتی، مینا و نیلوفر، زنان ساکن شمال کالیفرنیا هستند. همه ما شاغل هستیم و در کنار کارهای حرفهای برای کسب درآمد، به کار داوطلبانه در این زمینه میپردازیم.
آیا قبل از این تجربه پروژههای مرتبط داشتید؟
وحدتی: پروژه در زمینه بهداشت و سلامت زنان نه، اما پروژه کار غیرانتفاعی داشتیم. چند سال پیشتر از این ما یک سازمان خیریه برای کمک به کودکان نیازمند در ایران داشتیم. با تغییر شرایط سیاسی و برقراری تحریم اقتصادی علیه ایران، ما مجبور شدیم که به کار این سازمان خیریه خاتمه دهیم.
راهحل بهبود وضعیت در مورد سلامت زنان ایران چیست؟ پیشنهاد شما چیست؟
وحدتی: دولت باید در زمینه سلامت زنان مسئولیت بپذیرد. همانطور که در زمینه سلامت کودکان مسئولیت پذیرفته و با انجام واکسیناسیون نرخ مرگ و میر کودکان را کاهش داده، باید بودجه کافی برای سلامت زنان اختصاص دهد، مراکز درمان سرطان پستان در استانهای گوناگون بسازد، بهطور جدی به پژوهش و جمعآوری دادهها درباره شیوه زندگی بیماران سرطان پستان و عوامل اصلی سرطان پستان بپردازد. از همه مهمتر اینکه کمپین های آگاهیرسانی عمومی از طریق رسانهها و سیستم پزشکی راهاندازی کند و به مردم درباره عوامل سرطان پستان، و راههای موثر در پیشگیری یا کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان بگوید. با توجه به اپیدمی سرطان پستان در ایران، دولت باید با راه اندازی آموزشهای ویژه در دانشگاهها و مساجد و دیگر مراکز جمعی، راههای تشخیص بهنگام و خودآزمایی سرطان پستان را به زنان آموزش دهد. در نبود اقدامات کافی دولتی، سازمانهای غیردولتی و داوطلبان میتوانند در این زمینهها کارهای جدی انجام دهند؛ مثلا دوستان داوطلب کرد زبان به ما کمک کردهاند که بروشور خودآزمایی سرطان را به زبان کردی هم تهیه کنیم.
شاید در جریان باشید که ایران در سالهای اخیر با شتاب زیادی به سمت خصوصیسازی خدمات درمانی میرود. به نظر شما این مسئله چه تأثیری روی وضعیت سرطانهای زنانه و مبتلایانش خواهد داشت؟
وحدتی: بهداشت و درمان زنان یک امر اجتماعی است که مسئولیت آن به عهده دولت است. کاهش مرگ و میر زنان در هنگام زایمان و یا به خاطر سرطان پستان به عهده دولت است، همانطور که کاهش مرگ و میر کودکان یک امر اجتماعی و مسئولیت دولت است. تامین بهداشت و سلامت زنان بودجه دولتی میخواهد تا این بودجه واقعا صرف بهداشت و سلامت زنان شود، نه اینکه به جیب بخش خصوصی سرازیر شود.
درمان اگر خصوصیسازی شود، یعنی اینکه هدف نخست آن پولسازی خواهد بود، نه درمان. شاید برخی این نکته را مطرح کنند که خصوصیسازی از کاغذبازی دولتی میکاهد و بازده سیستم درمانی را میافزاید. مسئله کاغذبازی دولتی شاید درست باشد، اما در سیستم درمانی خصوصی، افزایش بازده چگونه تعریف و سنجیده میشود؟ آیا میزان سنجش اصلی پول و سرمایه و سود است، یا جان و سلامت بیماران؟ چه تضمینی وجود دارد که خصوصیسازی و افزایش سود سیستم درمانی به قیمت افت کیفیت درمان انجام نشود؟ دولت میتواند بخشهایی از سیستم درمانی را بهصورت جزئی به بخش خصوصی بسپارد، اما باید نظارت دولتی بر این بخشهای خصوصی وجود داشته باشد و چارچوب اصلی سیستم در دست دولت باشد تا سودآوری به هدف اصلی سیستم درمانی تبدیل نشود؛ و البته همواره باید نظارت مردمی بر همه بخشهای دولتی و خصوصی وجود داشته باشد تا جان و سلامت شهروندان قربانی ناکارآمدی دستگاه دولتی یا سودآوری بخش خصوصی نشود.
باید توجه کرد که در آمریکا که سیستم درمانی بهطور عمده خصوصی است، نیروهای مترقی تلاش کرده و میکنند که یک سیستم دولتی ایجاد کنند زیرا که شرکتهای بیمه بیشتر از آنکه به فکر تامین سلامت و درمان افراد باشند، به فکر سود خویش هستند و نرخ بیمه هم بهطور سرسامآوری رو به افزایش است. از سوی دیگر، پزشکان به خاطر سود شخصی بسیاری آزمایشها و جراحیهای غیرضروری بر روی بیماران انجام میدهند. این درحالیست که در آمریکا یک جامعه مدنی خیلی قوی وجود دارد که فعالانه در دفاع از منافع شهروندان و بیماران در برابر شرکتهای خصوصی مبارزه میکند و باعث وضع قوانین و مقررات بسیاری در دفاع از حقوق بیماران شده است. در ایران چنین قوانین و مقرراتی وجود ندارد و تا جامعه مدنی بخواهد پا بگیرد و چنین قوانین و مقرراتی وضع شود، خصوصیسازی درمان خیلی قربانی خواهد گرفت.
نکتهای هست که بخواهید در انتهای گفتگو به آن اشارهکنید؟
وحدتی: ما به کمک دوستان داوطلب نیاز داریم تا این بروشورها را در سراسر کشور پخشکنیم و هرچه بیشتر آگاهیرسانی کنیم. همچین اطلاعات در زمینه سرطان پستان، عوامل، درمان و … به زبان انگلیسی فراوان است. ما به کمک داوطلبان در زمینه ترجمه نیاز داریم تا اطلاعات بیشتری را به زبان فارسی در اختیار همگان بگذاریم. من از همه دوستانی که مایل به همکاری داوطلبانه در هریک از زمینههای گوناگون آگاهیرسانی و پخش بروشورها و آموزش خودآزمایی و ترجمه هستند خواهش میکنم که با ما از طریق مراجعه به تارنمای کمپین تماس بگیرند. تماس از طریق آدرس ایمیل Star4breastcancer (AT) gmail.com نیز امکانپذیر است.
با تشکر از وقتیکه در اختیار سایت بیدارزنی گذاشتید.
- دانلود بروشور تشخیص بهنگام سرطان پستان به فارسی را از اینجا دانلود کنید.
- دانلود بروشور تشخیص بهنگام سرطان پستان به کردی را از اینجا دانلود کنید.
[۱] Support, Treatment, Awareness, and Research (STAR) for Breast Cancer
[۲] @star4bc
https://telegram.me/STAR4BC