«قرارداد جنسی» اثر کارول پیتمن

2
65
کارول پیتمن

بیدارزنی: جامعه ایده‌آل برای بسیاری، جامعه لیبرال سرمایه‌داری است که در آن افراد بتوانند به صورت آزادانه با یکدیگر داد و ستد کنند. ولی در پیشرفته‌ترین جوامع سرمایه‌داری در غرب که در ظاهر، زنان از آزادی‌های برابر با مردان برخوردار هستند، هم‌چنان شاهد نابرابری‌های شدیدی هستیم. مثلا در مقایسه با مردان، زنان درآمد کمتری دارند و شغل‌های مهم و کلیدی در انحصار مردان است. کارول پیتمن در کتاب خود با عنوان «قراردادِ جنسی» – با بررسی سنتِ قرارداد اجتماعی، سعی دارد نشان دهد که این نابرابری نه یک مسئله فرعی یا تصادفی، بلکه خصوصیت «قرارداد اجتماعی» است و ریشه در این اندیشه سیاسی دارد.

رویکرد او باعث می‌شود که این اثر و مدعای آن در تقابل مستقیم با فمینیست‌هایی قرار گیرد که بر این باور هستند که با اصلاحات و تغییراتی در خود «قرارداد اجتماعی» می‌توان آزادی و برابری را برای زنان فراهم کرد. تصوری رایج وجود دارد که قرارداد اجتماعی مطرح شده توسط جان هابز، جان لاک، روسو و کانت، زمینه را برای آزادی و برابری همه انسان‌ها فراهم کرده است. «قرارداد اجتماعی» که با شکوفایی فایده‌گرایی مدتی به محاق رفته بود، با آثار جان رالز در نیمه دوم سده بیستم مجددا جای خود را در عالم فلسفه سیاسی پیدا کرد. جایگاه رالز در دانشگاه هاروارد و شاگردان مطرحی که تربیت کرد، از جمله عوامل مهم در سیطره «قرارداد اجتماعی» در فلسفه سیاسی هستند.

در حال حاضر، «قرارداد اجتماعی» از چنان صلابتی برخوردار است که حتی برخی از مارکسیست‌ها هم – به رغم مخالفت کلاسیک مارکسیست‌ها با این سنت فکری – به دنبال تطابق دیدگاه خود با «قرارداد اجتماعی» هستند. ولی پیتمن با بررسی آثار بنیانگذاران سنت «قرارداد اجتماعی»، نشان می‌دهد که مفهوم آزادی در قرارداد اجتماعی ماهیتی تناقض‌آمیز دارد و در عین حال که آزادی مردان را تضمین می‌کند، گونه جدیدی از انقیاد را برای زنان به وجود می‌آورد.

پیتمن مدعی است تصویری که از قرارداد اجتماعی ارائه می‌شود، برخی قراردادها را مسکوت می‌گذارد، قراردادهایی که پیتمن آنها را «قرارداد جنسی» می‌نامد. دو روایت عمده برای شکل‌گیری قرارداد اجتماعی وجود دارد. یک روایت این است که افراد در «وضع طبیعی» حاضر می‌شوند به واسطه قراردادی که بین خود می‌بندند، ناامنی و بی‌ثباتی را کنار بگذارند.  روایت دیگر این است که با برچیده شدن پدرسالاری، افراد آزاد و برابر هستند و با یکدیگر قرارداد می‌بندند.

روایت دوم باعث شده «پدرسالاری» و «قرارداد اجتماعی» غیرقابل جمع در نظر گرفته شوند. پدرسالاری در این‌جا ترجمه patriarchy است. پیتمن در کتاب خود اشاره می‌کند که نیاز جدی برای تعریف و بررسی انواع patriarchy وجود دارد. در زبان فارسی هم این عبارت چندین معادل دارد. به عنوان مثال می‌توان به پدرسالاری، مردسالاری، و نرینه‌سالاری اشاره کرد. توجه به این تفاوت‌ها برای فهم اینکه قرارداد اجتماعی در تقابل با کدام گونه مردسالاری است ضروری است. جان لاک از جمله افراد متعلق به سنت قرارداد اجتماعی است که در مناظره با رقیب خود، سِر رابرت فیلمر، از قرارداد اجتماعی دفاع می‌کرد. فیلمر در مقابل بر این باور بود قدرت سیاسی، قدرت پدرانه و توانایی تولیدمثل پدر، منشا حق سیاسی است. در مقابل، لاک مدعی بود که این قرارداد است که حق سیاسی را به ارمغان می‌آورد. این‌چنین بود که قرارداد اجتماعی در برابر پدرسالاری قرار گرفت.

