مردسالاری هنوز از تن زنان می هراسد؟

0
272

تا قانون خانواده برابر: بدن یکی از مهم ترین مسائل برای فمینیست های رادیکال در دنیاست همچنین در دنیای معاصر اهمیتی بیش از گذشته یافته است. از یک سو بدن با قدرت پیوند خورده است و از سوی دیگر به شناخت هر انسانی از خود. از این رو شایسته است درباره بدن و تجارب زنان از بدن خود بنویسیم تا هم تجارب زنان به رسمیت شناخته شود و هم به بیگانگی زنان با بدن خود خاتمه بخشیم. گفتن درباره بدن را باز با پریود ادامه می دهم زیرا پریود شدن تجربه منحصر به فرد زنانه ای است که هر زن آن را سال های زیادی تجربه می کند و هم عرصه ای است برای کنترل زن که سعی می کنم در این فرصت این مسئله را بررسی کنم.

همیشه متحیر می شوم از این تکراری؛ به خاطر نوسان هایی که در طول این مدت از دو روز قبلترش تا انتهای روز نهم یا دهم با من است. از علایم فیزیکی تا روحی. از سستی و گرگرفنگی و پستان درد تا بی حوصلگی و خشمی طوفانی سپس شعف و دست افشانی، از درد و بی تابی تا عشقه شدن و یا دلمردگی گاهی که سطح ترشح هورمون های جنسی در بدنم کاهش می یابد.

دو روز قبل از پریود، پی ام اس من شروع می شود. تقریبا این دو روز به گریه کردن و پرخاشگری می گذرد. شروع پریودم با لکه دیدن است در این روزها و حتی سه روز بعدش که خون ریزی مستمر دارم دوست دارم آغوشی باشد که جا خوش کنم در آن. روز چهارم تا انتهای پریود بی تابم برای یگانه شدن با تنی دیگر و زمانی که سیراب نمی شود تن از نیروی حیات غمگین و پرخاشگرم. هنگامی که اکسی توسین ها ترشح می کنند رئوف تر می شوم با خودم و با اطرافیان، روزهایی که قربان صدقه همه چیز می روم از خاربیابان گرفته تا گنجشگک نشسته بر سر دیوار. اوقاتی که همه چیز زیبا می شود حتی دنیای زشت این روزها. این وقت ها بیش از هر زمان دیگری حس می کنم زیبا هستم و میل به خودآرایی درمن بیشتر می شود.

تمام این حس های لطیف و خوب با من است و شاید با هر زن دیگری هم باشد به درجات مختلف اما نگاهی که جامعه دارد به قاعدگی سخت آزار دهنده است و نمی گذارد که حرف زدن درباره پریود و بیان تجربه های زنان راحت باشد. هنوز نوار بهداشتی را در نایلونی سیاه می دهند دستت و من تاکنون شجاعت آن را نیافته ام که چون هر وسیله ای دیگر بگیرمش در دست. در قسمت قبل«وقتی من پریودم» تجربه شخصی خودم و دو خواهر را از پریود روایت کردم و اشاره ای کوتاه داشتم به طرد زنان طی این ایام، در این فرصت می کوشم نگاهی به کتاب های اوستا،«ارداویرافنامه »، تورات، تلمود و قرآن بیاندازم تا ردی بگیرم از شرم انگیز بودن پریود در ذهن جامعه.

نجس انگاری زنان در دوران پریود

برای یک دختر 11ساله، پریود شدن یک تعلیق است میان کودکی و زن شدن. یک گیجی از تغییری که رخ داده است در بدنش و یک سوال بزرگ که نشسته ته ذهنش. سالها ناپاک انگاشتن زن و طرد شدن او از انجام مناسک مذهبی در روزهای پریود برای من سوالی بزرگ بود. از مامانی ام می پرسیدم همین طور از عزیزم که شهرزادی بودند برای خودشان و روزهای کودکی ام را داستان های بی پایانشان رنگین می کرد اما جوابی نداشتند برای آن.

نوجوانی بود و شور ناسیونالیستی در سر و رجوع به تاریخ ایران باستان و سرک کشیدن به اوستا و خواندن در مورد مهر و مهراوه، اما باز هم ناپاک بود زن در اوستا همچون قرآن.

