بیدارزنی: بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت باروری عبارت است از سلامت کامل جسمی، روانی و اجتماعیِ اجزاء سیستم باروری در طول زندگی. بر این اساس همه مردم باید قادر باشند زندگی جنسیِ سالم و رضایتبخش داشته باشند و آزادانه و مسئولانه در مورد زمان و چگونگی فرزندآوری خود تصمیمگیری کنند. از همین رو، باید از حق دسترسی به اطلاعات، امکانات، کسب بالاترین استانداردهای بهداشت باروری و جنسی به دور از هرگونه تبعیض، اجبار و خشونت برخوردار باشند. در دهههای گذشته این مقوله بهویژه در رابطه با سلامت مادران از اهمیت خاصی برخوردار بوده است بهطوریکه بسیاری از برنامهها در قالب ملی و بینالمللی برای ارتقای آن تدوین و به اجرا در آمده است. سلامت مادران بهقدری اهمیت یافته است که ارتقاء آن، هدف پنجم اهداف توسعه هزاره برای ریشهکن کردن فقر در نظر گرفته شده است؛ بیانیهای که به امضای ایران نیز رسیده است.
در این گزارش کوتاه، تنها برخی از شاخصهای مهم مرتبط با سلامت باروری و سلامت مادران از جمله زایمان در سن پایین، شیوع و استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری و بارداریهای ناخواسته، پوشش مراقبتهای دوران بارداری و پس از زایمان و روش زایمان، مرگومیر مادران و خشونت علیه زنان باردار مرور شده است.
بارداری، زایمان و ازدواج در سن پایین
بنا به گزارش جمعیت جهان ۲۰۱۳، ۵۰۰ هزار نوجوان (زیر ۲۰ سال) در سال بچهدار میشوند که این افراد از هیچکدام از روشهای پیشگیری از بارداری استفاده نمیکنند و تقریبا دوسوم این افراد بهصورت ناخواسته حامله میشوند. بارداری در دختران نوجوان یا پس از یک ازدواج زودرس اتفاق میافتد یا در روابط جنسی خارج از ازدواج، حاملگی رخ میدهد. در ایران درصد بالایی از بارداریهای دختران نوجوان در چارچوب ازدواج زودرس قرار دارد ولی آمارهای غیررسمی نیز دال بر شواهد بروز این پدیده در اثر روابط خارج از چارچوب ازدواج است[۱].
زایمان در سن پایین: بارداری در سن پایین (زیر ۱۸ سال) از جمله حاملگیهای پرخطر و یکی از علل مرگومیر مادران محسوب میشود. اغلب تحقیقات انجامشده تاکید بر ارتباطِ سن کم مادر در اولین وضع حمل با عوارض زایمان یا مرگومیر مادران دارد. ضمن آنکه سن پایین مادر در زمان اولین وضع حمل میتواند همراه با بروز بیشتر پرفشاری خون حاملگی، وضع حمل دشوار به علت کوچکی لگن و وجود اشکال در عبور سر جنین از کانال زایمانی باشد.
بر اساس آمارهای سال ۱۳۸۹، شاخص زایمان در سن پایین[۲] در کل کشور برابر با ۵٫۲ درصد است (۷٫۵۶ درصد روستایی و ۴٫۰۹ درصد شهری). میزان این شاخص در استانهای سیستان و بلوچستان، لرستان، خراسان شمالی، گلستان، اردبیل، آذربایجان غربی، کردستان، همدان و قزوین بین ۶٫۱ تا ۱۸٫۳ است که بدترین وضعیت را نشان میدهند[۳]. بر اساس آخرین آمار سالانه منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور در سال ۹۳، سهم موالید مادران زیر ۱۵ سال ۰٫۱ درصد (۱۷۱۳ تولد) و ۶٫۹ درصد (۱۰۲۵۴۹) نیز سهم موالید مادران ۱۹-۱۵ سال است[۴].