از آن‌جایی که قرارداد اجتماعی جای پدرسالاری را گرفت، برخی به این باور رسیده‌اند که پدرسالاری (به عنوان نوعی از مردسالاری) پدیده‌ای است متعلق به پیش از قرارداد اجتماعی و بنابراین، دیگر وجود ندارد. ولی مدعای پیتمن این است که قرارداد اجتماعی باعث پایان یافتن مردسالاری نشد، بلکه قرارداد اجتماعی، مردسالاری مدرن است. قرارداد اجتماعی اجازه می‌دهد که پسران از زیر یوغ پدر خارج شده و از طریق قرارداد اجتماعی به عنوان برادرانی برابر با یکدیگر، جهان سیاسی خود را بسازند. این برادری که ماهیت قرارداد اجتماعی را تشکیل می‌دهد گونه جدیدی از انقیاد زنان را به ارمغان می‌آورد که «مردسالاری برادرانه» نام دارد.

طرفداران پدرسالاری و طرفداران قرارداد اجتماعی (مردسالاری مدرن)، هر دو، به استفاده از افسانه برای توجیه موضع خود روی می‌آوردند. رابرت فیلمر برای توجیه موضع خود به داستان آدم و حوا در کتاب مقدس ارجاع می‌دهد. آدم در این داستان در نقش «پدر» است و خداوند او را می‌آفریند. حوا از آدم آفریده شده و صرفا نقش ظرفی توخالی را دارد که از طریق آن آدم تبدیل به پدر می شود. در مقابل، سنت قرارداد اجتماعی، از افسانه «وضع طبیعی» استفاده می‌کند. این افسانه از این قرار است که انسان‌ها همواره همه علیه یکدیگر در جنگ هستند. در چنین شرایطی زندگی، کوتاه، بی‌رحم و وحشیانه است و تنها به واسطه قرارداد اجتماعی انسان‌ها از این شرایط خارج می‌شوند. رقبای فیلسوفان حامی قرارداد اجتماعی، با بهره گرفتن از ایده پدرسالاری، سلطنت مطلق را نیز (به دلیل رابطه پدرانه پادشاه با فرزندان پسر خود) توجیه می‌کردند.

با شکست این دیدگاه در عرصه سیاسی، مردسالاری مبتنی بر برادری شکل گرفت که در آن هیچ مردی در عرصه سیاسی از دیگر برادران خود برتر نیست و توافق آنهاست که مشروعیت سیاسی را به بار می آورد. پیتمن به قداست مفهوم «برادری»، مفهوم کلیدی مردسالاری مدرن، که در سه‌گانه شعار انقلاب فرانسه، یعنی «آزادی، برابری و برادری» تجلی پیدا می‌کند، اشاره می‌کند. برخی مفهوم برادری را بهترین و حتی تنها مفهوم موجود برای شکل بخشیدن به اجتماع مطلوب انسانی برمی‌شمارند. تحسین‌کنندگان این مفهوم، طیف گسترده‌ای را شامل می‌شوند، از سیمون دوبووار تا جان دان. در مقابل، پیتمن سعی دارد نشان دهد که در وضع طبیعی برای اینکه مرد به پدر تبدیل شود و پدرسالاری شکل بگیرد، می‌بایست با زنی رابطه جنسی برقرار گردد؛ و از آن‌جایی که سخن گفتن از «توافق» در وضع طبیعی بی‌معناست، تجاوز جنسی بخشی از تثبیت پدرسالاری بوده است. در حالی‌که در مفهوم «برادری» که مردسالاری مدرن را شکل می‌بخشد، حق مالکیت بر بدن زنان – چه در قرارداد ازدواج، چه در قراردادهای کاری کارگران جنسی–  به واسطه حق سیاسی به آن‌ها اعطا می‌شود.