در «یسنا»،«هات» 44 بند11زرتشت خود را نخستین آموزگار می داند[1]برای جهانیان، همچنین براساس تحقیقات متاخر، شکل گرفتن دین زرتشت مقدم بر یهود و نوشتن تورات بوده و نفوذ غیر مستقیم دین زرتشت بر یهودیت و به تبع آن بر اسلام از الواح کشف شده در «بحرالمیت» روشن شده است[2]. بنابراین بررسی ام را در مورد قاعدگی زنان از اوستا شروع می کنم.

در اوستا، «فرگرد» شانزدهم «وندیداد» به آداب و رسوم مواجهه با زن دشتان (پریود) پرداخته شده است. در بند یک چنین آمده:

ای دادار جهان استومند! ای اَشَوَن!

اگر در خانه مزداپرستان، زنی باشد که خون دشتان- خواه دشتان بهنجار،خواه دشتان نابهنجار[3]– از وی روان شود، مزداپرستان چه باید بکنند؟

اهوره مزدا پاسخ داد:

باید راه او را از هر گونه گل و بوته ای پاک کنند و در جایی که او باید بماند، خاک خشک بر زمین بپاشند (تا مبادا بر اثر برخورد او با زمین، زمین آلوده شود) و برای او ساختمانی برپای دارند (این ساختمان را دشتانستان می نامند که زن در مدت دشتان در آن باید بماند) که همچندِ یک دوم یا یک سوم یا یک چهارم یا یک پنجم بلندی خانه، از خانه بلندتر باشد تا مبادا نگاه او بر آتش بیفتد.

ای دادار جهان استومند! ای اَشَوَن!

چه اندازه دور از آتش؟

چه اندازه دور از آب؟

چه اندازه دور از دسته های بَرسَمِ ویژه آیین؟

چه اندازه دور از مردم اَشَوَن؟

اهورا مزدا پاسخ داد:

پانزده گام دور از آتش.

پانزده گام دور از آب.

پانزده گام دور از دسته های بَرسَمِ ویژه آیین.

سه گام دور از مردم اَشَوَن.

در بند 2 این فرگرد به فاصله کسی که برای زن دشتان غذا می برد، مقدار خوراکی که باید به زن دشتان داد و میزان مدتی که زن باید در دشتانستان(مکانی که در زمان پریود زن بایددر آن به دور از بقیه زندگی کند) بماند اشاره شده است. «سوشیوس» می گوید:«تا چهارشبانه روز نباید خوراک گوشتی بدو بدهند؛ مبادا که خون ریزی وی بیشتر شود. از آن رو که دیو در تن زن دشتان جای دارد، هرگونه نیرویابی او بر نیروی اهریمن می افزاید.»[4]. از فرط نجس انگاری زنان در این روزها و برای پاک نگهداشتن محیط از شر دشتان زن حتی نوع ظرف غذا نیز مشخص شده است.

ای دادار جهان استومند! ای اَشَوَن!

کسی که برای زن دشتان- خوراک می برد، چه اندازه باید از او دور بیاستد؟

اهورا مزدا پاسخ داد:

 کسی که برای زن دشتان خوراک می برد، باید سه گام از او دور بایستند.

در چه گونه آوندهایی باید برای او خورش ببرند؟ در چه گونه آوندهایی باید برای او نان ببرند؟

در آوندهای برنجین یا سربین یا هر آوند فلزی کم بهای دیگر

چه اندازه خوراک و چه اندازه نان باید برای او ببرند؟

تنها به اندازه دو دینار نان به اندازه یک دینار شیربا تا مبادا که نیرو بگیرد.

همچنین در تورات سفر «لاویان» به پریود زن اشاره کرده است: «هر زن که خون از پیکرش جاری باشد هفت روز در ناپاکی باقی خواهد ماند. هرکس که با او تماس یابد تا شامگاه نجس خواهد بود. هر بستری که این زن در آن بخوابد… هر شی که زن بر آن بنشیند، ناپاک خواهد بود. هرکس که بستر او را لمس کند، جامه هایش را بشوید، باید خود را در آب بشوید و تا شامگاه ناپاک می ماند»[5].

همین طور در وندیداد مدت زمان ناپاکی زن مانند تورات ذکر شده و در بند 8 این چنین آمده است:

اگر زن دشتان پس از گذشت چهارشبانروز، بازهم خون ببیند، باید تا پایان شبانروز چهارم در دشتانستان بماند.