ازدواج زودرس: با وجود اینکه ازدواج زودرس طی ۳۰ سال گذشته در ایران کاهش یافته است؛ اما هنوز در بسیاری از نقاط کشور بهخصوص در مناطق توسعهنیافته و روستایی امری معمول و عادی است. البته آمار موجود در این زمینه دقیق نیست چرا ازدواج دختران نوجوانی که به سن قانونی ازدواج نرسیدهاند، ثبت نمیشود بلکه آنها عموما بعد از بچهدار شدن، برای گرفتن شناسنامه فرزندشان و ثبت ازدواج مراجعه میکنند.
طبق گزارش سیمای سلامت و جمعیت کشور در سال ۸۹[۵](MIDHS)، شاخص ازدواج زودرس در سنین قبل از ۱۸ سالگی[۶] در مناطق شهری ۲۵٫۵ درصد و در مناطق روستایی ۲۹٫۶ درصد و شاخص ازدواج زودرس در سنین پیش از ۱۵ سالگی[۷] در مناطق روستایی ۷٫۰۹ درصد و در مناطق شهری ۴٫۸۴ درصد بوده است[۸]. از سوی دیگر، دادههای سرشماری سال ۹۰ نشان میدهد ۱٫۶ درصد زنان ۱۰ تا ۱۴ ساله و ۱۶٫۹ درصد از زنان ۱۵ تا ۱۹ ساله همسردار بودهاند. زنان ۱۰ تا ۱۴ ساله همسردار در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی، اردبیل و آذربایجان شرقی بالاترین سهم زنان همسردار را دارند. با توجه به بررسیها، ازدواجهای زودرس عمدتا در استانهایی که شاخص توسعه کمتری دارند، بالاتر است و میتوان گفت میزان ازدواجهای زودرس در استانهای حاشیه شرقی و شمال غربی کشور بیشتر است[۹].
پوشش مراقبتهای دوران بارداری و پس از زایمان و روش زایمان
مراقبتهای دوران بارداری: دسترسی زنان به مراقبتهای بهداشتی در دوران بارداری، زایمان و پس از آن، امکان پیشگیری بسیاری از موارد مرگ مادر و نوزاد را فراهم میکند. با ارائه مراقبت های دوران بارداری ،زمان بحرانی زایمان و بلافاصله بعد از آن و نیز مراقبت های پس از زایمان می توان: بیماری های موجود و عوارض اولیه را شناسایی و درمان کرد؛ اطلاعات و مشاوره لازم در مورد نشانه ها و علائم مربوط به مشکلات گوناگون بارداری و زایمان را فراهم کرد؛ در صورت بروز عوارض، مرکز و فرد مناسب برای مراجعه و دریافت خدمات درمانی لازم را توصیه کرد؛ همه زامیان ها را با سرپرستی فرد آموزش دیده انجام داد؛ و به زنان و خانواده آنان کمک کرد تا برای زایمان و تولد نوزاد آماده شوند؛ تا در نهایت یک بارداری و زایمان ایمن انجام شود و نوزادی سالم به دنیا آید[۱۰].
در مطالعه [۱۱] ۷۹ DHS، شاخص پوشش مراقبتهای دوران بارداری[۱۲] در زنانی که در دو سال قبل از این مطالعه، زایمان نوزاد زنده داشتهاند در کل کشور ۹۳٫۱ درصد، در جامعه شهری ۷۸٫۹ درصد و در جامعه روستایی ۷۲٫۴ درصد بوده است. این شاخص بر اساس مطالعه ۸۹ MIDHS در کل کشور به ۹۶٫۹۹ درصد؛ در جامعه شهری به ۹۷ درصد و در جامعه روستایی به ۹۶٫۹۸ درصد ارتقا یافته است (نقشه ۲).
بهاینترتیب، پوشش مراقبتهای دوران بارداری طی ده سال گذشته روند افزایشی داشته است. بااینوجود هم چنان برخی استانها وضعیت نامطلوبی دارند. استان سیستان و بلوچستان در بدترین وضعیت است که در آن ۷٫۳۱ درصد از زنان در دوران بارداری اصلا مراقبت نشدهاند؛ در مرتبههای بعدی استانهای فارس، البرز، کرمان و قزوین قرار دارند (نقشه ۳).
