نغییر برای برابری – در زندان ماندن فعالان مدنی و سیاسی، اگرچه در ظاهر نشانی از قدرت تمامیتخواهان و مستبدان محسوب میشود، اما در حقیقت «بدیلی اخلاقی» را در مقابل آنها پدیدار می کند که هر روز که زمان می گذرد بحران مشروعیت حکمرانیشان را بیش از پیش گوشزد میکند. هر قدر دستگاههای تبلیغاتی خودکامگان تلاش می کنند تا با ارائه چهرهها و ظواهری جدید از خود، مشروعیتی تازه دست و پا کنند؛ ولی باقی ماندن حتی یک مخالف سیاسی در زندان، تمام رشتههای آنها را پنبه می کند. به همین سبب است که از دید بسیاری مردم، زندانیان سیاسی و مدنی، عصارههای اخلاقی جامعه محسوب میشوند. چراکه در مقابل بی اخلاقیهای رایج در عرصه سیاست، این فعالان بر اصول و ارزشهای خویش ایستاده اند و هزینه پرداخت می کنند. تا جایی که، به مرور زمان، این هزینه ها به ارزش های جامعه تبدیل میشوند.
در این میان، جالب است که هر زندانی، به فراخور حوزه و شیوه فعالیتش، و شخصیت فردی که دارد، به نماد یکی از ارزشهای اخلاقی جدید تبدیل می شود. یکی را به استقامت می شناسند، یکی را به صبوری، دیگری را به ایثار، و یکی دیگر را به امیدواری. این روزها، نزدیک به زادروز یکی از همین فعالان زندانی هستیم، که از نظر من می تواند نمادی از تکثرگرایی و رواداری باشد. فردی که در طی سالها فعالیت مدنی و سیاسی خود، ضمن حفظ مواضع و نظرات خود، با دیگر فعالان و طیف های مدنی و سیاسی تعامل و ارتباطی سازنده برقرار کرد. تکثرگرایی و رواداری، ارزشهایی شفاهی نیستند که صرفاً با طرح شعار بتوان آنها را محقق کرد، بلکه نیازمند تجربهای عملی و واقعی هستند. عبدالله مومنی، کنشگر شناخته شدهای است که در سالها فعالیتش، در جریان عمل نشان داد که چگونه میتوان ضمن حفظ نگرشها و عقاید خود با دیگران همکاری داشت. از همین روست که عبدالله مومنی با وجود ناملایماتی که در زندان بر او رفت، همچنان از دید بسیاری از کنشگران مدنی و سیاسی به عنوان چهره ای قابل احترام شناخته میشود.
شاید یکی از حوزه های فعالیت عبدالله مومنی که در این سالها کمتر مورد اشاره بوده است، همراهی و همدلی وی با مدافعان حقوق زنان باشد. وی در طی سالها فعالیتش، همواره چه در گفتار و چه در کردار، مدافع برابریخواهی حقوق زنان و مردان بود. به عنوان نمونه، در جریان فعالیتهای کمپین یک میلیون امضاء، وی از جمله فعالان سیاسی محسوب میشد که در حمایت از برابری جنسیتی قلم زد و موضعگیری کرد. در زمانهای که «فمینیسم» به عنوان تابویی توسط خودکامگان و مردسالاران تبلیغ میشود، عبدالله مومنی در قامت مردی برابریخواه، تصویری نوین از «مرد ایرانی» ارائه می دهد. به همین دلیل است که عبدالله مومنی از جانب بسیاری از مدافعان برابری جنسیتی، به عنوان کنشگری قابل احترام و تکثرگرا شناخته میشود.
علاوه بر همراهی و همدلی با فعالان جنبش زنان، هویت «معلمی» عبدالله مومنی، حوزه دیگری از تکثرگرایی و رواداری وی را نشان می دهد. وی در طول سالها فعالیت سیاسی خود، به شغل آموزگاری مشغول بود و همراه و همگام با سایر معلمین، پیگیر خواستههای صنفیِ بر حق جامعه فرهنگیان کشور بود. چنین منشی در پذیرش هویت و همکاری با جنبشها و حرکتهای مختلف اجتماعی و مدنی توسط عبدالله مومنی حکایت از انعطافپذیری و تکثرگرایی وی دارد. منش و ارزشی که کمتر در جامعه سیاسی سنتی ایران شاهد آن هستیم.
در کنار این خصوصیاتی که ذکر شد، یکی دیگر از ویژگی های عبدالله مومنی که در طول مدت حبس از خود نشان داد، احیاء روحیه مقاومت و تحولخواهی بود. با اینکه در جریان برگزاری محاکمات نمایشی و پروژههای اعترافگیری، عبدالله مومنی به مانند برخی دیگر در موقعیتی غیر انسانی قرار گرفت؛ اما عبدالله مومنی توانست، پس از مدتی با بازسازی روحیه و توانمندیهای خود، نه تنها طی نامهای سرگشاده به ناملایماتی که بر وی رفته بود اعتراض کند، بلکه همچنان بر مواضع قبلی خود پافشاری کرد و با توجه به موقعیت خود اقدام به کنش هایی اعتراضی نمود که در این خصوص می توان به جریان «اعتصاب غذای گروهی زندانیان» اشاره کرد.
در پایان، زادروز عبدالله مومنی را به وی، خانواده محترم ایشان، و تمامی دوستداران و همراهانش تبریک می گویم، و ضمن آرزوی آزادی هرچه زودتر وی و دیگر زندانیان مدنی و سیاسی که به ناحق در بند گرفتار آمده اند، اعتقاد دارم که راه و مسیری که عبدالله مومنیها می پیمایند هر روز پر رهرو تر خواهد شد و امثال عبدلله مومنی هر روز در جامعه ایران تکثیر خواهند گشت.