اگر زن دشتان…، همان جمله که دو بار در بند 8 آمد، چهار بار دیگر در بندهای 9 و 10 تکرار می شود،

در بند 11 هم ادامه خون ریزی زن در روز نهم این چنین ملامت شده است:

اگر زن دشتان پس از گذشت نُه شبانروز باز هم خون ببیند، این کاری است که کارگزاران دیوان برای پرسش و ستایش آنان کرده اند.

زن در زمانی همدست دیوان! دانسته می شود که در شرایط باروری و آفرینش است. جوابی را که هیچ یک از مادربزرگ هایم نمی دانستند، در جنس دوم، سیمون دوبوار هراس مرد از زایندگی زن می داند و می گوید:« در تمام تمدن ها، و در روزگار ما نیز، زن الهام بخش هراس به مرد است: مرد هراس از امکان جسمانی خود را در زن طرح ریزی می کند. زن از روزی که استعداد تولید مثل می یابد ناپاک می شود. غالبا از تابوهای سختی که در جوامع ابتدایی، دختران را در روز نخستین قاعدگی احاطه می کند، یاد می شود؛ حتی در مصر که ملاحظه ها و مراعات های غریبی درباره زن صورت می گرفته، زنان در تمام مدت قاعدگی مقید و محبوس بوده اند. غالبا او را در روی بام خانه ای به معرض تماشا می گذاشته اند، به کلبه ای خارج از حدود دهکده تبعید می کرده اند، نمی بایست کسی او را ببیند یا او را لمس کند؛ بالاتر از این، حتی خودش نیز حق نداشته پیکرش را لمس کند»[6]. نمی دانم این پاسخ تنها پاسخ ممکن است یا روزی جواب های دیگری هم خواهیم داشت برای این کراهت مردان از زنانگی.

شرایط پاک شدن زن!

هرکدام از ادیان ذکر شده برای پاک شدن زن ازاین ناپاکی! نسخه های خاص خود را دارنددر بند 12 فرگرد شانزدهم وندیداد، گفته شده ابتدا باید بر سر زن ادرار کنند و بعد او را با آب بشویند!

 آنان باید سه گودال در زمین بکنند و بر سر دو گودال زن دشتان را با «گُمیز»[7] و بر سر سومین گودال با آب بشویند. مشابه این توصیه در در دین یهود نیز یافت می شود که طی آن زن برای پاک شدن ملزم به انجام غسل «میقوه» شده است و در اسلام هم زن در ایام قاعدگی از خواندن نماز و گرفتن روزه معاف می شود و برای پاک شدن نیز باید غسل حیض کند.

منع سکس در زمان قاعدگی

بی شمار از خودم پرسیدم چرا در ادیان مختلف مردان از نزدیکی با زن در دوران قاعدگی نهی شده اند در حالی که این ایام پرخواهش ترین روزهای تن من است؟ در برخی ادیان مختلف علاوه بر نهی، مجازات سنگینی نیز برای مردان و زنان تخطی کننده در نظر گرفته شده است مثلا در اوستا و در بخش سوم فرگرد شانزدهم وندیداد آمده است:

اگر مردی بارها آگاهانه با زن دشتان، دشتان مرزی کند،پادافره گناه آن مرد چیست؟

اهورا مزدا پاسخ داد:

نخستین بار که او با زن دشتان، دشتان مرزی کند، سی تازیانه با اَسپَهِه-اَشترا [8]سی تازیانه با سْرَوشو-چَرَنَ[9]

 همچین مجازات او در دومین بار 50 تازیانه و سومین بار 70 تازیانه ذکر شده است.

در بند 16 نیز گفته شده:

چهارمین بار که با زن دشتان، دشتان مرزی[10] کند، اگر تن زن را از زیر جامه بفشارد، اگر ران ناپاک او را- بی آن که با او درآمیزد- بفشارد، پادافره گناهش چیست؟

اهورامزدا پاسخ داد:

نود تازیانه با اَسپَهِه-اَشترا سی تازیانه با سْرَوشو-چَرَنَ پادافره گناه اوست.

بند 17 فرگرد شانزدهم نیز مجازات مردی را که در این ایام با زنی همخوابگی کند این چنین ذکر کرده است:

کسی که با زن دشتان به کامجویی درآمیزد، کردار او بهتر از کردار کسی نیست که تن مرده پسر خویش را – که از خون خود او زاده شده و به ناخوشی «نَئِزَه» [11]مرده است-بسوزاد و چربی تن وی را در آتش بریزد.