مراقبتهای پس از زایمان: پوشش مراقبتهای پس از زایمان (حداقل یکبار) در سال ۷۹ در کل کشور ۶۱٫۲ درصد، در مناطق روستایی ۵۶٫۵ درصد و در مناطق شهری ۶۳٫۹ درصد بوده است. این رقم در سال ۸۹ در کل کشور به ۷۳٫۹۴ درصد، در مناطق روستایی به ۷۵٫۳۹ درصد و در مناطق شهری به ۷۳٫۱۲ درصد ارتقا یافته است که نشان میدهد در مناطق روستایی پیشرفت بهتری را شاهد بودهایم.
روش زایمان: سال ۷۹ (بر اساس نتایج مطالعه ۷۹ DHS) میزان زایمان به شیوهی سزارین در کل کشور ۳۵ درصد، در مناطق شهری ۴۱٫۹ درصد و در مناطق روستایی ۲۲٫۵ درصد بوده است. این میزان در سال ۸۹ (بر اساس نتایج مطالعه ۸۹ MIDHS) در کل کشور ۴۴٫۵۵ درصد، در نقاط شهری ۵۱٫۴۰ و در نقاط روستایی ۳۵٫۶۸ درصد بوده است. بر اساس آمار اداره سلامت مادران وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۰ از مجموع ۱٫۳ میلیون زایمان ثبتشده در کشور، حدود ۵۳ درصد زایمانها به روش سزارین و ۴۷ درصد به روش طبیعی انجامشده است. بنابراین هماکنون شیوه زایمان سزارین درصد بالاتری نسبت به زایمان طبیعی دارد. همچنین بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۰، ایران با ۴۱٫۳ درصد میزان سزارین، رتبه دوم جهان را در این روش زایمانی کسب کرده است[۱۳]. در سال ۸۹ بالاترین درصد زایمان به شیوه سزارین به استانهای گیلان (۶۷٫۵۳ درصد)، مازندران (۶۶٫۱۴ درصد)، قزوین (۶۲٫۵۰ درصد)، اصفهان (۶۰٫۸۳ درصد)، تهران (۵۸٫۳۳ درصد) و البرز (۵۵٫۶۷ درصد) تعلق دارد (نمودار ۱).
شاخص شیوع و استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری و بارداریهای ناخواسته[۱۴]
شیوع پیشگیری از بارداری: در سال ۱۳۷۹ (بر اساس DHS) شاخص درصد شیوع استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری در زنان ۴۹-۱۵ سال در کل کشور ۷۳٫۸ درصد، در مناطق شهری ۷۷٫۴ درصد و در مناطق روستایی ۷۳٫۷۸ درصد بوده است. در سال ۸۴ (بنا بر IMES) این شاخص در کل کشور به ۷۸٫۹ درصد، در مناطق شهری به ۸۰٫۴ درصد و در مناطق روستایی به ۷۵٫۷ درصد ارتقا یافت؛ اما در سال ۸۹ (طبق MIDHS) بار دیگر با کاهش این شاخص روبه روی هستیم، بهطوریکه در کل کشور به ۷۷٫۴۲ درصد، در مناطق شهری به ۷۸٫۹۷ درصد و در مناطق روستایی به ۷۳٫۷۸ درصد رسید. در سال ۸۹ پایینترین درصد شیوع استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری به استانهای سیستان و بلوچستان (۵۵٫۱۶ درصد)، خراسان شمالی (۶۳٫۷۷ درصد)، هرمزگان (۶۷٫۰۵ درصد) و کرمان (۷۳٫۱۱ درصد) اختصاص دارد[۱۵].
روشهای پیشگیری از بارداری: در سال ۸۹ از میان کل روشهای پیشگیری از بارداری در کل کشور ۲۱٫۶۶ درصد به شیوههای سنتی و ۵۶٫۹۸ درصد به شیوههای مدرن از بارداری پیشگیری کردهاند. نکته جالب اینکه در مناطق روستایی بیشتر از شهری از روشهای مدرن برای پیشگیری از بارداری استفادهشده است. بهطوریکه در این مناطق ۶۰٫۵۵ درصد به شیوههای مدرن و ۱۳٫۸۵ درصد به شیوههای سنتی و در مناطق شهری ۵۵٫۴۶ درصد به شیوههای مدرن و ۲۴٫۹۸ درصد به روشهای سنتی از بارداری پیشگیری کردهاند. در این سال، کمترین درصد شیوع استفاده از روشهای مدرن در سیستان و بلوچستان (۴۷٫۱۱ درصد)، مازندران (۴۸٫۶۳ درصد)، هرمزگان (۴۹٫۲۳ درصد) و گیلان (۴۹٫۱۱ درصد) است (نقشه ۴).
