سکوت سرشار از ناگفته هاست…

0
143

تاقانون خانواده برابر: مدتی است که دیگر در واکنش به اتفاقات جاری کار از اعتراض، نق زدن هایی که نتیجه ای جز فرسایش روح و جسم ندارد و حتی خنده های تلخ نیز گذشته است. به نظر می رسد دیگر سکوت تنها راه حل باشد. سکوتی که این بار نه آن معنای احساس های ژرف عاشقانه شاملو، که تلخی و غمناکی رنج عظیمی را در بر دارد که شاید تا مدتها نتوان بار سنگین آن را بر زمین گذاشت. مرور خبرهای این هفته شاهدی است بر این ادعا.

اولین روز هفته با برنامه ریزی برای کاهش طلاق با اجرای طرح [«مطلع مهر»–>http://isna.ir/fa/news/91072113427/%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%B9-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-124-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1] تلکس خبرگزاری ایسنا- آغاز شد. معاون مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری که متولی این طرح است اعلام کرد که طرح در هشت استانی که آمار طلاق در آن‌ها بالاست به صورت پایلوت انجام شده و در سه بخش روانشناسی، پزشکی و احکام از آبان ماه به مدت شش هفته برگزار می‌شود تا به جوانان آموزش داده ‌شود. گویاهدف این طرح مقابله با تهدیدهایی است که خانواده را در معرض خطر قرار داده است از جمله راه اندازی جنگ نرم توسط دشمنان و قرار دادن مسئولیت تحکیم خانواده از سوی والدین بر دوش دولت. از هر گونه تفسیر خبر می پرهیزم که خاموشی تنها واکنش معنادار است. روزهای هفته می آیند در حالیکه بیشترین حجم اخبار و گزارش ها مربوط به تأمین ۱۰هزار مورد جهیزیه با مشارکت خیرین، درآمد‌های مردمی و اعتبارات دولتی به دختران تحت پوشش کمیته امداد،[1]در راستای تسهیل و ترویج ازدواج به هنگام جوانان و زنان سرپرست خانوار، افزایش مبلغ سرانه پرداختی جهیزیه دختران تحت حمایت تا سقف ۲میلیون تومان و توزیع اقلام سبد جهیزیه، تسهیل ازدواج دختران سن بالا و ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار[2] است. خوب گلی به گوشه جمالتان! و همزمان مرکز امور زنان و خانواده هم از آموزش بیش از 150 هزار نفر از جمله زنان خانه دار و دانشجویان جوان در راستای تحکیم خانواده با الگوهای رفتاری اهل بیت خبر می دهد. حق نداریم به عنوان شهروند بپرسیم کیفیت این اقدامات و آموزشها چطور بوده است که بتوان بر مبنای آن پیش بینی کرد خانواده ها قرار است انسجام بیشتری بر پایه احترام و حقوق (نگوئیم برابر که حداقل انسانی) داشته باشند. باز هم سکوت…

اما خبر در نظر گرفتن مشوق های جدید اقتصادی برای افزایش زاد و ولد از سکه تا مسکن دیگر آه از نهاد مخاطب البته در خفا در می آورد که زوال عقلانیتِ بیش از پیش دستگاه های دولتی را نشان می دهد در شرایطی که قیمت اقلام اساسی به دلیل تحریم ها سلامت جسمی و روانی اکثریت خانواده ها را در معرض خطر قرار داده است. مشوق های اقتصادی برای فرزند بیشتر، بیشتر به ریشخندی بر رنج مردم می ماند و زهر آن با ارائه پیشنهاد 9 گانه ازدواج جوانان از سوی وزارت ورزش و جوانان به دولت به جای ایجاد شغل، بیشتر کاممان را تلخ می کند.[3]

