نقد فمینیستی
خانم آبیار ما احمق نیستیم!
خانم آبیار کاملاً فراموش میکند بگوید چه بر سر مردمان بلوچ آمد در تاریخ طولانیشان! که به اینجا رسیدند؟ در چه بستر اجتماعی- سیاسی عبدالمالک ریگی، چنین خطرناک و خونریز میشود؟ چرا مردمانی به او میپیوندند؟ سفارشدهنده فیلم نرگس آبیار چرا نمیخواهد حتی محض تفنن اشارهای به این موضوع بشود بهجای همه اینها بر مهماننوازی و مهربانی قوم بلوچ و البته سادگی آنها تأکید میکند و با کمک گرفتن از هر آنچه که یک فیلم را دراماتیک و احساساتی میکند دل مخاطب را خوب میسوزاند.
پروانهی در پیله
احضار درختان و به فراخور آن طبیعت در صحنهی ادبیات فارسی علاوه بر زیبا کردن متن از طریق ایجاد مجال برای استفاده از آرایههایی چون تشبیه و استعاره همواره نشان از زایشی دوباره داشته است. نشانهای از آخرالزمان که به نوبهی خود چهرهی جهان دیگر را ترسیم میکند و سبب میشود متن در سیر تطور روایت، معنایی ضمنی از تاریخ را ارائه دهد. در این برداشت که با نمادپردازی فرهنگی- باستانی عرضه میشود تاریخ بهصورت عملی شدن اهداف آفریدگاری قاهر که کل فرایند را به حرکت درمیآورد، معنا میشود.
بدن زنان٬ میدان نبرد رسانهای
بیدارزنی: نگاه کالایی به زنان در صنعت تبلیغات چیز جدیدی نیست. از مشخصههای همیشگی سرمایهداری متاخر بوده است. بدن زنان همواره برای...
نقدی فمنیستی-پست مدرنیستی بر رمان جنس گیلاس
تا قانون خانواده برابر: اسلاوی ژیژکمعتقد است: «در انبوه کوشش هایی که قصدشان تفسیر شکاف میان مدرنیسم و پست مدرنیسم است، آنچه...