بارداریهای ناخواسته: درصد نیاز برآورده نشده[۱۶] برای پیشگیری از بارداری در زنان ۴۹-۱۵ سال در سال ۷۹ (بر اساس DHS) در کل کشور ۷٫۵ درصد، در مناطق شهری ۵٫۸ درصد و در مناطق روستایی ۱۰٫۴ درصد بوده است. این شاخص در سال ۱۳۸۹ (طبق IMDHS) در کل کشور به ۵٫۶۹ درصد، در مناطق شهری به ۵٫۴۶ درصد و در مناطق روستایی به ۶٫۲۱ درصد کاهشیافته است. بالاترین میزان شاخصِ نیازِ برآورده نشده در استانهای خراسان شمالی (۹٫۶۱ درصد)، سیستان و بلوچستان (۸٫۶۱ درصد)، بوشهر (۸٫۱۹ درصد)، خراسان جنوبی (۷٫۴۳ درصد)، آذربایجان شرقی (۷٫۲۶ درصد) و خراسان رضوی (۷٫۱۸ درصد) دیده میشود.
نکتهای که در این مبحث مهم است این است که در آمارها معمولا بر بارداریهای ناخواسته از سوی هر دو (زن و شوهر) متکی است درحالیکه خواسته هر یک بهصورت مجزا اهمیت دارد. «بررسی ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی در ایران» که توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال ۷۹ صورت گرفت، نشان میدهد میزان حاملگیهای «ناخواسته» شوهر کمتر از میزان حاملگی «ناخواسته» زن است. از نظر زنان، ۱۶ درصد حاملگی ناخواسته و ۱۶٫۹ درصد حاملگی نابهنگام بوده است، یعنی در کل حدود ۳۵ درصد از زنان باردار حاملگی فعلی خود را حاملگی «ناخواسته» اعلام کردند. از نظر شوهران این نسبتها به ترتیب برابر با ۱۴٫۴ درصد ۱۲٫۹ درصد و در کل حدود ۲۷ درصد است. همچنین حدود ۱۰٫۴ درصد زنان باردار (۱۱٫۳ درصد در روستا و ۹٫۴ درصد در شهر) حاملگی را خواسته شوهر دانسته و حدود ۳٫۳ درصد زنان (۳٫۱ درصد در روستا و ۳٫۶ درصد در شهر) حاملگی را بر اساس خواست خود عنوان کردند[۱۷].
مرگومیر مادران
نسبت مرگ مادران در صدهزار تولد زنده بر اساس دادههای نظام کشوری مراقبت مادری در سال۱۳۸۱، برابر با ۲۷٫۴ درصد بوده که در سال ۱۳۸۹ به ۲۲٫۰۷ درصد کاهشیافته است[۱۸]. اما این روند با نوسانات نامنظم همراه بوده است (نمودار ۳). در سال ۹۲ نیز با کاهش مرگومیر مادران مواجه هستیم، بهطوریکه رئیس اداره سلامت مادران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آخرین آمار مربوط به مرگومیر مادران باردار در کشور را ۲۰٫۳ مرگ در هر ۱۰۰ هزار تولد زنده اعلام کرده است[۱۹].