تمایزی که در سنت قرارداد اجتماعی بین عرصه عمومی و عرصه خصوصی وجود دارد، باعث شده ازدواج که خود یک قرارداد جنسی است، در عرصه خصوصی تعریف شود و از این رو مناسب بررسی‌های سیاسی نباشد. از نظر پیتمن، قراردادهای کاری که در آن افراد برای شخص یا یک کمپانی کار می‌کنند یا قراردادهای کارگری جنسی که در عرصه عمومی هستند نیز همچون قرارداد ازدواج، سلطه مردان بر زنان را تثبیت می‌کنند. تفکیک سفت و سخت عرصه عمومی و عرصه خصوصی که در سنت قرارداد اجتماعی وجود دارد، باعث می‌شود داد و ستد آن‌چه در هر یک از این دو قلمرو قرار می‌گیرد نادیده گرفته شود.

بسیاری از آنچه در سنت قرارداد اجتماعی به عرصه خصوصی تعلق دارد، در واقع سیاسی است یا وجوهی سیاسی و عمومی دارد و تعریف عرصه خصوصی، آن‌چنان که در این سنت وجود دارد به سیاست‌زدایی از برخی از وجوه سیاسی دامن می‌زند. یکی از مهم‌ترین آنها روابط جنسی به طور کلی و ازدواج به طور خاص است. البته نباید دچار سوءتفاهم شد، هدف پیتمن یا دیگر افرادی که منتقد حصر رابطه جنسی در عرصه خصوصی هستند، این نیست که مثلا نوعی افشاگری یا شفافیت در مورد زندگی جنسی افراد وجود داشته باشد و حریم شخصی افراد از بین برود. منظور این است که ابعادی از رابطه جنسی و قرارداد ازدواج وجود دارند -مانند تجاوز جنسی- که باقی ماندن رابطه جنسی و ازدواج در عرصه خصوصی به اَشکال موجود، امکان نقد و بررسی آنها را از بین می‌برد.

علاوه بر این، میان بنیان‌گذاران قرارداد اجتماعی (به غیر از هابز) باور رایج این بود که تنها مردها می‌توانند «فرد» باشند و بنابراین تفاوت جنسی تفاوت سیاسی نیز محسوب می‌شد. پیتمن به تناقض پنهان در قرارداد ازدواج اشاره می‌کند. از یک سو زنان فرد نیستند و نمی‌توانند یکی از طرفین قرارداد اجتماعی باشند و مردان می‌توانند مالک آنها باشند و از طرف دیگر آن‌ها باید یکی از طرفین قرارداد ازدواج باشند. قرارداد اجتماعی به شکل‌گیری جامعه مدنی می‌انجامد. «مدنی» در برابر «طبیعی» قرار می‌گیرد و هرآن‌چه که مدنی است، طبیعی نیست و هر آن‌چه که طبیعی است، مدنی نیست. ولی مفهوم «مدنی» به تمام عرصه‌های جامعه مدنی تعلق نمی‌گیرد و ازدواج، در عرصه طبیعی قرار می‌گیرد. این نیز تناقض دیگری است که پیتمن به آن اشاره می‌کند. به کمک این تناقض، زنان وارد عرصه‌ای می‌شوند که در آن واحد بخشی از جامعه مدنی محسوب شده ولی بخشی از عرصه مدنی محسوب نمی‌شوند. قرارداد اجتماعی این امکان را فراهم کرد تا حق طبیعی مردان بر زنان، به حق مدنی مردان بر زنان تغییر پیدا کند، به خصوص که برای لاک، روسو و کانت، ازدواج، خانواده و زن به عرصه «طبیعی» تعلق داشتند، گرچه هابز خانواده را یک نهاد سیاسی می‌دانست. از این رو، این سه فیلسوف متعلق به سنت قرارداد اجتماعی، برخلاف هابز، در تحویل مسئولیت‌های اجتماعی و مدنی به زنان، در عین عقب راندن آنها به عرصه طبیعی دچار تناقض می‌شوند. چنین نگرش‌هایی به بدن زنان باعث شده بدن آنها، نه تنها به عنوان بدن یک «فرد» که در سنت قرارداد اجتماعی مورد تاکید است در نظر گرفته نشود، بلکه در ضدیت با زندگی سیاسی قرار گیرد و نیاز به رام شدن داشته باشد.