در فرگرد 22 ارداویرافنامه که از کتاب های مقدس زرتشتیان و متعلق به زمان ساسانیان است مجازات مردی که در دشتان از نزدیکی اجتناب نمی کند این چنین ذکر شده:

دیدم روان مردی که چرک و دشتان زنان به دهان همی ریزند و فرزند بایسته خود همی پخت و همی خورد.

پرسیدم که این تن چه گناه کرد که روان این گونه بادافراه برد؟

سروش پاک و ایزد آذر گفتند که این روان آن بدکار مرد [است] که به گیتی دشتان مرز کرد.

هر یک بار گناه برابر با پانزده و نیم تناهوفر[12] است.

همچنین در تورات نیز در سفر لاویان به مجازات سخت مرد تخطی کننده بر می خوریم: «فرزانگی، قدرت و نیروی زندگی مردی که با زنی آلوده به مدفوعات قاعدگی نزدیکی کند، به طور قطع نابود خواهد شد». توبه فرمایان، به مردی که با زنی گرفتار حالت قاعدگی رابطه جنسی برقرار می کرد،دستور می دادند پنجاه روز ریاضت پیشه کند[13].

در تلمود براساس احکام«نیدا» (قاعدگی) به منظور آن که زن و شوهر از نزدیک شدن به ممنوعیت‌ های نیدا باز داشته شوند مجموعه‌ ای از تدابیر پیشگیرانه مقرر شده‌ است که ارتباط زوجین را در خلال این دوره محدود می‌کند. آن ها نباید به شوخی و از سر تفریح با هم برخورد کنند، یا تماس بدنی داشته باشند، و یا این که و لو با لباس با هم در یک تختخواب بخوابند. شوهر نباید وقتی که زنش تماما یا تقریبا برهنه‌ است به او نگاه کند؛ نیز باید کارهایی را که معمولا برای همدیگر انجام می‌ دهند کوتاه و مختصر کنند.[14]

در اسلام نیز آیه 222 سوره بقره در این باره می گوید: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لاتَقْرَبُوهُنَّ حَتّى یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللهُ إِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ. و از تو، درباره حیض سوال مى کنند، بگو: «مایه ناراحتى و آلودگى است از این رو در حال حیض، از زنان کناره گیرى کنید. و با آن ها نزدیکى ننمایید، تا پاک شوند. و هنگامى که پاک شدند آن گونه که خدا به شما فرمان داده، با آن ها آمیزش کنید چراکه خداوند، هم توبه کنندگان را دوست دارد، و هم پاکان را». 

آیت الله سیستانی در مسئله 456 رساله خود درباره نزدیکی در این دوران این گونه ذکر کرده:«جماع كردن در فرج، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد ، بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را هم داخل نكند، و اين حكم شامل وطى در دبر نمى‏شود، ولى بنابر احتياط وطى زن در دبر اگر راضى نباشد چه حائض باشد چه نباشد، جايز نيست».[15] 
 همچنین در مسئله ۴57 این رساله آمده است:« جماع كردن در روزهایى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعا بايد براى خود حيض قرار دهد، حرام است، پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى‏ بيند و بايد به دستورى كه بعدا گفته مى‏ شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمى‏ تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد» [16].
اما این حرام دانستن و منع صرفا در مورد دخول است و در مسئله ۴۵9 ذکر شده «غير از نزديكى كردن با زن حائض، ساير استمتاعات مانند بوسيدن و ملاعبه نمودن مانعى ندارد.«[17] 
این در حالی است که مریم محبی سکسولوژیست می گوید: در برخی زنان بنا بردلایل بدنی و روانی کیفیت رابطه جنسی حتی بهتر از مواقع معمول گزارش شده است شرایط هورمونی انباشتگی خونی در دستگاه تناسلی در برخی زنان زمینه را برای برانگیختگی جنسی بالاتر برای این دسته از زنان فراهم نموده است. در دسته ای از زنان امکان برقراری رابطه جنسی در دوران قاعدگی و تجربه ارگاسم سبب افزایش میزان اندروفین در بدن می گردد که این امر خود در کاهش دردهای شکمی در دوران قاعدگی نقش مهمی می تواند داشته باشد. این درحالیست که برای پاره ای دیگر از زنان اجبار در برقراری رابطه جنسی در این ایام به دلایل پیش زمینه های فرهنگی، فکری و یا بدنی بسیار ناخوشایند ارزیابی شده و کیفیت رابطه جنسی در این ایام را بسیار نا مطلوب پیش بینی می نمایند.[18]