مقایسه سهم موالید و سهم مرگ طی پنج سال ۸۹-۸۴ نشان میدهد که در برخی استانها سهم مرگ مادر نسبت به موالید بالاتر است. یعنی تعداد بیشتری از مادران در این استانها براثر عوارض بارداری و زایمان از بین میروند؛ برای مثال، سیستان و بلوچستان ۵٫۴۶ درصد موالید کشور را دارد اما ۱۲ درصد از مرگ مادران[۲۰] کشور در این استان اتفاق افتاده است. لذا به نسبت موالید و باروری در این استان، احتمال مرگ مادران از سایر نقاط کشور بیشتر است؛ که این امر در برخی استانهای دیگر با اختلاف کمتر اتفاق افتاده است، مانند آذربایجان غربی (۴٫۵۹ درصد تولد در برابر ۵٫۴۴ درصد مرگ مادر)، بوشهر (۱٫۴۰ درصد تولد در برابر در برابر ۱٫۸۶ مرگ مادر)، خوزستان (۷٫۲۸ درصد موالید در برابر ۸٫۶ درصد مرگ مادر)، زابل (۰٫۶۶ درصد موالید در برابر ۱٫۲۶ درصد مرگ مادر)، کرمان (۳٫۳۱ درصد موالید در برابر ۴٫۷۸ درصد مرگ مادر)، لرستان (۲٫۶۶ درصد موالید در برابر ۳٫۱۲ درصد مرگ مادر) و هرمزگان (۲٫۴۹ درصد موالدی در برابر ۴٫۱۱ درصد مرگ مادر). از طرف دیگر با توجه به این که در سال ۸۹ نسبت به سال گذشته تنها حدود ۲۰ هزار تولد در کل کشور افزایشیافته است پس تعداد موالید تاثیر چندانی در تعداد مرگها ندارد. تعداد مرگ مادر در برخی از استانها مانند یزد (از ۳ به ۱۰)، هرمزگان (از ۱۰ به ۱۹)، کردستان (از ۷ به ۱۰)، زابل (از ۳ به ۸) و سمنان (از ۲ به ۴) افزایشیافته است[۲۱].
در سال ۸۹ درصد مادران فوتشده برحسب نوع زایمان نشان میدهد که ۵۸ درصد فوت مادران در زایمان به روش سزارین و ۴۲ درصد به روش طبیعی بوده است. همچنین ۶۷ درصد فوت مادران در مناطق شهری، ۲۲ درصد در مناطق روستایی و ۱۱ درصد در روستای قمر و سیاری رخداده است. ۹۱ درصد مادران در بیمارستان فوتشدهاند و شایعترین علل مرگ مادر خونریزی (۳۰ درصد) و سپس پره اکلامپسی (۱۴ درصد) بوده است. ۷۱ درصد پس از زایمان، ۲۵ درصد در زمان بارداری و ۴ درصد در زمان زایمان فوت کردهاند (نمودار ۴). ۲۸ درصد به دلیل تاخیر در تصمیمگیری، ۱۷ درصد به دلیل تاخیر در ارجاع و ۴۳ درصد به دلیل تاخیر درمان فوتشدهاند که رقم قابلتوجهی است[۲۲].
با توجه به مطالعه و بررسی پرسشنامههای مرگ مادر سال ۸۹ و ارزیابی عوامل خطر مرگ مادر ایران نتایج ذیل بهدست آمد:
- تشخیص و درمان نامناسب: در دوران بارداری ۳۲ درصد؛ در زمان زایمان ۲۸ درصد؛ و در زمان پس از زایمان ۴۶ درصد.
- عدم دسترسی به مراکز و فوریتهای مامایی: در زمان بارداری و زایمان یکی از عوامل منجر به فوت در حدود ۸ درصد از مرگها بوده است.
- عدم دریافت مراقبهای بارداری: در حدود ۱۷ درصد از مرگها، مراقبت بارداری انجام نشده است. این در حالی است که پوشش ۶ بار مراقبت بارداری[۲۳] یادآور میشود[۲۴].
مهمترین موارد جهت پیشگیری از تشخیص و درمان نامناسب: ارتباط با گروه زنان و زایمان، کارشناس سلامت مادران معاونتهای درمان و بهداشت دانشگاه مربوطه؛ استفاده از پروتکلهای تهیهشده (راهنمای کشوری ارائه خدمات مامایی و زایمان، ملاحظات بالینی هنگام زایمان در مادران وابسته به مواد مخدر)؛ تلاش در جهت رعایت ده اقدام بیمارستانهای دوستدار مادر به خصوص حذف مداخلات غیرضروری و کاهش سزارین؛ همکاری با معاونتهای بهداشتی و آموزشی؛ مشاوره با همکاران گروه زنان در مورد بیماران بدحال؛ در صورت نیاز به اعزام بیمار به بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه دیگر، مفاد بخشنامه سطحبندی و قطب دانشگاهی رعایت شود[۲۵].
