از زمانی که به «بیدارزنی» قول نوشتن این ستون را دادم بیش از دو ماه میگذرد. با وجود تمام مشغلهها، موضوع آنقدر مهم بود که نمیشد گفت: نه، برایش وقت ندارم. حتی نمیشد گوشهی ذهنت بگذاریاش و هر وقت فرصت شد به آن برسی. این بود که تمام این دو ماه را لحظه به لحظه به آن فکر کردم؛ به اینکه چطور با زبان ساده برای خوانندگانی که شاید خواندن متون تخصصی از حوصلهشان خارج باشد این را – که یکی از مهمترین دغدغههای تمام سالهای نوشتنم بوده است – توضیح دهم، که: بله، متن، بر خلافِ تصورِ بسیاری، «نباید» فاقد جنسیت باشد. البته در اینکه نخستین شماره را با شعرهای چه کسی شروع کنم تردیدی نداشتم. مگر چند شاعر زن داریم که با جنسیتشان مینویسند و حین نوشتن، آن جنسیت را با تمام بایدها و نبایدهایش، با تمام حرفهای فروخوردهاش، با تناش که جُدای از روحش نیست، فراموش نمیکنند؟ شعر رؤیا تفتی، بی لحظهای تردید، سرلوحهی این ستونها قرار میگیرد، چرا که دست کم من، در شعر فارسی از شعر او «زنانهتر» نمیشناسم.
دسته: ادبیات و هنر
در میان امواج
مستند «در میان امواج» ساخته مینا کشاورز مستندی است در رابطه با زندگی رقیه ذاکری. زن کارآفرینی که در میناب در تکه زمینی پرت و دورافتاده که از شهرداری اجاره کرده است، به دستفروشهای زن منطقه که از طریق دستفروشی امرار معاش میکنند، سر و سامان میدهد. در گرمای پنجاه درجه میناب برای آنها سرپناه درست میکند و بزرگترین و پررونقترین بازارچه شهر را راهاندازی میکند. زمین پرت و بیارزش دیروز که امروز تبدیل به پررونقترین منطقه میناب شده است، برای شهردار وسوسه کننده است. شهردار درصدد تصرف بازارچه و بیرون کردن رقیه ذاکری برمیآید. دفتر او را پلمپ میکنند. شبانه سایبانهای بازارچه را با لودر تخریب میکنند. رقیه یک تنه میخواهد جلوی این ظلم و بیعدالتی را بگیرد. در کشوری که قانونی برای دفاع از حقوق امثال رقیهها وجود ندارد و فرماندار و قاضی دادگاه منطقه نیز به دلیل نفوذ شهردار در ساختار قدرت، علیه رقیه ذاکریها رأی میدهند.
از صفر تا سکو
مستند «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی اولین نمایش خود را در جشنواره سینما حقیقت پشت سر گذاشت. صفر تا سکو، داستان زندگی خواهران منصوریان قهرمانان ووشوی جهان است که سالها بر سکوهای جهانی خوش درخشیدهاند.
زنی ورای مرزهای رایج
این روزها فیلم «من» با بازی لیلا حاتمی بر روی پردههای سینما در حال اکران است فیلمی که تصویری متفاوت از زن به نمایش میگذارد اما باز هم نتوانسته تصویر درستی از زن مدرن بدون بازتولید کلیشههای جنسیتی به تصویر بکشد.
رویاندن زنانگی
از چاپ همان اولین کتابش، در عمق صحنه بود که سرخوش میشوی از اینکه نویسندهای متولد شده که دغدغه زننگاری دارد و بعد با خواندن آثار دیگر او میبینی درست حدس زدهای! و البته فریبا وفی از نویسندگانی است که در این راه کم نگذاشته، ممارست به خرج داده و خود را تثبیت کرده است.
انتشار متراخم
سنت انتشار نمایشنامه در ایران، مثل شعر و داستان، چاپ در مجلهها بود، تعدادی از بهترین داستانها، شعرها و نمایشنامهها قدیمترها در مجلاتی چون دنیای سخن و فردوسی و… و جدیدترها در صفحات آدینه و گردون و… اولین چاپشان را تجربه کردند. البته بودن دانشورانهی کسانی که گزینش میکردند و شعرهای درست و داستانهای قوی و نمایشهای استخواندار را رد می زدند، بر این روند تاثیر عظیمی داشت.
حالا انتشار این متن، که در منتشر شدنش نه توهمی در مقایسه با آن آثار است و نه خیالی در پهلو زدن به تاثیر گذاری آنها، تنها میخواهد دو کار کند، یکی وفاداری به سنت آنها در چاپ مستقل نمایشنامه پیش از اجراهای عمومی و دیگری در معرض دید و نقد و نظر گذاشتن خود.
بدون قدرت اقتصادی نمی توان با خشونت مبارزه کرد
رقیه در روستای بسیار دورافتادهای بزرگ شد و در ۱۴ سالگی ازدواج کرد؛ ولی برای رقیه هیچوقت قابل درک نیست که چرا مثل پدر و برادرهایش نمیتواند کار کند. این شد که قدم در راه پر از چالشی گذاشت. شهرستانی که رقیه در آن زندگی میکند آمار بالای خشونت علیه زنان در ایران را دارد و او به عنوان کسی که این خشونت را تجربه کرده است، به این نتیجه رسید که بدون داشتن قدرت اقتصادی قادر به مبارزه با خشونت نیست.
زیست بحرانی محتوا در فرم
ممت در نمایشنامه خود… جهتگیری آشکاری به سمت هیچکدام از شخصیتها نکرده است، آزار جنسیای که میتوانست درست باشد، دیالوگهایی از جآن که میتوانست نیتی جنسی داشته باشند و اینهمه دوگانگی قدرت در سطح زبان و دیالوگها، حالا با طراحی لباس کارول به یک ستیزه عینی و آنهم یکطرفه تبدیل میشود، بدون اینکه این عینیت را بتوان با دیالوگهای متن نشان داد. این جایی است که یکی شدن فرم و محتوا ابتر میشود.
زنان فراموش شده
بیدارزنی: در این سریال، زندگی «پایپر چپمن» زنی سیودو ساله که بهظاهر زندگیای معمولی دارد، در آستانه ازدواج است و به فکر راه انداختن کسبوکار مخصوص خودش که «فروش صابون ارگانیک است به افرادی که از صابون معمولی خسته شدهاند»، بهیکباره دگرگون میشود. چپمن به جرم جابهجایی پول حاصل از فروش مواد مخدر در ۲۳… ادامه خواندن زنان فراموش شده
درنگی فمینیستی بر موقعیت زن و حقیقت در «روز روشن»
مقدمه: در این متن تلاش میکنم آنچه را که از دید من درونمایهی فمینیستی فیلم «روز روشن» را شکل میدهد برجسته سازم. پرداختن به مسالهی زنان و محوریت زن در روایت فیلم، اتفاق تازهای در سینمای ایران نیست؛ اما چیزی که توجه این فیلم به مسالهی زن را به یک درونمایهی فمینیستی غنی نزدیک میسازد… ادامه خواندن درنگی فمینیستی بر موقعیت زن و حقیقت در «روز روشن»