اینترسکشنالیتی

در باتلاق‌های‌ قومیت، نقدی مارکسیستی پیرامون «استراتژی‌های خروج» لیبرال

بیدارزنی: این مقاله استدلال می‌کند اگر سیاست‌ ضد نژادپرستی در زمین قومیت بجنگد، شدیداً محدود به شرایطی می‌شود که نژادپرستی به آن...

درهم‌تنیدگی روابط اجتماعی: جنسیت و اتنیسیته

بیدارزنی: به دنبال انتقادهای جدی برخی از گروه‌های فمینیستی از جمله‌های فمینیست‌های سیاه، تعریف یک دست و هموژن از زنان، مسائل و...

مارکسیسم، فمینیسم، و «اینترسکشنالیتی»

بیدارزنی: «اینترسکشنالیتی» یکی از مفاهیم کلیدی فمینیستی برای تبیین چندگانگیِ تفاوتهای برساخته‌ی اجتماعی است. با آنکه این اصطلاح، برآمده از کنشگری فمینسیت‌های...

آیا فمینیسم زنان را ناامید کرده است؟

اگر همه‌گیری کرونا توانسته است دستاوردها و پیشرفت‌های سه دهه اخیر زنان در برابری جنسیتی را از بین ببرد، این سؤال پیش می‌آید که اساساً این پیشرفت‌ها از ابتدا تا چه میزان واقعی بوده‌اند؟

جنسیت، فمینیسم سیاه، و اقتصاد سیاسی سیاه

در این مقاله پاتریشیا هیل کالینز پیشنهاد می‌کند که تمرکز بر تجارب زنان سیاه و تحلیل آن تجارب از طریق پارادایم تقاطع، ترویج‌گر بازنگری در اهمیت ارتباط بین جنسیت، سکسوالیته، نژاد، طبقه و ملیت است.

آنجلا دیویس: واضح بود که نقش پلیس محافظت از جان سفیدپوستان است

دیویس، اعتراضات گسترده‌ی برآمده از مرگ فلوید را مایه‌ی امیدواری می‌داند. گرچه اخیراً در سال ۲۰۱۴ اعتراضات زیادی در مقیاس بزرگ صورت گرفت - پس از مرگ مایکل براون و افراد دیگر از جمله تَمیر رایس، ساندرا بلَند و اریک گارنر – اما از نظر دیویس این‌بار تغییری رخ داده است. این‌بار سفیدپوستان دارند آگاه می‌شوند.

شیوع و پاسخ به کووید ۱۹ با رویکرد تقاطع‌یافتگی

تمرکز صرف بر جنس و جنسیت، تصویر کاملی از پیامدهای کووید ۱۹ به ما نشان نمی‌دهد تا پاسخ مناسب و کاملی به آن داشته باشیم.

مردسالاری، سرمایه‌داری و نژادپرستی درهم تنیده‌اند

نوشته‌ی پیش رو ترجمه‌ی دو فصل است از کتاب فمینیسم سوسیالیستی الغاگر: رادیکالیزه کردن انقلاب بعدی، نوشته‌ی زیلا آیزنستاین که در مِی ۲۰۱۹ منتشر شده است. این کتاب با امید به در هم تنیده شدن حقوق مدنی، معلولین و مردم بومی و جنبش‌های عدالت‌خواه جنسی، جنسیتی، اقتصادی، مهاجران، پناهندگان و زیست‌محیطی نوشته است. با اعتقاد به این که نیاز به همبستگی از این حقیقت سرچشمه می‌گیرد که هیچ مقاومتی به تنهایی کافی نیست و اینکه در حال حاضر جنبشِ جنبش‌ها، برقراری همبستگی بین جنبش‌ها در نقاط مشترک، بسیار ضروری است. روش آیزنستاین برای عملی شدن این ایده در نظر گرفتن گره‌گاه‌های جنس، طبقه، نژاد، جنسیت و هر آنچه است که موجب جدایی و تحت سلطه قرار گرفتن ما می‌شود تا در نهایت بتوانیم برای پتانسیل این کنشگری جمعی، طرحی ارائه دهیم. آیزنستاین نزدیک به نیم‌قرن تجربه‌ی کار فمینیستی سوسیالیستی ضد نژادپرستی دارد.

ما نیاز داریم یک «نه» جمعی سر دهیم

ما همواره باید تلاش کنیم از شوراهای صنفی فقط به عنوان یک ابزار بهره بجوییم نه آنکه آن را تبدیل به افق و هدف کنیم. به جای آن باید نیروی اجتماعی را خارج از چارچوب‌های رسمی و پذیرفته‌شده ایجاد کنیم که شوراهای صنفی را تابع خود کند نه آنکه خود تابع هر حرکت شوراهای صنفی بشود. اعتراضات دانشجویان همواره باید با نوعی سیاست‌ورزی رادیکال­تر نسبت به اعتراضات صنفی خارج از دانشگاه همراه باشد. چیزی که متاسفانه در چند سال اخیر از دست رفته است.