خشونت علیه زنان باردار
خشونت علیه زنان باردار گرچه ذیل خشونت علیه زنان بهعنوان یک مسئله اجتماعی طبقهبندی میشود نه شاخصهای سلامت، اما از آنجا که در سلامت زنان باردار نقش مهمی دارد، در این گزارش به آن اشاره می شود. . در یک مرور نظاممند بر تحقیقات انجامشده طی سالهای ۹۲-۸۰ (جدول ۱)
شیوع کلی خشونت خانوادگی در زنان باردار ایران ۴۸ درصد (بین ۵۸-۳۸ درصد) بهدستآمده است. شیوع خشونت فیزیکی در میان این زنان ۱۷ درصد (بین ۳۲-۱۲ درصد)، شیوع خشونت روانی در میان آنها ۴۱ درصد (بین ۵۰-۳۳ درصد)، شیوع خشونت جنسی نیز ۲۱ درصد (بین ۲۳-۱۶ درصد) بهدستآمده است (نمودار ۵، ۶، ۷ و ۸).[۲۶]
نتایج تحقیقی در مشهد نشان میدهد که ۹۳٫۱ درصد از زنان باردار خشونت فیزیکی خیلی خفیفی را تجربه کردهاند[۲۷]. نتایج تحقیقی دیگر در سبزوار نیز نشان میدهد که ۱۷٫۵ درصد در طی دوران بارداری تحت خشونت جسمی قرارگرفته بودند که شایعترین رفتار خشونتآمیز در این بین، سیلی زدن گزارششده بود. در ۲٫۲ موارد، شدت این صدمات به حدی بوده است که منجر به بستری شدن فرد در بیمارستان شده است[۲۸]. در تحقیق دیگری که بر زنان باردار در یاسوج انجامشده است، نتایج داده ها نشان داد که ۸٫۵ درصد از زنان در دوران بارداری تحت خشونت فیزیکی قرارگرفتهاند[۲۹]. بر اساس نتایج تحقیقی که در کرمان انجامشده است، ۵۵٫۶ درصد زنان متحمل خشونت جسمی شده بودند[۳۰]. نتایج تحقیقی که در ارومیه انجام شد، نشان میدهد که ۵۰ درصد زنان، مورد خشونت فیزیکی و جسمی قرارگرفتهاند[۳۱]. طبق نتایج «بررسی شیوع و نوع خشونت خانگی در زنان باردار در شهرکرد»، شیوع همسرآزاری روانی ۵۱٫۷ درصد و آسیبهای شدید ناشی از همسرآزاری در بعد روانی ۱۲٫۵۶ درصد است[۳۲]. همچنین، طی تحقیقی که در مشهد انجامشده، ۸۱٫۸ درصد از زنان باردار خشونت روانی خیلی خفیفی را تجربه کردهاند. همچنین ۴۰٫۸ درصد از نمونهها در طول بارداری خشونت کلامی را متحمل شدهاند[۳۳].
جمع بندی
توجه به سلامت مادران و بهداشت باروری در ایران سابقه طولانی دارد و در قالب برنامههای سلامت مادران و سیاستهای تنظیم خانواده تدوین و اجرا شده است. اجرای این برنامهها نیز تاثیر به سزایی در کاهش مرگومیر مادران و کودکان و ارتقای پوشش مراقبتهای بارداری و پس از زایمان داشته است. برای رسیدن به این اهداف، مهمترین نکته همانگونه که در تعریف سازمان جهانی بهداشت آمده است، حق دسترسی به اطلاعات و امکانات و بهرهمندی از استاندارهای بالای بهداشت باروری و جنسی است.