مسکوت باقی ماندن «قرارداد جنسی»، ماهیت مردسالاریِ سنت قرارداد اجتماعی است. بر همین اساس، پیتمن سعی دارد علاوه بر ازدواج که یک قرارداد جنسی است به قرادادهایی که در کارگری جنسی و رحم اجاره‌ای نیز شکل می‌گیرند، بپردازد. در رابطه با کارگری جنسی، یک طیف از فمنیست‌ها با تاکید بر تجربه شخصی، تمایلات و علائق زنان تاکید دارند که مخالفت با کارگری جنسی یعنی انقیاد زنان. شاید این سخن در مورد عده بسیار محدودی از زنان کارگر جنسی صحیح باشد، ولی نقد پیتمن نه به عمل فردی کارگری جنسی، که به نهاد ظالمانه روسپی‌گری است. نهادی که در آن بدن زنان برای سود مالی خرید و فروش می‌شود و یکی از ثروت‌زاترین تجارت‌های جهان است که با استثمار و انقیاد زنان زیادی همراه است. عدم دقت به این تمایز، باعث می‌شود بحث به بی‌راهه کشیده شود، چرا که پیتمن و فمینیست‌های هم نظر او با لذت جنسی مخالفتی ندارند. به تعبیر پیتمن، نهاد روسپی‌گری بیش از آن‌که به لذت زنان ربط داشته باشد به بقای آنان ربط دارد، چرا که اغلب افراد از روی فقر، اعتیاد و ناچاری وارد این صنعت می‌شوند. در نظر نگرفتن قرارداد جنسی و تعریف انتزاعی و جنس‌زدایی‌شده از «فرد» باعث می‌شود برخی بتوانند از نهاد روسپی‌گری تحت عنوان دفاع از آزادی‌های فردی دفاع کنند.

همچنین بخوانید:  «زوال پدرسالاری: فروپاشی خانواده یا ظهور خانواده مدنی؟»/ زهیر باقری نوع‌پرست

کتاب پیتمن، یکی از مهم‌ترین کتاب‌های اندیشه سیاسی سده بیستم است که در آن، نویسنده با تبحری مثال‌زدنی ابعاد متفاوت سنت قرارداد اجتماعی را در یک شبکه منسجم، مورد نقد رادیکال قرار می‌دهد. در این راستا، جان هابز که خود پدر سنت قرارداد اجتماعی است به واسطه دیدگاه‌های خود، بیش از دیگر افراد متعلق به این سنت مورد توجه تاییدآمیز پیتمن است. زیگموند فروید نیز که در فلسفه سیاسی به ندرت به عنوان عضوی از این سنت به او اشاره می شود، از نظر پیتمن یکی از اعضای این سنت است. نباید فراموش کنیم که فروید هدف پروژه علمی خود را رهایی بخشی می‌دانست.

پیتمن به جان رالز که سنت قرارداد اجتماعی را در سده بیستم احیا کرد، نیز می‌پردازد و سوسیالیست‌ها و مارکسیست‌ها هم از نقد او مصون نمی‌مانند. ضمن این‌که هم‌چون دیگر منتقدان قرارداد اجتماعی، پیتمن، از هگل که یکی از مهم‌ترین منتقدان این سنت بوده یاری می‌جوید. این کتاب، از جمله کتاب های نگاشته شده در اندیشه سیاسی فمینیستی است که توانسته طنین خود را در فلسفه سیاسی پخش کند. به عنوان مثال چارلز میلز، حدود یک دهه پس از نگارش کتاب پیتمن، به نگاشتن کتاب خود، «قرارداد نژادی» پرداخته و سعی کرده شرایط رهانیدن قرارداد اجتماعی از «جهل سفید» را بررسی کند. در حالی‌که میلز در کل، قرارداد اجتماعی رالزی را برای اهداف سیاسی خود قابل احیا می‌داند، بدبینی پیتمن به قرارداد اجتماعی عمیق‌تر است. این کتاب برای افراد علاقه‌مند به اندیشه سیاسی فمینیسم، فلسفه سیاسی، سنت قرارداد اجتماعی و تاریخ فلسفه مناسب است.

 

2 نظرات