بیدارزنی: «هی خیکی!»، «اگه من خرجی نیارم که تو از گشنگی می میری»، «دیگه حق نداری از ماشین استفاده کنی»، «داری از کاه، کوه می سازیا»، «کسی نظر تو رو نخواست»، «نمی دونم راجع به چی داری حرف می زنی!؟»، «همین فردا می فرستمت خونه بابات»، «یعنی نمیشه باهات یه ذره شوخی کرد!؟». اگر تا کنون با یکی از این برخوردها مواجه شدهاید، شما در معرض خشونت کلامی-روانی قرار گرفته اید. گرچه خشونت روانی-کلامی می تواند علیه زنان، مردان و کودکان اعمال شود اما مناسبات سلطه و سلسله مراتب قدرت در جوامع مردسالار باعث می شود که زنان بیشترین قربانیان این نوع خشونت باشند. در اینجا به طور خلاصه به چند و چون مسئله اجتماعی خشونت روانی-کلامی علیه زنان می پردازیم.
خشونت روانی-کلامی چیست؟
خشونت کلامی از انواع خشونت های خانوادگی و رفتاری است که شرافت، آبرو و اعتماد به نفس زن را خدشه دار می کند. این رفتار به صورت انتقاد، ناروا، تحقیر، بددهنی، تمسخر، توهین، فحاشی، متلک و تهدیدهای مداوم به طلاق دادن یا ازدواج مجدد اعمال می شود. با وجود اهمیت تاثیر این نوع خشونت بر زنان و کودکان هنوز خسارت ها و پیامدهای ناشی از آن ارزیابی نشده است (کار، 1380).
فراوانی خشونت روانی-کلامی در ایران
بر اساس اغلب تحقیقات انجام شده در ایران خشونت روانی- کلامی، اولین رتبه را در میان انواع خشونت خانگی علیه زنان دارد. یافته های گسترده ترین تحقیق انجام شده با عنوان «بررسی پدیده خشونت خانگی علیه زنان» در 28 مرکز استان کشور نشان می دهد زنان ایران در میان انواع ۹ گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونتهای روانی و کلامی قرار دارند. 52.7 درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی ،دقیقا اعلام کردهاند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت بودهاند. میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بودهاند، ۱۰ بار بود. یافته های تحقیقی که در زمینه خشونت خانگی در خانواده های تهرانی صورت گرفته نیز نشان می دهد که میزان خشونت عاطفی مردان علیه زنان در خانواده ها تقریبا دو برابر خشونت جسمانی است. طبق تحقیقی که در شیراز انجام شده میزان خشونت روانی در این شهر، 47.5 درصد بود. نتایج تحقیقی که در شهر اردبیل انجام شده است 55.5 درصد زنان در خانواده ها متحمل خشونت روانی شده بودند. براساس نتایج برخی از تحقیقات، آمار خشونت روانی به مراتب بالاتر است. به طور نمونه، طبق نتایج تحقیقی که در کرمان انجام شد، 78.6 درصد از زنان خشونت روانی را تحمل کرده بودند (قاضی طباطبایی و دیگران، 1382).
مصادیق خشونت روانی-کلامی
تعیین مصادیق خشونت روانی-کلامی برخلاف انواع دیگر خشونت معمولا دشوار است. با این حال می توان این نوع خشونت را در اقدامات زیر دسته بندی کرد: نسبت دادن لقب های جنسیتی و توهین آمیز، خشم های غیرقابل کنترل، طعنه زدن، هتاکی و دشنام دادن، انتقاد مداوم، تحقیر کردن، سرزنش کردن، منت گذاشتن، بی تفاوتی، قهر، مقابله به مثل، تمسخر کردن، مقصر شمردن، اعمال محدودیت و کنترل از مصادیق بارز خشونت های کلامی عنوان کرد.
(Evans,1996).