در گزارش پیش رو مشاهده میشود نرخ مرگومیر مادران کاهش و پوشش مراقبتهای بارداری و پس از زایمان و استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری در کل کشور گسترش یافته است با این وجود در برخی از استانهای محروم توجه به آن اهمیت دارد. در مورد ازدواج در سن پایین نیز همین امر صادق است. به طوری که با وجود کاهش ازدواج در سن پایین، اما در برخی استانهای کشور که با تبعیضها و محرومیتهای چندگانه مواجهاند هم چنان ازدواج و زایمان در سن پایین قابلتوجه است. سیاستهای تنظیم خانواده که بهسوی کم کردن دسترسی به اطلاعات و امکانات پیش رفته است میتواند در تغییر این شاخصها بهویژه در مناطق محروم، تاثیرات منفی بسیاری داشته باشد بهطوریکه تلاشهایی که در این سالها برای کاهش نرخ مرگومیر مادران و پیشگیری از بارداریهای پرخطر شده است را اگر نه خنثی ولی کم اثر کند.
منابع و توضیحات:
[۱] سلامت نیوز به نقل از کاظمی پور، حاملگی دختران نوجوان در ایران یک چالش بهداشتی است، ۲۰ آبان ۱۳۹۲٫
[۲] زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله که حداقل یک زایمان نوزاد زنده قبل از ۱۸ سالگی داشتهاند.
[۳] معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری ایران (۱۳۹۴)، نگاهی به وضعیت زنان کشور
[۴] سازمان ثبت احوال کشور،۱۳۹۳
[۵] Multiple-Indicator Demographic and Health Survey
رشیدیان، آرش (۱۳۹۱). مطالعه شاخصهای چندگانه سلامت و جمعیت، سیمای سلامت و جمعیت در ایران-۱۳۸۹، تهران: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، معاونت بهداشت.
[۶] زنان ۴۹-۲۰ سال که در زمان نخستین ازدواجشان کمتر ۱۸ سال داشتهاند.
[۷] زنان ۴۹-۱۵ سال که در زمان اولین ازدواجشان کمتر از ۱۵ سال داشتهاند.
[۸] رشیدیان، آرش (۱۳۹۱)
[۹] سلامت نیوز، حاملگی دختران نوجوان در ایران یک چالش بهداشتی است، ۲۰ آبان ۱۳۹۲٫
[۱۰] عازمی خواه، آرش و همکاران (۱۳۸۱). ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻛﺸﻮﺭی ﺍﻋﺘﻼی ﺳﻼﻣﺖ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ. دفتر سلامت خانواده و جمعیت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
[۱۱] Demographic and Health Survey
دفتر سلامت خانواده و جمعیت، سیمای جمعیت و سلامت در جمهوری اسلامی ایران (DHS) در سال ۱۳۷۹، تهران: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
[۱۲] زنانی که طی دو سال قبل از مطالعه زایمان نوزاد زنده داشته و در زمان بارداری بهوسیله مراقبان بهداشتی تحصیلکرده (شامل پزشک متخصص، پزشک عمومی، مامای تحصیلکرده، کاردان یا کارشناس بهداشت خانواده) یا مراقبان بهداشتی دورهدیده (شامل مامای روستایی و بهورز) حداقل یکبار مراقبت شدهاند.
[۱۳] مهرخانه، آمار سزارین در ایران بالاتر از استانداردهای جهانی، ۱ تیر ۱۳۹۴
[۱۴] زنان ۴۹-۱۵ سال همسردار که خود یا همسرشان از روشهای پیشگیری از بارداری استفاده میکنند.
[۱۵] ممکن است پایین بودن درصد شیوع استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری در این استانها نسبت به استانهای دیگر به دلیل جمعیت سنی در این استانها باشد که حساسیت بیشتری نسبت به پیشگیری از بارداری به لحاظ مذهبی دارند.
[۱۶] زنان ۴۹-۱۵ سال همسردار که بارور و مایل به فاصلهگذاری بین بارداریها یا محدود کردن تعداد فرزندانشان هستند اما در حال حاضر از روشهای پیشگیری استفاده نمیکنند؛ یا حامله هستند ولی حاملگی آنها ناخواسته بوده و یا اینکه زن و شوهر میخواستند حداقل دو سال دیگر صبر کنند و بعدا حاملگی اتفاق بیفتد.