دوبوار در بخش اسطوره های جنس دوم برای تبیین این مسئله چنین می نویسد: «چون ملاحظه می شود که در آن هنگام نیروی اصل زنانگی به حداکثر خود می رسد، این بیم وجود دارد که بر اثر تماس نزدیک، اصل زنانه بر اصل مردانه چیره شود. به نحوی که وضوح کمتری دارد، بیم مرد از آن است که در زنی تصرف می کند، جوهر بیم آور مادری را بازیابد؛ مرد علاقه دارد که این دو وجه زنانگی را از هم جدا کند. از این روست که نهی زناکاری، به شکل برون همسری، یا به شکل های نوتر، قانونی جهانی است؛ از این روست مرد از زن به خصوص هنگامی که این یک بیشتر وقف وظیفه تولیدی خود شده، یعنی هنگام قاعدگی، هنگام بارداری و هنگام شیردهی، از نظر جنسی فاصله می گیرد.عقده اودیپ- که ضمنا در توصیف آن باید تجدید نظر کرد- با این رفتار مغایرتی ندارد، بلکه به عکس آن را ایجاب می کند. مرد در مقابل زن، از لحاظ این که زن سرچشمه پرابهام جهان است و تکوین ارگانیک را آشفته می کند، در مقام دفاع بر می آید»[19].

چند باری از مردان در وبلاگم خواستم نظرشان را در مورد سکس با زن در این ایام بگویند تنها یک مرد این گونه نوشت:« گمانم مرد، اگر مرد باشد هیچ وقت یک دو روز قبل از پریود، حین پریود و یک دو روز بعد از آن با زن عشقبازی نمی کند. ولو زن بخواهد.» آیا مردان هنوز از تن زن می هراسند؟

 

 

 

 

 

 

 



[1]ای اهوره! این را از تو می پرسم؛ مرا بدرستی پاسخ گوی:

چگونه «آرمیتی» به نهاد دین آموختگان تو راه خواهد یافت؟

منم نخستین کسی که بدین کار برگزیده شده ام….

[2]آشتیانی، جلال الدین، زرتشت مزدیسنا و حکومت، تهران،شرکت سهامی انتشار،1374

[3]دشتان بهنجار پریود منظم است و نابهنجار پریود زنی است که زودتر یا دیرتر از زمان مقرر پریود شده است.

[4]

[5]دوبوار،سیمون،جنس دوم،ترجمه قاسم صنعوی،جلد اول،تهران انتشارات توس،1380،ص 250

[6]همان،ص149

[7]پیشاب،ادرار(لغت نامه دهخدا)

[8]نام یکی از افزارهای مجازات گناهکاران بوده است. دارمستر نوشته است …نام گونه ای تسمه یا تازیانه بوده که بدان اسب را به تند تاختن بر می انگیخته اند.

[9]تنبیهی خاص برای حدی از گناه و این دسته از گناهان نیز سروشو چرنام خوانده می شوند.واژه در اصل نام چوبدستی است که پیشوایان دین برای تنبیه گناهکاران در دست می گرفتند.

[10]درآمیختن و همخوابگی مرد با زن دشتان.

[11]نام یک بیماری که چگونگی آن روشن نیست.

[12]تناهوفرمعادل هزار و دویست درهم است

[13]دوبوار، سیمون. جنس دوم .ترجمه قاسم صنعوی، جلد اول،تهران انتشارات توس،1380،ص 253

 

[14][http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D8%AF%D8%A->http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D8%AF%D8%A7]

 

[15] توضیح المسائل آیت الله سیستانی،مشهدانتشارات هاتف،1375،احکام حائض صفحه 93

[16] همان

 

[17]همان

[18][http://www.maryammohebbi.com/menstruation.html->http://www.maryammohebbi.com/menstruation.html]

 

[19]دوبوار،سیمون. جنسدوم .ترجمهقاسمصنعوی،جلداول،تهرانانتشاراتتوس،1380،ص 253و 254