جنسیت و خشونت
بیدارزنی: مقاله حاضر به بررسی رابطه میان جنسیت، خشونت و امپریالیسم میپردازد. «کدام روابط اجتماعی خشونت علیه زنان را (باز) تولید میکنند،...
فمینیستهای نامرئی؟ رسانههای اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان جوان
بیدارزنی- در این مقاله جولیا شوستر، به بررسی تأثیر فعالیتهای آنلاین زنان جوان در نیوزلند میپردازد و آنها را به عنوان فمینیستهای...
نژاد، طبقه و عاملیت: بازگشتی به فمینیسم مارکسیستی
بیدارزنی- نویسندگان مقاله حاضر با تأکید بر نقش توطئهآمیز امپریالیسم و سیاستهای اسلامی در خاورمیانه، بر ضرورت بازگشت به تحلیل فمینیسم مارکسیستی...
آیا فمینیسم زنان را ناامید کرده است؟
اگر همهگیری کرونا توانسته است دستاوردها و پیشرفتهای سه دهه اخیر زنان در برابری جنسیتی را از بین ببرد، این سؤال پیش میآید که اساساً این پیشرفتها از ابتدا تا چه میزان واقعی بودهاند؟
جنسیت، فمینیسم سیاه، و اقتصاد سیاسی سیاه
در این مقاله پاتریشیا هیل کالینز پیشنهاد میکند که تمرکز بر تجارب زنان سیاه و تحلیل آن تجارب از طریق پارادایم تقاطع، ترویجگر بازنگری در اهمیت ارتباط بین جنسیت، سکسوالیته، نژاد، طبقه و ملیت است.
تغییرات اقلیمی و نقش آن در افزایش شکاف جنسیتی
در خلال یا پس از حوادث زیستمحیطی مانند سیلها یا طوفانهای بزرگ، زنان بیشتر از مردان فقیر میشوند، یا در نتیجه به حاشیهرفتن بیشتر، دسترسی آنها به آب سالم، خدمات بهداشتی-درمانی یا آموزشی محدودتر میشود.
کلیشههای جنسیتی در کارزارهای انتخاباتی
تشر زدن، تشنهی قدرت بودن، ریسکپذیری، مطالبهگری و سلطهگر بودن از جمله کیفیتهای مرتبط با رهبری عنوان میشود. مطالعات زیادی نشان میدهند که از قضا این ویژگیها از جمله ویژگیهای کلیدی رهبران موثر نیستند. بلکه ویژگیهایی چنین موجب افت نوآوری شده، بر کیفیت تصمیمات اثر منفی دارد و قادر به تشویق مردم در نشان دادن قابلیتهایشان نیست. برعکس ویژگیهایی که معمولا زنان نشان میدهند یعنی فروتنی، همکاری، تیمسازی و ترغیب دیگران در راستای خیر عمومی بسیار مهمتر است.
آیا بیان روایتهای شخصی میتواند به یک حرکت جمعی بینجامد؟
ما همچنان با سکوت بخش بزرگی از جامعهی زنان در ایران مواجه هستیم؛ زنانی که دسترسی به اینترنت ندارند و یا در شهرهای کوچک زندگی میکنند و بهواسطهی فرهنگ و یا مذهب خاص آن مناطق هزینههای بیشتری را در صورت بیان روایتهایشان پرداخت خواهند کرد و به همین دلیل سکوتشان همچنان ادامه دارد. بهواسطه سکوت و خاموشی این گروه از زنان تصویری که از خشونت علیه زنان ساخته میشود گویی محدود به طبقهی خاصی است و تنها در میان گروهی خاص از زنان رواج دارد.
سیاست فمینیستی دربارهی تنبیه متجاوزان به ما چه میگوید؟
در جامعهی آرمانی فمینیستی صدور حکم مرگ ریشه در ساختارهای مردسالارانه و خشنی دارد که قرنها با سیاستهای تشدید کنترل و مجازات، بدنهای افراد را به سیطرهی خود درآورده و بر آنها حکم رانده است. نظامهای قضایی و حقوقی همواره در طول تاریخ بخش مهمی از سازمانهایی بودهاند که خشونت علیه زنان را به طور نظاممند نهادینه کردهاند.