[۱۷] عباسی شوازی، محمد جلال؛ حسینی چاوشی، میمنت؛ دلاور، بهنام (۱۳۸۲). حاملگیهای «ناخواسته» و عوامل مؤثر بر آن در ایران. فصلنامه باروری و ناباروری، زمستان: ۷۶-۶۲٫
[۱۸] دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس، اداره سلامت مادران (۱۳۸۹)، گزارش عملکرد و دستاوردهای نظام کشوری مراقبت مرگ مادری
[۱۹] جام جم، آخرین آمار مرگومیر مادران باردار در ایران، ۱۱ خرداد ۱۳۹۲
[۲۰] سهم استان از درصد کل موالید ۵ ساله و درصد کل مرگ ۵ ساله
[۲۱] دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس، اداره سلامت مادران (۱۳۸۹)، گزارش عملکرد و دستاوردهای نظام کشوری مراقبت مرگ مادری
[۲۲] همان
[۲۳] درصد پوشش مراقبتهای دوران بارداری حداقل ۶ بار (کمیت مراقبت در کل): در این شاخص هدف، انجام حداقل ۶ بار مراقبت در طی بارداری است لذا در صورت کسر با استفاده از پرونده خانوار و دفتر مراقبت مادران تعداد مادرانی که حداقل ۶ بار طی بارداری مراقبت شده اند قرار داده می شود و در مخرج کسر کل مادران بارداری که مراقبت شده اند.
[۲۴] دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس، اداره سلامت مادران (۱۳۸۹)
[۲۵] دانشگاه علوم پزشکی ایران (۱۳۹۳)، گزارش مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس اداره سلامت مادران، کنگره راهکارهای ارتقای سلامت و کاهش مرگومیر بارداری – پنجم و ششم مهرماه ٩٣
[۲۶] نیازی، محسن؛ کسانی، عزیز؛ منتی، رستم؛ خمرنیا، محمد (۱۳۹۴). شیوع خشونت خانگی در زنان باردار در ایران: مطالعه مرور ساختارمند و متاآنالیز، علوم پزشکی صدرا، دوره ۳, شماره ۲؛ ۱۵۰-۱۳۹٫
[۲۷] بهنام وشانی، حمیدرضا؛ مقدم حسینی، وحیده؛ سلطانی فر، عاطفه (۱۳۸۷)، «بررسی شدت و فراوانی انواع خشونت خانوادگی در طی حاملگی»، افق دانش، تابستان، سال چهاردهم، شماره ۲: ۷۶-۷۰
[۲۸] بداغآبادی، مهین (۱۳۸۴)، «بررسی پیامد حاملگی در قربانیان خشونت مراجعهکننده به بیمارستان شهیدان مبینی سبزوار»، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی سبزوار (اسرار)، پاییز، سال دوازدهم، شماره ۳، پیاپی ۳۷: ۴۱-۴۶
[۲۹] هاشمی نسب، لیلا (۱۳۸۵)، «بررسی شیوع، پیامدها و عوامل مرتبط با خشونت فیزیکی خانگی در زنان باردار مراجعهکننده به بخش زایمان بیمارستانهای شهر سنندج»، مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، زمستان، سال یازدهم، شماره ۴، پیاپی ۴۲: ۳۲-۴۱
[۳۰] بلالی میبدی، فاطمه؛ حسنی، مهدی (۱۳۸۸)، «فراوانی خشونت علیه زنان توسط همسرانشان در شهر کرمان»، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)، پاییز، سال پانزدهم، شماره ۳، پیاپی ۵۸: ۳۰۷-۳۰۰
[۳۱] عارفی، مرضیه (۱۳۸۲)، «بررسی توصیفی خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه»، مطالعات زنان، تابستان و پاییز، سال اول، شماره ۲: ۱۰۱-۱۲۰
[۳۲] صالحی، شهریار؛ مهر علیان، حسینعلی (۱۳۸۵)، «بررسی شیوع و نوع خشونت خانگی در زنان باردار مراجعهکننده به مراکز بهداشتی، درمانی شهرستان شهرکرد، سال ۱۳۸۲»، مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، تابستان، دوره ۸ شماره ۲: ۷۷-۷۲
[۳۳] بهنام وشانی و همکاران (۱۳۸۷)