پیامدهای خشونت روانی-کلامی
پیامدهای مخرب خشونت کلامی طیف گسترده ای دارد که از سردرگمی تا اختلالات جدی روانی را شامل می شود. دشواری در نتیجه گیری و تصمیم گیری، کاهش و از دست دادن اعتماد به نفس، نیاز به تایید شدن مکرر، افزایش تردید، از دست دادن هیجان و سرزندگی طبیعی از تاثیرات کوتاه مدت و ترس، احساس عدم امنیت، اضطراب، اختلال حافظه، اختلال خواب، بی اشتهایی، هوشیاری بیش از حد، تحریک پذیری، عصبانیت، تمایل به مصرف الکل و مواد مخدر و خودکشی از پیامدهای بلند مدت خشونت های کلامی است. همچنین پژوهش ها نشان می دهند میان مشکلات جسمی مانند دردهای مزمن، میگرن، زخم معده، مشکلات قلبی، سوء هاضمه های مکرر و… با خشونت های کلامی رابطه وجود دارد. برخی مطالعات نشان می دهد که پیامدهای خشونت های کلامی بر زندگی افراد بعضا از اثرات خشونت های جسمی جدی تر و مخرب تر است. زیرا این نوع از خشونت در مراحل ابتدایی اعتماد به نفس و احساس منزلت فرد را به خطر می اندازد و در صورتی که ادامه بیاید، به طور مستقیم سلامت روان قربانی را نشانه می رود (همان).
روش های مقابله با خشونت روانی-کلامی
اولین نکته ای که باید بدانید این است که اعمال «خشونت» هیچ توجیهی ندارد و هیچ کس حق ندارد با اعمال زور و قدرت دیگری را آزار بدهد. این حق شما نیست که یک نفر نسبت به شما سلطه اعمال کند و آزارتان بدهد. پس در قدم اول نسبت به خشونتی که می بینید واکنش نشان بدهید. افراد باید بدانند که رفتار، جملات و حرکاتشان به شما آسیب می زند. اگر به دیگران نشان دهید نسبت به حقوق خود آگاه هستید، کمتر در معرض خشونت قرار می گیرید.
در مرحله بعد می توانید زمانی که چرخه خشونت روانی-کلامی آغاز می شود، به فرد خشونت کننده هشدار بدهید که رفتار نادرستی دارد. اگر این فرد همسر یا از اعضای خانواده شما است با توافق هم، از مشاور و رفتار درمانگر کمک بگیرید. راهکارهای مشاور برای کنترل خشم، عصبانیت و یا شوخ طبعی آزاردهنده می توانند بسیار کارساز و مفید باشند. هرگز در پاسخ به خشونت، مقابله به مثل نکنید زیرا هر واکنش تند قربانی به معنی پیروزی خشونت کننده است زیرا او را به هدفش که آزار یا تحقیر شما است، نزدیک می کند. سعی کنید مسئله خود را با خانواده و یا دوستانتان مطرح کنید و احساساتتان را بیان کنید. آنها با شناختی که از شما دارند می توانند همراهیتان کنند و راه حل مناسبی به شما پیشنهاد کنند.
در مواردی که خشونت کلامی شدید و غیرقابل کنترل است باید به فکر چاره جدی باشید. به یاد داشته باشید امنیت روانی و عاطفی شما فراتر از حفظ رابطه ای است که درآن هیچ چیز جز آزار و اذیت وجود ندارد. کسی که می تواند تعیین کند چنین رابطه ای باید ادامه پیدا کند و یا تمام شود شما هستید. جدایی و ترک چرخه خشونت آخرین راه حلی است که در صورت عدم همراهی فرد خشونت کننده می توانید به آن فکر کنید. گاهی لازم است مدت ها پس از خروج از یک رابطه خشونت آمیز، روند درمانی خود را نزد یک متخصص پیگیری کنید (همان).
واقعیت این است که پدیده خشونت علیه زنان، نوعی بیماری همه گیر جهانی است که در سکوت پیشروی می کند و همه کشورها کمابیش به آن مبتلا هستند. شاید اولین راه برای حل این معضل فراگیر، شناخت انواع خشونت به ویژه رفتارهایی است که بنا بر فرهنگ ها و رسوم متفاوت، بدیهی، رایج و بخشی از آداب و عرف اجتماعی جوامع به نظر می رسند.
منابع:
کار، مهرانگیز، پژوهش درباره خشونت علیه زنان در ایران، چاپ اول، تهران: انتشارات روشنگران، 1380
قاضی طباطبایی، محمود، تبریزی، محسن و دیگران. (1382)، «بررسی پدیده خشونت خانگی علیه زنان» دفتر امور اجتماعی وزارت کشور و مرکز امور مارکت زنان ریاست جمهوی
Evans, P. (1996). The verbally abusive relationship. (2 ed.). Holbrook: Adams Media Corporation