شورای اجتماعی زنان هم این هفته طی مصاحبه ای با خبرگزاری فارس اعلام کرد که در حال واکاوی رشته مطالعات زنان، خانواده و جنسیت در دانشگاه های جهان است. گویا هدف از این واکاوی «تلاش برای بومی سازی این رشته» است.[4] فعلا نتیجه اولیه این تحقیق این بوده که زن در رشته ها و واحدهای تحصیلی در دانشگاه های کانادا، آمریکا و انگلیس به عنوان کالای جنسی نشان داده می شود و محوریت بیشتر سرفصل ها روابط جنسی است. سپس معاون برنامه ریزی شورای فرهنگی و اجتماعی برای اثبات نتایج کنونی خویش یافته های زیر را خاطر نشان شده است: «جنسیت و استفاده از جسم»، «بدن‌ها بیرون از قیدها»، «زنان به عنوان هنرمندان بصری»، «زنان و اندامشان»، «مدکردن جنسیت»، «سمینار فرهنگ: ازدواج همجنس بازان». صرفنظر از درستی این یافته ها حداقل در ترجمه صحیح الفاظ،به نظر می رسد یک تحقیق باید برای رسیدن به نتایجی متفاوت و جدید انجام شود؛ یافته های این تحقیق که تفاوتی با دیدگاه های چندین ساله این نهاد را نشان نمی دهد. خوب چرا این همه اتلاف وقت و انرژی؟ انگار انحطاط اخلاقی هر روز بیشتر از قبل گریبان ما را می گیرد که چطور به قضاوت درباره تمام جهان می نشینیم و با کدورتِ یک ایدئولوژی فرصت طلبانه ملغمه ای می سازیم که تشخیص سره از ناسره را دشوار می کند. 

از طرف دیگر رییس مرکز مطالعات راهبردی و پژوهشی وزارت ورزش و جوانان از برگزاری نشست‌های تخصصی یک روزه و ارائه توصیفی و تحلیلی نتایج پژوهش‌های انجام شده در زمینه انتخاب همسر در این نشست‌ها خبر داد. در همین خبر آمد که دانشگاه ها نیز برای برگزاری این نشست ها اعلام آمادگی کرده اند که با در نظرگرفتن اعمال سهمیه بندی گسترده امسال برای حذف دختران از دانشگاه ها چندان جای تعجب باقی نخواهد ماند.[5]

و بازهم خبر شناسایی و دستگیری کاربر یکی از شبکه های اجتماعی – که احتمالا فیس بوک باید باشد- به اتهام انتشار تصاویر غیراخلاقی و اغفال دختران و پسران جوان از سوی مأموران پلیس فتا اعلام شد. معمولا در انتشار این اخبار آنقدر سانسور اعمال می شود که مخاطب قادر به تشخیص این مسئله نیست که آیا جرم واقعا انتشار تصاویر غیراخلاقی با هدف اغفال جوانان بوده یا موضوع دیگری در کار است و معمولا در این شرایط حدس و گمان ها با بدبینی همراه می شود.[6]

و در این سو با حضور دو زن در ورزشگاه آزادی برای تماشای فوتبال تیم های ایران و کره جنوبی با لباس مبدل -که حاکی از مقاومت های فردی زنان است- در حالی که زنان کره ای با فراغ بال در جایگاه نشسته اند، لبخندی رضایت آمیز می خواهد بر لبهای ما جاری شود. اما این لبخند با خبر اعتصاب غذای نسرین ستوده دربند اوین هنوز ننشسته، می خشکد؛ اعتصاب غذا تنها برای ملاقات عزیزان خود، فشار بر همسر عبدالفتاح سلطانی برای اظهار ندامت نسبت به فعالیت های قانونی همسرش و نهایتا ممانعت دادستانی از دادن مرخصی به محبوبه کرمی که از بیماری رنج می برد. این است سهم ما از شهروندی ایران…

انگار سکوت تنها راه حل ناگزیر است. سکوتی که سرشار از ناگفته هاست…

تهیه و تنظیم: لیلا اسدی 

 



[1]

[2]خبرگزاری ایلنا، http://ilna.ir/news/news.cfm?id=13585

[3]خبرگزاری فارس،http://www.farsnews.com/newstext.ph…

[4]خبرگزاری فارس،http://www.farsnews.com/newstext.ph…

[5]شبکه زنان ایران، http://www.iranzanan.ir/women_studi…

[6]خبرگزاری مهر، http://www.mehrnews.com/FA/newsdeta…