زنان انقلابی دنیا: اِما گلدمن

0
910

بیدارزنی: اِما گلدمن[۱] (۱۹۴۰-۱۸۶۹) نویسنده، متفکر مستقل و کنشگری است که نخستین آنارکا فمینیست[۲] نیز محسوب می‌شود. او در یک گتوی یهودی در روسیه متولد شد اما خانواده‌اش درست بعد از ترور «تزار الکساندر دوم[۳]» در ۱۸۸۱ به شهر سیاست زده سنت پترزبورگ نقل‌مکان کردند. فقر اِما را وادار کرد که زود مدرسه را ترک کند و در یک کارخانه و سپس یک کرست فروشی[۴] مشغول به کار شود. وقتی ۱۵ ساله بود پدرش تلاش کرد او را شوهر دهد، اما او امتناع کرد و درنهایت توانست پدر را راضی کند تا بتواند همراه خواهرانش به ایالات‌متحده مهاجرت کند. او در آنجا به‌عنوان یک خیاط زنانه‌دوز مشغول کار شد و ۱۰ ماه بعد با یک مهاجر روس ازدواج کرد.

اِما با تراژدی میدان «هی مارکت[۵]» (که خاستگاه آن روز اول ماه مِی است) در ۱۸۸۶ به سمت آنارشیسم کشیده شد. پس از مهاجرت به نیویورک در حلقه‌های آنارشیستی فعال شد. او در اولین تور سخنرانی خود، خواهان سرنگونی کامل سرمایه‌داری شد. بعدها پس از مطالعه آثار «کروپتکین[۶]»، او عقایدش را به نحوی گسترش داد که مبارزه گسترده‌تر برای حقوق کارگران را در بربگیرد.

او و «الکساندر برکمن[۷]» در ۱۸۹۲ ترور «هنری کلی فریک[۸]» را -صاحب کارخانه‌ای که اعتصابات را با استفاده از نیروی ارتش سرکوب کرده بود- برنامه‌ریزی کردند. این تلاش ناموفق ماند و الکساندر به ۲۲ سال زندان محکوم شد.

بااینکه اِما در آن زمان زندانی نشد اما به‌عنوان یک خرابکار معروف شناخته شد و مقامات به‌طور مرتب سخنرانی‌های او را به هم می‌ریختند. او چندین بار به اتهام ترغیب بیکاران برای برداشتن نان با توسل به «زور»، مخالفت با جنگ جهانی اول، انتشار مطلبی درباره کنترل باروری و سربازی اجباری به زندان افتاد. او در سال ۱۹۱۹ از شهروندی ایالات‌متحده محروم و به همراه دیگر «سرخ‌های دردسرساز[۹]» ازجمله الکساندر به روسیه فرستاده شد.

او که امیدوار بود بتواند یک آرمان‌شهر کمونیستی در روسیه پیدا کند، شاهد افزایش آزار و بوروکراسی –نشانگان شکست انقلاب روسیه- بود. اِما پس از مهاجرت به انگلیس در سال ۱۹۲۱ دو اثر را در کتاب «سرخوردگی در روسیه[۱۰]» نوشت: «در هیچ زمانی از تاریخ، قدرت، حاکمیت و دولت به این اندازه ذاتاً ایستا، واکنشی و حتی ضدانقلابی نبوده‌اند».

دیدگاه‌های او در میان بلشویک‌های رادیکال محبوبیت نداشت و از سخنرانی‌هایش استقبال نمی‌شد. در سال ۱۹۲۵ او تهدید به ردِ مرز شد اما از طریق ازدواج با یک معدنچی ولزی توانست گذرنامه بریتانیایی دریافت کند. گذرنامه جدید باعث شد او بتواند در کشورهایی مانند فرانسه، کانادا و حتی در ۱۹۳۴ در ایالات‌متحده، تورهای سخنرانی ترتیب دهد.

اِما در سال ۱۹۳۶ و در سن ۶۷ سالگی به اسپانیا رفت تا به جنبش جنگ داخلی بپیوندد. او به تجمعی از جوانان آزادیخواه گفت: «انقلاب شما این باور که آنارشیسم خواهان هرج‌ومرج است را برای همیشه ویران خواهد کرد».

اِما متون آنارشیستی متعددی نگاشته است. از آن جمله می‌توان به «آنارشیسم و مقالاتی دیگر» در ۱۹۱۰، «اهمیت اجتماعی درام مدرن» در ۱۹۱۴ و «آن‌گونه که من زیسته‌ام» در ۱۹۳۱ اشاره کرد. او نوشت که یک زن می‌تواند در تغییر مؤثر باشد: «در وهله اول با اثبات کردن خود به‌عنوان یک شخصیت و نه کالای جنسی. دوم با امتناع از کنترل بدنش توسط هرکسی دیگری، امتناع از بارداری مگر خودش تصمیم بگیرد، با امتناع از خدمتگزاری برای خدا، حاکمیت، جامعه، شوهر و خانواده و غیره تنها انقلاب آنارشیستی و نه برگه رأی، زنان را آزاد می‌کند».

«این‌که در پیکار و مبارزه، از خشونت به‌عنوان ابزار دفاع استفاده کنیم یک‌چیز است و این‌که تروریسم را به یک قاعده کلی تبدیل کنیم، آن را نهادینه کرده و به‌عنوان حیاتی‌ترین عرصه برای مبارزه اجتماعی قلمداد کنیم، کاملاً چیز دیگری است. چنین تروریسمی به ضدانقلاب تبدیل می‌شود».


 

Resource:

Revolutionary Women: A Book of Stencils Paperback – November 1, 2010 by Queen of the Neighborhood

پانویس ها:

[۱] Emma Goldman

[۲]: anarcha-feminist

قرائت آنارشیستی از فمینیسم است که براساس آن ستم برزنان ستم مضاعفی است که به‌واسطه جنسیتشان بر ایشان روا می‌شود. برابری کامل زن و مرد در فضاهای خصوصی، اقتصادی و سیاسی از آرمان‌های آنارکا فمینیست‌ها است. البته این برابری نه در نظام سرمایه‌داری که در جامعه‌ی آزادی محقق می‌شود که خودمختاری و تمامیت هر فرد مهم‌ترین نماد آن است. براساس نظریات آنارشیستی، هر فرد باید خود به آگاهی برسد و تمام نهادهای اعمال قدرت (اعم از دولت و خانواده) می‌تواند یک‌یک شب فروریزد و جای خود را به اجتماعات آزاد زنان و مردان دهد.

[۳] Tsar Alexander II

[۴] A corset shop

[۵] Hay market

[۶] Peter Kropotkin(1921-1842):

اقتصاددان، کنشگر، جغرافی‌دان و جانورشناسی و نظریه‌پرداز تکاملی، فیلسوف، نویسنده و آنارشیست برجسته روس.

[۷] Alexander Berkman

[۸] Henry Clay Frick

[۹] Undesirable Reds

[۱۰] Disillusionment in Russia